به گزارش خبرنگار ایکنا، یکصد و شصتمین نشست علمی «حکمرانی در قرآن»؛ حکمرانی عادلانه در فرهنگ، امروز شنبه 7 آبانماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین احمد اولیایی، پژوهشگر دینی و قرآنی برگزار شد.
در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید:
یکی از تعاریف عمومی از عدالت «إعْطَاء كُلَّ ذِي حَقٍّ حَقَّه» است اما سؤال میشود که اعطا کننده کیست؟ یعنی چه کسی باید این عدالت را به دیگران بدهد. در اینجا بحثی تحت عنوان عامل، در بسط و توزیع عدالت مطرح میشود. در فرهنگ میتوانیم دو عامل را متصور شویم که یکی دولت و دیگر مردم است. در اینجا منظور از دولت، سیستم تأثیرگذار در کشور است و اعم از قوه مجریه است. در مورد نقش دولت در عاملیت و بسط عدالت در فرهنگ، در قرآن اشارات مختلفی وجود دارد و مثلا در آیه 58 سوره نساء گفته شده است: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا؛ همانا خدا به شما امر میکند که امانتها را به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید. همانا خدا شما را پند نیکو میدهد، که خدا شنوا و بیناست.» این یکی از آیاتی است که حکمرانی عادلانه را برای ما و نقش دولتها در بسط عدالت را ثابت میکند.
در آیه 41 سوره مبارکه حج آمده است: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ؛ آنان که خدا را یاری میکنند آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و (از هیچ کس جز خدا نمیترسند چون میدانند که) عاقبت کارها به دست خداست» این هم آیهای است که برای موجه دانستن تأسیس حکومت و حکمرانی از آن استفاده شده و در آن به رعایت عدالت در ابعاد گوناگون اشاره شده است. البته باید توجه داشت بین عدالت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تفاوتهایی وجود دارد. وقتی میگوییم یک سری مواهب و خیرات در جامعه وجود دارد که بر سر اینها تنازع به وجود میآید، عدالت اجتماعی به میدان میآید و میگوید باید توزیع عادلانه ثروت وجود داشته باشد تا دعوا پایان یابد.
اما در عدالت اقتصادی، دو تفاوت وجود دارد؛ اول اینکه جنس مواهب و خیرات اجتماعی، جنس مادی است و خصوصیت دیگر این است که محدودیتپذیر است تا قبل از پایان یافتن توزیع شود اما در عرصه فرهنگ، منابع ما از این جنس نیست. در فرهنگ به دنبال توزیع کدام خیر و موهبت اجتماعی هستیم؟ در اینجا ایده، خلاقیت، هنر، تفکر، تاملات، تولیدات ذهنی و امثالهم، محل توزیع هستند و در این زمینه محدودیت هم وجود ندارد و از جمله به تعداد آحاد ملت میتوانیم تولید فرهنگی داشته باشیم. تفاوت دیگر این است که در عدالت اقتصادی، منابع و خیرات، در اختیار حاکمیتها است و از جمله یارانه، انرژی، برق، گاز و .. دست حاکمیت است لذا مردم منتظر هستند تا توزیع اتفاق بیفتد اما در فرهنگ، منابع، لزوماً در اختیار حاکمیتها نیست چراکه مردم تولیدکننده فرهنگ هستند.
درست است که بخشی از کالاهای فرهنگی در اختیار دولتهاست و مثلاً دولت تصمیم میگیرد چه چیزی از رسانه ملی پخش شده و کدام فیلم روی پرده سینما برود اما این مردم هستند که تصمیم میگیرند آن فیلم را نگاه کنند یا خیر؟ بنابراین مردم در بازتولید فرهنگ نقش اساسی دارند. در اینجا به نقش مردم در فرهنگ به میزان بیشتری پی میبریم در آیه 25 سوره حدید آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ همانا ما پیامبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بینیاز) است. درست است فلسفه بعثت انبیاء، عدالت اجتماعی است و تمام حکومتها برای بسط عدالت آمدهاند اما این مردم هستند که در نهایت اقامه عدالت میکنند. این آیه به خوبی نقش مردم را در عدالت نشان دهد.
در آیه 90 سوره مبارکه نحل نیز آمده است: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ همانا خدا خلق را فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطای خویشاوندان امر میکند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی میکند و به شما پند میدهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید» مرحوم علامه طباطبایی، ذیل این آیه در تفسیر المیزان میفرماید خداوند به تک تک افراد جامعه امر میکند تا عدالت اجتماعی را بسط دهند. در اینجا نیز عاملیت مردم پررنگ شده است.
در آیه 11 سوره رعد نیز آمده است: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ؛ برای هر کس پاسبانها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند)، و هرگاه خدا اراده کند که قومی را به بدی اعمالشان عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست» این آیه نیز به خوبی تأکید دارد که تغییرات اجتماعی و فرهنگی با حضور مردم محقق میشود.
بنابراین وقتی حکمرانی در فرهنگ را بررسی میکنیم باید نقش دولت و مردم را به خوبی مد نظر داشته باشیم همانگونه که در قرآن کریم به خوبی اصالت جوامع و ساختار به رسمیت شناخته شده و همچنین به نقش حکومت در تحقق عدالت اشاره شده است. در آیه 39 سوره نجم نیز به خوبی اشاره شده است: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ؛ و (نمیداند) اینکه برای آدمی جز آنچه به سعی و عمل خود انجام داده (ثواب و جزایی) نخواهد بود؟» بنابراین نمیتوانیم نقش عاملیتِ انسان در حکمرانی عادلانه در فرهنگ را نادیده بگیریم.
انتهای پیام