ایمان شمسایی، مدیر کل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ضمن بازدید از خبرگزاری ایکنا و آشنایی بیشتر با عملکرد و سوژههای خبری این رسانه پاسخگوی سوالات خبرنگار ایکنا پیراون رسالتهای خبرنگاران در عصر دیجیتال و اقدامات معاونت برای ساماندهی مطالبات اهالی رسانه در استدیو مبین شد. در ادامه مشروح این گفتوگو را بخوانید و ببینید.
ایکنا ـ معاونت مطبوعاتی برای آموزش و به روز کردن اطلاعات خبرنگاران چه برنامههایی دارد؟
در ساختار معاونت مطبوعاتی، اداره کلی با عنوان دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها وجود دارد. این اداره کل دورههای آموزشی برای خبرنگاران برگزار میکند که از نظر کار حرفهای زبانزد است و اساتید به نامی با این دفتر همکاری دارند. این آموزشها به فراخور موضوعات و مباحث روز در حال انجام است. همچنین در بحث تولید کتابهای تخصصی، داوریهای جشنوارهها و ... نیز دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها فعال است، اما نکتهای وجود دارد که باید به عنوان مقدمه مطرح کنم؛ اساساً رسانهایها و مطبوعاتیها صنفی هستند که از جهتهایی خیلی ضابطهمند نیستند؛ مثلاً اگر شما در رشته پزشکی تحصیل کرده و مدرک دریافت کنید، پس از گذراندن دورههای آموزشی متعدد، سازمان نظام پزشکی به شما شماره نظام پزشکی میدهد. همین قانون در بحث مهندسان، پرستاران، وکلا و ... نیز وجود دارد و به راحتی اجازه نمیدهند کسی که صرفاً مدرک تحصیلی دارد وارد این مشاغل شود ولی برای ورود به عالم رسانه نیاز به مدرک خاصی نیست و حتی نیاز به مقطع تحصیلی خاصی هم نیست؛ روزنامهنگاران حتی لازم نیست رشته روزنامهنگاری هم خوانده باشند.
این مسئله از یک جهت خوب است چراکه فعالان رسانهای بدون تشریفات و قواعدی که بعضاً میتواند دست و پاگیر هم باشد، وارد کار خبر میشوند که همه به آن شهروند خبرنگار میگویند اما عیب کار آنجاست که بسیاری از کسانی که خبرنگار نیستند و خودشان را خبرنگار جا میزنند هم وارد این شغل میشوند. البته تعریف من از خبرنگار صرفاً کسی نیست که یک اتفاق را نقل میکند؛ همانطور که فردی که در پارک ورزش میکند ورزشکار حرفهای نیست، بلکه ورزشکار حرفهای کسی است که کار و درآمدش از ورزش است، کسی که کار و درآمدش از کار خبری است، خبرنگار است؛ اما چون برای ورود به کار خبری نیاز به تحصیلات، داشتن مدرک تحصیلی خاص و بسیاری از قیود دیگر نیست، عملاً نمیدانیم با چند خبرنگار واقعی طرف هستیم.
در حال حاضر تعداد رسانهها در کشور بسیار زیاد است؛ حدود 13 هزار رسانه شامل ۳۰۸ روزنامه در کشور داریم که از این تعداد روزنامه، 170 مورد سراسری است یعنی حداقل در 17 استان کشور باید توزیع شوند. چهار هزار و 600 پایگاه خبری تحلیلی(سایت خبری)، هشت هزار مجله یا نشریه و حدود 37 خبرگزاری داریم. حال فرض کنید این رسانهها هر کدام بخواهند تعدادی خبرنگار داشته باشند؛ اما با چه سازوکاری؟ برخی از این رسانهها، شخصی هستند. یعنی فردی رسانهای راه میاندازد و برای آن تحریریه و دفتر خاصی راهاندازی نمیکند بلکه خود همان فرد، رسانه خود را اداره میکند. وقتی با این تکثر رسانهها مواجه هستیم طبیعتاً ابتدا باید این وضعیت را سامان دهیم.
