به گزارش ایکنا، زهیر میرکریمی، اسلامپژوه در کانال تلگرامی خود یادداشتی در نقد کتاب «المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام» به رشته تحریر درآورده که متن آن را در ادامه میخوانید؛
جواد علی، مورّخ و پژوهشگر شیعه و عراقی (۱۹۰۷-۱۹۸۷ میلادی) ۵۴ سال پیش از این، در سال ۱۹۶۸ انتشار مجموعه کتابهایی را آغاز کرد که آخرین مجلّد آن در سال ۱۹۷۴ به بازار آمد: المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام.
این مجموعهی سترگ، که اکنون در ۱۰ جلد و بالغ بر ۷۰۰۰ صفحه به زبان عربی در دسترس است، در زمانهاش (و حتی اکنون) جامعترین کتابی بود که دربارهی عربهای پیشااسلامی تألیف شده بود. چنانچه خود جواد علی در مقدمهی جلد یکم نوشته است، در زمانهی انتشار نخستین مجلد این کتاب او خود نمیدانست که کتاب در نهایت به چند جلد خواهد رسید، اما حدس میزده است که بالغ بر ۱۰ جلد بشود (و حدس صائبی بود). بنای او این بوده است که دربارهی بسیاری از حوزههای زندگی عربهای پیشااسلامی بنویسد: سیاسی، اجتماعی، دینی، علمی، ادبی، فنی، و تشریعی.
گرچه کتاب جواد علی کار سترگی است، اما کار سترگ الزاماً به معنای روشمندبودن، نقّادانهبودن، یا مناسببودن برای ارجاعات پژوهشی در زمانهی ما نیست. کاستیهای کار جواد علی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱. کار جواد علی با معیارهای پژوهشی نوین اساساً کاری «پژوهشی» نبوده است، بلکه کاری «مروری» است. متن این کتاب در واقع تجمیع و تبویب مطالبی است که عموماً در منابع متنی و رواییِ عربی-اسلامی موجود بودهاند، بهعلاوهی ارجاعات پراکنده و محدود به بعضی از کارهای کلاسیک یا کارهای مرجع بعضی از پژوهشگران غربی که در زمانهی نگارش اثر (یعنی بیش از ۵۰ سال پیش از این) موجود بودهاند.
۲. کتاب المفصل دربارهی روش کار و تألیف مطالب هیچ توضیحی بههمراه ندارد. کتاب خالی از هرگونه روششناسی است و به مصادر تاریخِ جاهلی صرفاً اشارهای گذرا کرده است، بدون هرگونه پرداخت روشمند. هیچ فصلی از کتاب به روششناسی کار اختصاص داده نشده است.
۳. المفصل کتابشناسی ندارد، نه در انتهای فصول، نه در انتهای هر جلد، و نه حتی در جلد دهم که عملاً فهرست و نمایههای کل کتاب را تشکیل داده است. ارجاعات صرفاً در پانویسها آمدهاند. حتی ارجاعات موجود در پانویسها نیز غالباً برای مطالبی آمدهاند که از آنها در متن کتاب نقلقول مستقیم شده است.
۴. دسترسی جواد علی به منابع اروپایی محدود است. آشنایی او به آلمانی، به علت تحصیل در آلمان برای دورهی دکتری، باعث شده است که از میان همان منابع محدودِ اروپایی بیشترشان به زبان آلمانی باشند. البته او به انگلیسی نیز تسلط داشته است، اما در مجموع منابع کتاب او به زبانهای اروپایی یا منابع کلاسیکاند، یا دائرة المعارفهایند، یا آثاری کلی و عمومیاند؛ ارجاع به منابع متأخرتر و جزئیتر در کتاب او معدود و محدود است.
