به گزارش ایکنا، نشست رویکرد نظری مقاومت، ویژه گرامیداشت شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید محسن فخریزاده، دوشنبه، ۲۹ دیماه، به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، با سخنرانی جمعی از اندیشمندان به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن سخنان ابراهیم اصولی، پژوهشگر فلسفه علم را میخوانید؛
هیچ یک از مصلحان، جنگ را به عنوان یک مطلوب بالذات در برنامه خود نداشتهاند و همه صالحان و مصلحان تاریخ که خواستند در زندگی انسانها تأثیر مثبتی گذاشته باشند، به دنبال صلح و امنیت و اخلاق بودهاند و در مواقعی به عنوان مطلوب بالعرض ابزارهای دفاعی و جنگی را نیز به کار بردهاند. با توجه به گذشته تاریخی، در کنار این واقعیت، جهان امروز را میبینیم که با آرمانهایی که تمام عدالتطلبان به دنبالش بودند، فاصله دارد و فاصله طوری است که به راحتی نمیتوان از آن چشم پوشید و تبعات آن را نادیده انگاشت. امروزه در جهان با صلح به معنای واقعی و آرمانی آن فاصله داریم. در عمل که نگاه میکنیم، در سطح جهان و منطقه اگر بخواهیم یک مقدار عملگرایانه تحلیل کنیم، نمونههایی را در یکسال اخیر در مورد کشور خود مشاهده کردهایم.
ترور شهید سلیمانی و شهید فخریزاده، نمونههای بارزی در یکسال اخیر بودند که یک دولت یا یک گروه به خود اجازه دادند که بدون هیچ محاکمه خاص و اعلام جرم خاصی، دست به ترور و حذف فیزیکی دانشمند یا سردار ما بزنند. این نشان میدهد که جهان واقعی ما با جهانی که مورد انتظار فلاسفه بوده، فاصله زیادی دارد. در منطقه نیز کشورهایی را داریم که به خود اجازه میدهند بدون رعایت پروتکلهای بینالمللی و نظامهای خاصی که در سطح جهان است، دست به تجاوز و جنگ بزنند یا اجازه توسعه یا بهرهمندی کشور دیگر از منابع خاص خود را نمیدهند. این موارد به ما این نکته را گوشزد میکند که نمیتوانیم در شرایط فعلی دست از مولفههای قدرت و اقتدار ملی برداریم و به امید این باشیم که قوانین جهانی برای ما این امنیت و این عدالت را به ارمغان بیاورد.
ما در جامعه آرمانی جهانی شاید چنین شرایطی را داشته باشیم که عدالت و اخلاق برای همه بشریت صلح و امنیت را به بار آورد، اما در جهان فعلی با توجه به اتفاقاتی که بوده و هست، این امید کمرنگ است و نمیتوان انتظار داشت بدون اینکه خودمان مولفههای اقتدار خود را تقویت کنیم، شاهد صلح، امنیت و رفاه قابل قبولی در سطح ملی باشیم. مسئله دیگر اینکه، آیا همچنان کشورهایی که خود دارای این امنیت و مولفههای توسعه و رفاه هستند، بدون استعمار کشورهای دیگر و به عبارت بهتر، با تقسیم عادلانه این رفاه را همچنان دارند؟ یا به عبارت بهتر آیا در جامعه آرمانی خود، با تقسیم عادلانه ثروت، همه افراد بشر به این رفاه و امنیت دست مییابند یا خیر.
دستکم کشورهایی که امنیت و توسعه زیادی دارند، به دلیل استعمارگری آنها است و اگر اینطور نباشد، شاید به این میزان از پیشرفت دست نیابند. لذا ما همچنان در جهانی زندگی میکنیم که نیاز داریم همچنان به تقویت ابعاد اقتدار ملی و قدرت ملی از ابعاد نرم و سخت بپردازیم. لذا بنده به عنوان کسی که چند سال در معیت شهید فخریزاده بحثهای فلسفی داشتیم، در اینجا باید به مولفههای ایشان در این راستا اشاره کنم؛ شهید فخریزاده به عنوان نمادی در این فرهنگ مقاومت و اندیشه مقاومت هستند و تلاش ایشان بر این بود که به عوامل اقتدار ملی در ابعاد سخت و نرم آن بپردازند و نسبت به تقویت آن اقدام کنند.
ابعاد سخت، مواردی است که جامعه آنها را میشناسد و در رسانهها و ... به آنها اشاره شده است و آن ابعادی است که با عنوان یک دانشمند و کنشگر عرصه دفاعی و هستهای به معنای عام معرفی میکند. به معنای دیگر، ایشان در کنار بحثهای هستهای به معنای عام، یعنی بحثهایی که به فناوری هستهای در ابعاد مختلف میپردازند که شامل بحثهای پدافند هستهای و ... است که بحثی متعارف در کشورها محسوب میشود، بحثهای دفاعی را هم دارند که ابعاد آن بر عموم پوشیده بوده است. این ابعاد سخت و یا فناوریهای سخت، بخشی از اقتدار ملی است. بخش دیگر مربوط به تواناییها در حوزه نرم است. ایشان تلاش داشتند مباحث عام فلسفی را مورد توجه قرار دهند و معقتد بودند برای اینکه مستقل باشیم، باید بنیادهایی داشته باشیم که نیازمند فلسفه است و اگر فلسفه متقنی در لایههای زیرین توسعه خود نداشته باشیم، قطعاً پیشرفت و توسعه و اقتدار ما متزلزل خواهد بود.
ایشان اهتمام داشتند که از مباحث فلسفی و بنیادی بتوانیم راهگشاییهایی در فیزیک بنیادین و هستهای داشته باشیم و در علوم دیگر نیز میشود این رهیافت را دنبال کرد و سایر شاخههای علم این قابلیت را دارند که با استفاده از بحثهای فلسفی، کارگشاییهایی را در آنها ایجاد کرد. ما در کنار بحثهای سخت، بحثهای دیگری نیز میبینیم که ایشان آغاز کردند تا بتوانند در درازمدت و در لایههای بنیادیتر توسعه و پیشرفت جامعه، اثرگذار باشد. بحث فلسفه تکنولوژی و سبک زندگی ایرانی - اسلامی نیز جزو برنامههای نرم و فلسفی ایشان بود که تلاش داشتند با لحاظ مولفههای مربوط به سلبک زندگی ایرانی - اسلامی کار را پیش ببرند.
بحث کاربردیسازی فلسفه نیز، برنامه مهم ایشان بود که برای تقویت ذهنیت فلسفی در سازمانها و عموم جامعه، برنامههایی را تدارک دیده بودند که با اجرای این برنامهها، ذهنیت و توانمندیهای فلسفی ترویج شود و همچنین بحثهایی مانند تفکر انتقادی و تفکر خلاقانه و نقادانه را گسترش دهند.
در جمعبندی باید گفت، با توجه به اینکه از منظر فلسفی همه فلاسفه و همه اندیشمندان صالح میخواستند جامعهای توأم با امنیت و عدالت و اخلاق داشته باشیم، اما در جامعه جهانی امروز با آن آرمانها فاصله داریم و اتفاقهایی که در اطراف ما رخ داده و میدهد و بحثهایی که کشورهای منطقهای ما دنبال میکنند، نشان میدهد که همچنان نمیتوان به مشاهده آرمان عدالت و اخلاق در جامعه جهانی امید داشت.
انتهای پیام