از دیدگاه ما همه کسانی که در حوزه رسانه کار میکنند ارزشمند و عزیز هستند، اما وقتی واقعاً تعداد خبرنگاران را احصا کنیم که چند نفر خبرنگار حرفهای داریم که از راه خبر امرار معاش میکنند و وقتی از آنها پرسیده میشود چه شغلی دارید عنوان میکنند که خبرنگار هستم، آنوقت میتوانیم برای آموزش تخصصی آنها برنامهریزی کنیم.
ایکنا ـ قانون مطبوعات در این خصوص چه نظری دارد؟
در قانون مطبوعات تقریبا نسبت به فعال رسانهای سکوت شده است و طرف قانون عملاً مدیر مسئول و صاحب امتیاز معرفی شده است ولی در مورد فعال رسانهای حرفی زده نشده که البته اکنون در لایحه جامع رسانهای در مورد این خلأها صحبت میشود.
همین خلأها نیز موجب شد سامانه جامع رسانههای کشور راهاندازی شود تا تمامی امور مرتبط با رسانه در آنجا ساماندهی شود. از اصحاب و فعالان رسانهای نیز خواسته شده تا در این سامانه عضو شوند. اکنون حدود هشت هزار نفر از اصحاب رسانه به غیر از صاحبامتیازان و مدیران مسئول عضو این سامانه هستند و این سامانه موجب میشود بدانیم چند فعال رسانهای داریم. با داشتن این سامانه اگر بخواهیم برای یک استان دوره آموزشی برگزار کنیم همان لحظه میتوانیم بفهمیم آن استان چند نفر خبرنگار دارد یا تعداد خبرنگاران آقا، خانم، متأهل، مجرد و ... را میدانیم. حتی در آینده میخواهیم حوزههای تخصصی خبرنگاران را مشخص کنیم و بدانیم هر خبرنگار در چه حوزهای کار میکند مثلاً خبرنگار پارلمانی، خبرنگار مسجد و ... را مشخص کنیم تا اگر خواستیم دوره آموزشی یا اردوی داخلی و خارجی برای خبرنگاران حوزه سیاسی بخش پارلمانی برگزار کنیم همان لحظه بدانیم چند خبرنگار متخصص حوزه پارلمانی داریم.
ایکنا ـ نقش انجمنهای رسانهای در حمایت از خبرنگاران را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در حال تکثر انجمنها هستیم؛ از خانه مطبوعات گرفته تا انجمن روزنامهنگاران مسلمان، انجمن مدیران رسانهها، انجمن پیشکسوتان، بسیج رسانه، انجمن عکاسان، انجمن ورزشی نویسان و ... . یک خبرنگار حتی ممکن است عضو چند انجمن باشد اما ما از همه دعوت کردهایم در سامانه جامع رسانههای کشور عضو شوند تا اجماعی در این خصوص داشته باشیم.
مشکل اصلی در زمینه حمایت از روزنامهنگاران اینجاست که ما تعداد دقیق آنها را نمیدانیم؛ مثلاً در بخش معیشتی، اعضای این صنف مشکل دارند اما وقتی میخواهیم نزد وزیر اقتصاد برویم و بگوییم به ما وام بدهید، اولین سؤالی که میشود این است که روزنامهنگاران چند نفر هستند؟ آیا میتوانیم بگویم 13 هزار رسانه داریم؟ هر رسانه اگر حتی 10 نفر عضو داشته باشد میشود 130 هزار فرد رسانهای! آیا واقعاً ما 130 هزار فعال رسانهای داریم؟ در شرایطی که میدانیم بسیاری از رسانهها فردی و شخصی اداره میشوند. پس برای آموزش خبرنگاران اول باید تعداد و حوزه تخصصی آنها احصا شود که این کار تکلیف قانونی ماست و سپس آموزش و حمایت از رسانهها صورت گیرد که آن هم تکلیف دیگر قانونی ماست.
