به گزارش ایکنا، مراسم معرفی آثار و تألیفات مسعود جانبزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و رئیس کنفرانس بینالمللی خانواده و تربیت معنوی، امشب 29 فروردین در محل برگزاری بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن برگزار شد.
جانبزرگی با اشاره به کنفرانس بینالمللی خانواده و تربیت معنوی بیان کرد: امیدواریم که این کنفرانس طلیعهای در این زمینه باشد و جریانسازی کند. یک جریانی را در قم آغاز کردیم تحت این عنوان که چطور میشود خانوادهها را نجات داد و این دغدغهای بود که آیا میشود جریانهایی که خانواده را نابود میکند کنترل کرد یا خیر. بنابراین وقتی از تربیت معنوی حرف میزنیم تربیتی مراد است که نسبت به عوامل اثرگذار و مختلف حساس باشد. از چندین سال قبل جریاناتی را در کشور مطرح کردند و بسیاری از کسانی که میخواهند جامعه ایرانی ضعیف شود تصمیم گرفتند روی زنها و مادرها کار کنند.
وی در ادامه افزود: وقتی که ما از مادر حرف میزنیم؛ یعنی اولین رب اعتباری انسان. در درمان تربیت معنی یک رب اصیل داریم و یکسری ربهای اعتباری. رب کسی است که دست انسان را میگیرد و از یک نقطه به نقطه بالاتری میرساند. رب یعنی کسی که میتواند انسان را به لحاظ فکری، معنوی و ... رشد بدهد و مادر اولین رب انسان است. در ادعیه میگوییم خدایا نمیتوانم از حکومت تو فرار کنم و اگر تنبیه هم بشوم نمیتوانم از این حکومت خارج شوم؛ چون کس دیگری نیست که به او پناه ببرم. این تجربه را در سال اول زندگی داریم که بچهها حتی اگر کتک هم بخورند باز هم به مادر وابسته هستند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: تمام فنداسیون روانی ما توسط مادر ریخته میشود. پس اگر بخواهیم جامعه را نابود کنیم، بهترین گزینه مادران هستند. وقتی مادر را زدند، زن و همسر را هم میزنند. زنها تربیتکنندهاند و وجودشان رشددهنده است. قرآن کریم زن را کشتزار معرفی میکند و این تمثیل تصادفی نیست، بلکه بسیار محتوایی است که زنها میتوانند رشددهنده باشند و این نکته را در منابع علمی و روانشناختی داریم که به زن اینطور نگاه میکنند. اما اگر زن تبدیل به یک کارمند و کارگر و کالا شود شرایط نیز متفاوت خواهد شد. وقتی زن استعدادی دارد که میتواند انسانی را تربیت کند، این یعنی توان بالاتری دارد از اینکه بخواهد مشغول یک شغل معمولی شود. برخی از کشورها نسبت به این ماجرا هوشیار هستند و حتی وقتی زنها باردار میشوند به آنها مرخصی با حقوق میدهند و این مرخصی تا سه سال ادامه پیدا میکند. چون میگویند یک دلار هزینه برای بچه زیر هفت سال، هفتاد دلار برای دولت سود دارد. وقتی یک خانم با یک نفر چند دقیقه حرف میزند میفهمد استعداد بچه چیست اما به شرط اینکه زنانگی خود را از دست نداده باشد.
وی تصریح کرد: بنابراین باید توجه کنیم که فنداسیون تربیت انسان اگر به دست مادر ساخته شود، هر چقدر مادر بیشتر مراقب خودش باشد تربیت بهتری خواهد داشت. ما میگوییم سه سال اول مادری را زنها سر کار نروند و با کسی هم تماس برقرار نکنند. اگر قبول کنیم که سیستم عقلانی ما از طریق حواس کار میکند، قاعدتاً وقتی مادری مراقب خود باشد و افکار بد نشنود، روی شیری که به بچه میدهد نیز اثر دارد. حدیثی از پیامبر اکرم(ص) هم داریم که رابطهای میان شیر مادر و شخصیت انسان وجود دارد، چون ترکیبات شیر از روان مادر میآید و حتی استرس میتواند مؤثر باشد. بنابراین اگر امروز مادران ما خود را رب و جانشین خدا بدانند و بچهها را تربیت کنند، فکر میکنم خیلی وضعیت بهتری خواهند داشت و بچههای بهتری را تربیت میکنند.
