به گزارش خبرنگار ایکنا؛ در تیرماه 1359 زمانی که کمتر از 18 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران گذشته بود؛ خبر کشف یک کودتا، تمام حواس جامعه را به خود جلب کرد. عملیاتی نظامی- سیاسی، با طراحی پیچیده که هدفش تغییر نظام جديد بود. این عملیات در قالب یک کودتای نظامی به نام «کودتای نقاب» یا نوژه به ملت و کشور ایران تحمیل شد. اما این کودتا قبل از اجرا شدن، در نطفه خنثی شد.
عملیات کودتای نقاب چند هدف مهم در پی داشت که میتوان به ترور امام خمینی(ره)، براندازی نظام جمهوری اسلامی و تضعیف یگانهای عمده ارتش اشاره کرد. اجرای اهداف عملیات به صورت همزمان میسر نبود و نتایج آنها مرحله به مرحله دنبال میشد؛ به این معنا که نتیجه ندادن هدف نخست، هدف دوم را مورد توجه قرار میداد و بر اساس وضعيت ناشی از اجرايی شدن هدف اخير، شرایط برای اجرايی کردن مرحله بعدی نیز مهیا میشد. این اهداف آنچنان زیرکانه انتخاب شده بودند که محقق شدن هر یک از آنها میتوانست تأمینكننده بخش اعظمی از خواستههای طراحان و آمران این ماجرا در ارتباط با دولت انقلابی ایران محسوب شود. اين نکته حائز اهمیت است که عدم دستيابی به نتیجه نیز به معنای شکست کامل پروژه نبوده و باز هم منافع زیادی را در پی داشت. هدف نهایی این کودتا، بازگرداندن شاپور بختیار و نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی بود. مرکز فرماندهی کودتا پایگاه هوایی شاهرخی (حر) در نزدیکی شهر کبودر آهنگ همدان بود.
طرح کودتای نقاب قبل از وقوع کودتا توسط نیروهای ایرانی کشف و خنثی شد. شهید جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی وقت، درباره توطئه کودتاگران میگوید: حدود یک ماه پیش از زمان کودتا ما به شواهدی برخوردیم که آمریکا درصدد توطئهای علیه انقلاب اسلامی ایران است. از یک ماه پیش توانستیم جریان را پیگیری کنیم و عوامل توطئه را شناسایی کنیم.
کمی قبل از اجرای کودتا هم خلبانی که مسئول بمبگذاری بیت حضرت امام(ره) بود، به سراغ آیتالله خامنهای رفت و برنامه کودتا را به آگاهی ایشان رساند. آیتالله خامنهای در خاطرات خود راجع به آن شب میفرمایند: شبی حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را به شدت میزنند. آقای مقدم از پاسداران منزل آمد و گفت یک شخص ارتشی آمده و میگوید با شما کار واجبی دارم و فقط هم به شخص شما میگوید. من به داخل حیاط آمدم و این خلبان را که آثار خستگی و بیخوابی در وی مشهود بود دیدم. او به من گفت که قرار است کودتای انجام شود و در پاسخ سؤال من در مورد چگونگی اطلاع وی از آن، شرح ماجرا را کرد. اتفاقاً همان شب آقای هاشمی هم، منزل ما بود. پس از پرسوجو از آن خلبان برای تخلیه اطلاعاتی وی به آقای محسن رضایی که آن زمان مسئول اطلاعات سپاه بود، تلفن کردم و او به همراه یک نفر دیگر آمد و اطلاعات لازم را به دست آورد.
چندی بعد از کشف و خنثیسازی این کودتا، بازجویی از متهمین كودتا آغاز شد. اكثر قریب به اتفاق دستگیرشدگان در همان برخوردهای اولیه اظهار ندامت كردند و اطلاعات خود را بازگو نمودند. شرح دادگاه متهمان نوژه موضوعی قابل تامل است. آیتالله ریشهری که در جزئیات این ماجرا بود، روایتهای کاملی از آن روزها دارد.
وی در بخشی از خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضبط و ثبت شده است میگوید: «پرونده كودتاچیان با سرعت آماده محاكمه شد. فضای عمومی جامعه نیز بهشدت در انتظار محاكمه آنان بود. محاكمه بخشی از متهمین در دادگاه انقلاب اسلامی ارتش و بخشی در دادگاه انقلاب اسلامی مركز آغاز شد، اما پس از مدت كوتاهی، دادستانی كل انقلاب، محاكمه همه كودتاچیان اعم از نظامی و غیرنظامی را به دادگاههای انقلاب ارتش واگذار كرد. خاطرات رسیدگی به اتهامات كودتاچیان جملگی در حقیقت، تلخ است. هر چند كسانی كه برای خدمت به بیگانگان به ملت و انقلاب اسلامی خیانت كردهاند باید كیفر خیانت خود را ببینند تا دیگران عبرت بگیرند، اما ضرورت مجازات از تلخی آن نمیكاهد.»
انتهای پیام