ایکنا ـ یکی از مهمترین دغدغههای خبرنگاران، امنیت شغلی و معیشت است؛ برای این دو حوزه چه برنامهای دارید؟
بخشی از این موضوع در خود قانون پیشبینی شده است. دلیل اینکه شغل خبرنگاری مثل شغل کارگری در معدن به عنوان شغل سخت و زیانآور شناخته شده و میتوان با 20 سال کار بازنشسته شد، استرسهایی است که در این حرفه وجود دارد. یک دلیل دیگر هم نبود امنیت شغلی است. رسانهها بعضاً برای مقاصد شخصی شکل میگیرند؛ البته لزوماً دغدغه شخصی چیز بدی نیست مثلاً فردی در حوزه شعر، سینما و تئائر دغدغه دارد، یک رسانه تأسیس میکند و افرادی را استخدام میکند اما بعد از مدتی پشیمان میشود.
بخشی از عدم امنیت شغلی در کار خبرنگاری وجود دارد که جزو ذات کار خبری است و نمیتوان آن را تغییر داد. مثلاً در ماده 46 قانون مطبوعات داریم که صاحب امتیاز موظف است نیروی خود را بیمه کند که اگر روزی رسانه تعطیل شد خبرنگار بتواند از حقوق قانونی خود استفاده کند. ماده 47 قانون مطبوعات هم میگوید هیئت دولت موظف است که آئین نامه اجرایی این قانون را در هیئت دولت مصوب کند یعنی بر اساس این بند از قانون مجلس، آئیننامه اجرایی هم جزو قانون میشود. در قانون آئین نامه اجرایی مصوب سال 1395 ماده 31 نیز همین اصل ماده 46 تکرار شده و در انتها گفته شده کسانی که این کار را نکنند از تمامی حمایتهای مادی و معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محروم خواهند شد. یعنی صراحت قانونی وجود دارد که صاحب رسانه اگر نیروی خود را بیمه نکند از حمایت محروم میشود، پس من رسانهدار اگر بدانم از یارانه مطبوعات، آگهی دولتی و دیگر تسهیلات وزارت ارشاد محروم میشوم خود به خود به این سمت میروم که نیروی خودم را بیمه کنم.
ما باید افرادی که فعال رسانهای هستند را احصا کنیم تا بتوانیم از آنها حمایت کنیم. کسی که اکنون خبرنگار یک رسانه است ممکن است بعداً به رسانه دیگری برود و یا بیکار شود. پس لزوماً عضو سامانه بودن به معنای شاغل در یک رسانه بودن نیست. پس اگر ما بدانیم چند فعال رسانهای داریم بیشتر میتوانیم از آنها حمایت کنیم.
صندوق اعتباری هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران که به اسم صندوق هنر معروف است اما عنوان اصلی آن «صندوق اعتباری هنرمندان، نویسندگان، روزنامهنگاران» است و در دولت جدید هم عنوان فعالان قرآن و عترت به آن اضافه شد نیز ظرفیتی برای حمایت از این افراد فعال است.
در ابتدای دولت سیزدهم نیز بودجه 500 میلیارد تومانی که تقریباً یک سوم کل بودجه وزارت ارشاد است، از سوی رئیس جمهور و با پیگیری وزیر ارشاد برای تزریق به صندوق هنر اختصاص پیدا کرد. بسیاری از همکاران رسانهای را فراخوان کردیم تا عضو این صندوق شوند. عضویت در این صندوق موجب میشود اگر روزنامهنگاری بیکار شد، بیمه خود را رد کند و میتواند بیمه تکمیلی شود. همچنین به فراخور مناسبتهای مختلف، کمک هزینهها یا وامهایی دریافت کند. البته رقم به دلیل تعداد زیاد اعضا بالا نیست.
