شهادت امام حسین(ع) حدیث کسا را احیا کرد
کد خبر: 4080788
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۹
علی‌اکبر ذاکری:

شهادت امام حسین(ع) حدیث کسا را احیا کرد

حجت‌الاسلام علی‌اکبر ذاکری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ضمن تشریح سیره نظامی امام حسین(ع)، گفت: روشنگری، پاسخ به دعوت کوفیان و عدم اجبار در همراهی مردم از مهمترین کارهای امام(ع) بود و یکی از پیامدهای شهادت ایشان هم این بود که سبب شد تا حدیث کساء در فضای اجتماعی مسلمین احیاء شود.

علی اکبر ذاکریبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر ذاکری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی شامگاه سوم شهریورماه در نشست علمی «سیره نظامی امام حسین(ع)» از سلسله درس‌گفتارهای تخصصی عاشورا که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) برگزار شد، گفت: در بین معصومین(ع)، پیامبر(ص)، امام علی(ع)، امام مجتبی(ع) و امام حسین(ع) درگیری نظامی داشتند و در کتب اربعه اخباری درباره هر کدام از ایشان آمده است. در مورد امام حسین(ع) هم اخباری درباره قبل از شهادت امام و ثواب زیارت و بعد از شهادت و حتی قیام مختار بیان شده است.

وی افزود: آغاز سیره نظامی حضرت از مدینه شروع شد، آن وقتی که از ایشان خواستند با یزید بیعت کند ولی امام(ع) نپذیرفتند. در هر نهضت و جنگی، هدف آن مطرح است و امام حسین(ع) هم از این قاعده مستثنی نیست. یزید از امام(ع) خواست بیعت کند ولی ایشان نپذیرفتند و مدینه را ترک کردند و قبل از ترک مدینه وصیتنامه‌ای به محمد بن حنفیه نوشته و اهداف قیام را بیان کردند. امام فرمودند حرکت من برای اصلاح جامعه و هدفم امر به معروف و نهی از منکر و زنده نگه داشتن سیره جدم و پدرم است.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اصل این وصیتنامه‌ها در الفتوح ان اعثم و تسلیة المجالس کرکی نقل شده و منبع علامه مجلسی است، اظهار کرد: منکر در این نبرد، خود خلیفه بوده است. حضرت نقل فرمودند که خلافت بر آل ابی سفیان حرام است و یزید هیچ نوع شایستگی برای خلافت ندارد زیرا فاجر و فاسق است و عملا بر خلاف دستورات خدا عمل می‌کند.

تفاوت در دو مشی و رفتار

وی افزود: البته همزمان با امام حسین(ع)، عبدالله بن زبیر هم مدینه را ترک کرد و البته از بیراهه رفت ولی امام حسین(ع) آشکارا وارد مدینه شدند و ورودشان هم به مکه در ایام ماه شعبان بود. ایشان جمعی از خانواده خود را هم همراه بردند و البته این پرسش مطرح است که چرا اعضای خانواده را همراه بردند و جواب این است که چون به تدریج به ایام حج نزدیک می‌شدند خانواده خود را بردند کما اینکه ابن حنفیه و ابن زبیر هم این کار را کردند. وقتی به مکه تشریف بردند مسلم را به کوفه فرستادند و حوادث بعد رخ داد.

وی ادامه داد: بودن با خانواده نشان می‌دهد که حضرت از ابتدا قصد درگیری و جنگ مسلحانه نداشتند همچنین نکته مهم دیگر این است که آن حضرت مکه را هم به خاطر اینکه در آنجا حادثه‌ای رخ ندهد ترک کردند. حضرت حتی مسلم را وقتی فرستادند که بیشتر مردم نامه نوشته و امام را دعوت کرده بودند و ظاهر دعوت، عمومی بودن آن است و اگر حضرت به این دعوت پاسخ مثبت نمی‌دادند بعدا مورد مذمت قرار می‌گرفتند که چرا از این فرصت استفاده نکردند.