۵. جواد علی در این کتاب به نقادیِ روشمندِ منابع نیز نمیپردازد و صرفاً از آنها برای نگارش متنی روان و گزارشگونه بهره میبرد. یعنی مخاطب در این مجموعهی ۷۰۰۰ صفحهای جایی با بررسی نقادانهی منابع و تاریخگذاری آنها و بررسی وثاقت آنها روبهرو نمیشود، چه متون ادبی و چه روایات و احادیث. جواد علی از منابع در مجموع تلقیِ قبول داشته است. او صرفاً نقادیهایی جستهگریخته داشته است، از همان سنخی که در کتابنویسیهای معمول اسلامی و عربی میتوان یافت، یعنی زدنِ نقلی بر نقل دیگر، بدون کندوکاوهای تاریخی و نسخهشناختی و سندی.
تجمیع و تبویب منابع متنی و روایی اسلامی و عربی دربارهی عربهای پیشااسلامی بیتردید کاری لازم بوده است و آن را مرجعی نسبتاً مناسب برای آشنایی اولیه با مطالب موجود در متون عربی و اسلامی دربارهی عربهای پیشااسلامی میسازد. اما بُعد زمانیِ این کار (که بیش از ۵۰ سال از زمان انتشار آن گذشته است)، به همراه ضعفِ روش پژوهش و ضعفِ نقادی منابع این کار را از ردهی منابعی که یک پژوهشگر میتواند به آن تکیه کند خارج میکند. برای نمونه، در جلد ۴، فصل ۴۲ از این کتاب با عنوان «مکه المکرمه» در بیش از ۱۲۰ صفحه جز چند ارجاع کلی و حتی غیرلازم به دائرةالمعارفهای موجود به زبانهای اروپایی و بعضی دیگر از منابع عمومی، اکثریت متن را مبتنی بر نقلهای عربی و اسلامی نگاشته شده است؛ اما خالی از بررسیهای درونمتنی و برونمتنی. گویی هدف فقط ارائهی روایتی خوشخوان از عبارتهای موجود در قرآن و روایات و متون کلاسیک اسلامی دربارهی مکه بوده است، بیهیچ پرسشی از نسبت میان این متون یا صحت و سقم روایتهایشان، حتی در مواردی که این نقلها در ظاهر با هم تناقض دارند.
گرچه این مجموعه باید در میان کتابهای چاپی یا الکترونیکی هر پژوهشگری که در حوزهی تاریخ اسلام یا تاریخ عربهای پیشااسلامی کار میکند بهمنزلهی اثری کلاسیک موجود باشد؛ اما پژوهشگری که میتواند مستقیماً از منابع عربی-اسلامی استفاده کند، یا دسترسی به منابع روزآمدتر غربی دارد، یا میخواهد به سراغ آثاری برود که نقادی منابع در آنها انجام شده باشد نیاز چندانی به کار جواد علی نخواهد داشت.
در همین راستا، ترجمهی این اثر به فارسی بیتردید ارزشمند است (و بعضی از مجلدات آن قبلاً به فارسی ترجمه شدهاند و منتشر شدهاند)، اما اگر اولویتها و محدودیتها را در حوزهی ترجمه و نشر در نظر بگیریم، بهازای ترجمهی دوبارهی کتابی ۷۰۰۰ صفحهای که در زمینهی پژوهشیاش روزآمد، روشمند، و نقّادانه نیست شاید بتوان بیش از ۲۰ کتاب از پژوهشگران برجستهی تاریخِ اسلام و تاریخِ عربِ پیشااسلامی ترجمه کرد که بیشترِ معیارهای پژوهشی نوین را ارضاء میکنند: کارهایی از گوردن نیوبی، عزیز العظمه، سیدنی گریفیث، احمد الجلاد، کریستیین روبن، فردریک امبر، جرالد هاوتینگ، مایکل مکدانلد، و بسیاری دیگر.
سخن پایانی اینکه شاید زمان نگارش آثاری همچون المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام با این گستردگی در مطالب و این حجم از اطلاعات به دست یک شخص به سر آمده باشد. چنین آثاری را امروزه نه یک فرد، بلکه گروهی از پژوهشگران و آن هم فقط دربارهی زمینهی تخصصیِ خودشان و مبتنی بر روشهای مشخص پژوهشی مینویسند.
انتهای پیام