این صندوق در اولین سال فعالیت دولت جدید 80 هزار عضو داشت که شش تا هفت هزار نفر آنها اصحاب رسانه بودند. همچنین اعلام کردیم کسی که به صندوق اعتباری هنر معرفی میشود چون یکبار در معاونت مطبوعاتی صلاحیتش تأیید شده دیگر نیاز نیست برای بار دوم صلاحیت فرد احراز شود. با هماهنگی صورت گرفته، معرفی معاونت مطبوعاتی برای عضویت در این صندوق کافی است.
ایکنا ـ برای حل مشکل بیمه خبرنگاری به نحوی که امکان بازنشسته شدن خبرنگاران پس از 20 سال فعالیت محقق شود، چه کار عملی باید صورت گیرد؟
مجوزی که هیئت نظارت بر مطبوعات میدهد یک نوع جواز کسب است؛ در اصل مثل سایر شغلها وقتی کد کارگاهی از سازمان تأمین اجتماعی و وزارت کار گرفته میشود، اگر به اسم رسانهای باشد که هیئت نظارت داده و عنوان شغلی فرد، خبرنگار اعلام شود(چون چند عنوان شغلی است که بیمه به عنوان سخت و زیان بار میشناسد و یکی عنوان دقیق خبرنگار و مواردی دیگر چون عکاس، دبیر سرویس و.. است) مشکلی وجود نخواهد داشت. وقتی که فرد بعد از 20 سال بخواهد بازنشسته شود باید به عنوان سختی کار وجهی را پرداخت کند که آن هم بر عهده صاحب رسانه است.
ایکنا ـ در رقابت شدید رسانههای رسمی و غیر رسمی، آیا برای دیده شدن تولیدات رسانهای در شبکههای اجتماعی برنامهای دارید؟
حمایت از هر نوع کار فرهنگی یک شمشیر دو لبه است. در برخی مواقع باید از کاری که با فکر و مغز انسان در ارتباط است و شاید از نظر اقتصادی صرفه نداشته باشد اما برای آینده انسانسازی میکند، حمایت صورت گیرد ولی بعضی مواقع حمایت به نحوی اتفاق میافتد که عنصر رقابت در خود رسانهها از بین میرود.
ما با یارانه، آگهی و ... از رسانههای رسمی حمایت میکنیم اما نباید این طور باشد که فردی امتیاز یک رسانه را از ما دریافت کند و بلافاصله به دنبال دریافت حمایت باشد؛ رسانهها باید عنصر رقابت را وارد فعالیت خود کنند.
علت اینکه اکنون فضای مجازی از رسانههای رسمی جلو زده شاید این باشد که رقابت صورت نمیگیرد. چرا اکنون در علم و تکنولوژی از عربستان جلوتریم؟ چون تحریم بودیم و جنگ هشت ساله داشتیم و یاد گرفتیم رقابت کنیم. ما فهمیدیم که نمیتوانیم روزی فلان قدر نفت بفروشیم پس باید به سراغ علم و تکنولوژی برویم؛ همین کاری که جهاددانشگاهی در رویان و سایر مراکز خود کرده است، در رسانهها هم باید به دنبال خلاقیت و رقابت برویم. تولیدات با محتوای خوب رقیب شبکههای اجتماعی است.
البته ما حمایتهای دیگری هم داریم مثلاً در اصلیترین محلهایی که توزیع اخبار وجود دارد، رسانههای رسمی حضور دارند. در نشستهای خبری رئیس جمهور رسانه رسمی حضور دارد، در پارلمان، رسانههای رسمی وجود دارند. اگر فردی با سازمانی برای مصاحبه تماس بگیرد، روابط عمومیها فقط به خبرنگاران رسانههای رسمی پاسخ مثبت میدهند که خود این موارد حمایت است اما گاهی با تکیه بر همین حمایتها دیگر به سراغ ایدهپردازی و خلاقیت نمیرویم. در گذشته روزنامهها اخبار را منتشر میکردند اما پس از روی کار آمدن خبرگزاریهای برخط و سایتهای خبری وظیفه اطلاع رسانی بر عهده این سایتها گذاشته شده است و روزنامههای تغییر رویه دادهاند و به سراغ تحلیل و نقد مسائل رفتهاند تا در رقابت با خبرگزاریها و سایتها دیده شوند و خود را حفظ کنند.