پرهیز امام حسین(ع) از اجبارگرایی

ذاکری اضافه کرد: نکته دیگر اینکه امام حسین(ع) در قیام خودشان از زور برای جلب افراد استفاده نکردند و فقط دعوت می‌کردند و اگر کسی می‌پذیرفت چه بهتر و اگر کسی نمی‌پذیرفت او را رها می‌کردند و افرادی را که همراه او بودند مجبور به بودن تا پایان راه نکردند. همچنین در مسیر راه عده‌ای نگران شده و احساس کردند روند حرکت تغییر کرده است زیرا تصور عده‌ای این بود که امام(ع) وارد کوفه شده و با حمایت مردم خلافت و قدرت را در دست خواهد گرفت ولی الان شرایط را تغییریافته دیدند و به همین دلیل از امام(ع) خواستند که از سپاه ایشان جدا شوند و امام(ع) هم مانع کسی نشدند حتی در روز عاشورا هم این اتفاق رخ داد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: یکی از این افراد ابن جعده، پسرعمه امام حسین(ع) بود. در بین راه وقتی اخبار بدی از کوفه آمد به تعبیر بلاذری، صعوبت حرکت امام حسین(ع) را دید و ترسید و شبانه اردوگاه امام(ع) را ترک کرد. وقتی خبر شهادت مسلم و هانی به امام(ع) رسید امام(ع) فرمودند: شیعیان ما، ما را ذلیل کردند که اشاره به بدعهدی کوفیان داشت و هر کسی دوست دارد برود، برود.(این نکته را شیخ مفید ذکر کرده و آورده است که امام نامه‌ای نوشتند و فردی برای سپاهیان ایشان قرائت کرد).

یارانی که امام(ع) را ترک کردند

وی با بیان اینکه عمده افرادی که صحنه عاشورا را ترک کردند در همین موقعیت بود و اینکه گفته شده شب عاشورا برخی ایشان را ترک کردند درست نیست، اضافه کرد: ضحاک بن عبدالله مشرقی هم از یاران امام در ابتدای مسیر بود و گفته بود من تا زمانی کنار شما هستم که بتوانم کاری برای شما انجام دهم و اگر نتوانستم خواهم رفت و چنین هم شد و اسبش را گذاشت و رفت. همچنین نکته دیگر این است که امام حسین(ع) در اولین برخورد با دشمن یعنی حر به روشنگری پرداخت و شرایط و علت حرکت خودشان را بیان فرمودند.

ذاکری بیان کرد: امام حسین(ع) دستور فرمودند که به سپاه حر آب بدهند و حتی خود امام به یکی از آنها و اسب او با دستان مبارک آب دادند و این نشان می‌دهد بزرگ‌منشی و انسانیت و عطوفت و مهربانی در قیام و حرکت امام(ع) وجود دارد. در هنگام ظهر هم سپاهیان حر به امامت امام، نماز خواندند و امام حسین(ع) در برابر نیروهای خود و حر، سه خطبه با فاصله ایراد فرمودند که یکی از آنها در مسیر و دو خطبه در نماز ظهر و عصر بود.

وی ادامه داد: در سخنرانی اول تاکید فرمودند که شما مرا دعوت کردید و حالا که پشیمان هستید من به جایی که آمده‌ام بر می‌گردم؛ در سخنرانی دوم هم باز دعوت کوفیان را مطرح فرمودند و خودشان و خاندانشان را معرفی کردند و تاکید داشتند که شایستگی ما برای خلافت بر مردم بیشتر از کسانی است که امروز مدعی هستند ولی اگر رای شما غیر از چیزی است که در نامه‌ها نوشتید من بر می‌گردم. حر گفت که این نامه‌ها و کتب را ما ننوشتیم و امام(ع) دو خورجین(خورجین اسب)، نامه را نشان حر و سپاه او داد. امام همچنین فرمودند که از پیامبر شنیدم اگر کسی سلطان جائری را ببیند و در برابر او نباشد خدا او را با آن سلطان ظالم و ستمگر در جنهم همنشین خواهد کرد.