جانبزرگی بیان کرد: نکته دیگر این است که عقل یک تشخیصدهنده ماهر است که بین ظاهر و باطن و دنیا و آخرت اتحاد برقرار میکند و از طریق عقل با دنیای باطنی ارتباط داریم و با دنیای مادی نیز مرتبط هستیم. پس تربیت معنوی باید روی این بخش سرمایهگذاری کند. اگر چنین وضعی ایجاد شود، راه نجات نزد ما است. چیزی که دنیا دنبال آن میگردد این است که عقل را نابود کرد. اما دنیا را باید مادر و آخرت را باید پدر آباد کند. به عبارت دیگر پدر هدفساز و مادر مسیرساز است. پدر میتواند انسان را به آسمان ببرد و مادر میتواند زمین را فراهم کند؛ بنابراین پدر و مادر میتوانند تعاملی داشته باشند که بچهها بهترین شرایط را برای تربیت داشته باشند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به کتابهایی که تألیف کرده افزود: خط اصلیای که در کتابهایم دنبال میکنم بر اساس اعتقاد یقینی و تجربی است. زمانی که دانشجوی کارشناسی بودم، سه ترم انصراف دادم چون از روانشناسی متنفر بودم و وقتی سر کلاس مینشستم نمیفهمیدم استاد چه میگوید. همانجا با دوستان به بحثهای حوزوی وارد شدم و این بحثها را بیشتر دوست داشتم. تا اینکه وقتی برخی از اساتید را دیدم متوجه شدم که این دانش میتواند کمککننده باشد اما هموراه یک گوشه ذهن من این نکته بود که چرا بخش معنوی در روانشناسی مورد توجه قرار نمیگیرد. نکته دیگر این است که آن زمان اگر در این رشته از دین حرف میزدید، استقبالی نمیشد اما به مرور زمان وضعیت تغییر کرد و تغییرات بیشتر شد. به نظر من اگر بنا باشد روانشناس خدا را دور بزند، چه چیزی را میخواهد درمان کند؟ بنابراین علاقهمند شدم به این جریان تا شرایطی پیش آمد و این بحثها را ادامه دادم.
وی با بیان اینکه در جامعه ما آمار طلاق خیلی غیرمنطقی بالا است، گفت: اگر طلاقها را جراحی کنید، میبینید معنویت بیکاربرد در زندگیها وجود داشته است؛ یعنی مثلا نماز انسانها بیتاثیر بوده است. معنویت روح عمل ماست و هر عملی که روح نداشته باشد معنویت هم ندارد. برخیها کاری کردهاند که خانوادههای ما روح نداشته باشد و مرد و زن احساس آرامش نمیکنند. بنابراین ما باید در این زمینه جریانسازی کنیم و آگاهیهایی به وجود آوریم که خانوادهها بدانند تربیت معنوی، اصل است. خانواده باید احیا شود و خانواده امروزه باید با یک جریانسازی قوی ظاهر شود و جامعه باید بداند سریالهای پانصد قسمتی که از این تعداد نود درصدش پیام خیانت میدهدف خیانت را در ذهن جامعه و خانواده ما میکارد. این فکر کاشتنی است و ذهن با کلمه کار میکند. جامعه باید واکسن درستی به خود تزریق کند و باید واکسیناسیون معنوی شود؛ یعنی خانواده بداند پیامی که از آن فیلم منتشر میشود، تبدیل به یک جریان میشود. نمیخواهم بدبین باشم اما جامعه نیاز به واکسیناسیون معنوی و فرهنگی دارد و در این زمینه همواره صحبت شده است.
انتهای پیام