همین مسئله در مواجهه با رسانههای غیر رسمی هم باید مد نظر قرار بگیرد. ما با رسانههایی که مجوز نداشته باشند برخورد میکنیم. اگر سایت بدون مجوز، مطلبی خلاف واقع بزند، هیئت نظارت بر مطبوعات و دادگاه مطبوعات با آن برخورد نمیکند، بلکه دادستانی و پلیس فتا مقابله میکند و سایت اگر مجوز نداشته باشد به راحتی فیلتر میشود. در حالی که فیلتر رسانه رسمی تشریفات خاص خود را دارد و هیئت نظارت بر مطبوعات باید آن را تأیید کند.
ایکنا ـ حقوق معنوی یک خبرنگار از دیدگاه شما چیست؟
اینکه به رسمیت شناخته شود؛ یعنی خبرنگار عنصر مزاحم تلقی نشود. خبرنگار مشاور و هشدار دهنده برای همه امور دانسته شود و این اصلیترین حق یک خبرنگار است. باید پذیرفته شود که این فرد آمده که 100 درصد به همه آنهایی که از آنها خبر تهیه میکند و در عالی ترین سطح به مردم، کمک و خدمت کند.
اولین مسئله مهم این است که این شغل به رسمیت شناخته شود و البته لازمه آن این است که ما خبرنگاران هم اتحاد و انسجام داشته باشیم و خودمان به سراغ افرادی برویم که خود را خبرنگار جا زدهاند و با آنها برخورد کنیم.
اکنون بحث فیک نیوزها و باج نیوزها را داریم که خود خبرنگاران باید مقابله با اینها را مطالبهگری کنند. خبرنگاری که به دنبال شفافیت در جامعه است، باید شفافیت را از خود آغاز کند. روزنامهای که شفافیت را از جامعه طلب می کند، خود باید شفاف باشد و تیراژ و مخاطب سایتش را اعلام کند. اگر من تیراژ روزنامه امرا محرمانه تلقی کنم چطور توقع دارم که فیش حقوقی مسئولان منتشر شود؟
حق معنوی خبرنگار این است که به عنوان یک عنصر فعال اجتماعی و یک یار و مشفق و هشدار دهنده و مشاور و کسی که راه را از چاه با توجهش به سوژه نشان میدهد، به رسمیت شناخته شود. وقتی این اصل محقق شود سایر مسائل نیز اصلاح میشود. دیگر میکروفن خبرنگار در هیئت دولت پرت نمیشود، خبرنگار پشت در نمیماند و او را از برنامهها بیرون نمیکنند.
شاید اشباعی از رسانههای عمومی در کشور وجود داشته باشد و هم خود مردم، شهروند خبرنگار شدهاند و هم رسانه عمومی زیاد هستند اما اکنون عرصه رسانههای تخصصی است و مرجعیت کار رسانهای و خبری با رسانههای رسمی است و رسانههای غیر رسمی هنوز اعتماد مردم را به خودشان جلب نکردهاند و همچنان پمپاژ اصلی جریانهای اطلاع رسانی با رسانه رسمی است و رسانههای غیر رسمی همچنان بازنشر دهنده آنها هستند.
هر رسانهای که در این شرایط به تولید کار خوب، خبر خوب و محتوای فاخر توجه کند، راه خودش را پیدا خواهد کرد و حتی اگر مورد توجه عموم مردم نباشد (که من معتقدم هست)، بخش نخبگان جامعه را به حرکت درمیآورد، چراکه نخبگان همچنان رسانههای رسمی را به رسمیت میشناسند.
امیدوارم و پیشبینی میکنم مرجعیت رسانهای ما همچنان در رسانههای رسمی حفظ و روز به روز تقویت شود.
گفتوگو از فاطمه بختیاری
انتهای پیام