ذاکری با بیان اینکه پاسخگویی به شبهات از دیگر سیره‌های امام حسین(ع) در مسیر است، تصریح کرد: شمر و عمر سعد به امام(ع) توهین کردند و در آغاز هر حمله هم، امام و یارانشان را متهم به خروج از دین کردند و امام(ع) هم به این شبهه پاسخ دادند و حتی دشمنان ترسیدند این روشنگری فضا را تغییر دهد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: نکته دیگر اینکه در سیره نظامی حضرت، عدم شروع به جنگ و درگیری است چون به امام(ع) پیشنهاد شد که می‌توانند نیروی حر را از بین ببرند ولی پاسخ امام روشن بود و حتی در روز عاشورا هم وقتی شمر توهین کرد و امام(ع) پاسخ دادند یکی از یاران حضرت گفتند اجازه دهید من با یک تیر او را بکشم ولی حضرت اجازه نفرمودند و اولین درگیری از سوی غلام ابن زیاد شروع شد.

ذاکری بیان کرد: نکته دیگر وفاداری یاران امام به ایشان است و با اینکه حضرت در شب عاشورا هم بیعت خود را برداشتند ولی یاران ایشان اظهار وفاداری کردند و ماندند. از دیگر نکات در سیره نظامی امام(ع) این بود که در جمع یارانشان، 11 غلام و موالی حضور داشتند که هشت نفر شهید شدند و سه نفر زنده ماندند و برخی جزء راویان کربلا بودند و در بین آنها اسلم، ترک بود، نصر هم فارس و ایرانی بوده و جانانه از امام دفاع کردند.

ذاکری با اشاره به ثمرات واقعه عاشورا، اضافه کرد: گرچه خاندان امام(ع) گرفتار مصیبت شدند ولی پیام عاشورا را به قلب شام بردند و هم امام سجاد(ع) و هم حضرت زینب(س) سخنرانی کردند و بعدها قیام توابین و مختار و ... پیش آمد.

احیای حدیث کساء با شهادت امام حسین(ع)

وی افزود: نکته‌ای که کمتر مورد توجه هست جسارت برای ذکر فضایل اهل بیت(ع) است؛ بنده دو گزارش در مورد حدیث کساء پیدا کردم که این حدیث وقتی مطرح شد که امام حسین(ع) به شهادت رسیده بود یعنی اگر تا قبل از شهادت ایشان مردم جرئت نداشتند فصایل علوی و ولوی را مطرح کنند شهادت ایشان سبب شد تا ترس برداشته شود. یک گزارش در مورد ام سلمه در مسند احمدبن حنبل آمده و گفته است که وقتی خبر شهادت حسین(ع) به ایشان رسید لعنت بر بنی امیه کرد و بعد هم ماجرای حدیث کساء را یادآوری کرد.  

وی ادامه داد: گزارش دیگر می‌گوید وقتی خبر شهادت امام(ع) آورده شد فردی به نام واثله در شام شروع به ناسزا گفتن به بنی امیه کرد و گفت من همیشه علی، حسن و حسین و فاطمه را دوست داشتم وقتی شنیدم در منزل ام سلمه، ماجرای کساء رخ داد و پیامبر(ص) فاطمه، علی و حسن و حسین را زیر عبای خیبری قرار داد و آیه تطهیر را در شان ایشان خواند.

ذاکری تصریح کرد: خلاصه اینکه کار امام حسین(ع) کاری انسانی و در مسیر آزادگی و پاسخ دادن به درخواست مردم کوفه و وفای به دعوت بود گرچه مردم کوفه بی وفایی کردند و به ایشان و خانواده محترمشان فحاشی کردند. امام(ع) در روز عاشورا فرمودند ای پیروان آل ابوسفیان اگر دین ندارید آزاده باشید.

انتهای پیام
captcha