به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی خمینی، رئیس دانشگاه قرآن و حدیث، 19 بهمنماه در نشست علمی «فهم و تبیین حدیث مبتنی بر اندیشه آیتالله محمدی ری شهری»، گفت: آیا حدیث نیاز به فهم دارد یا خیر؟ وقتی فرموده است «ارحم ترحم» معنای آن مشخص است؛ بنده کتابی درباره روش فهم حدیث دارم ولی برخی میگویند مگر حدیث نیاز به روش فهم دارد؟ معتقدم حتی بسیاری از احادیث کوتاه نیاز به فهم دارند، چه رسد به احادیث بلند.
وی افزود: البته نمیگویم همه احادیث نیاز به روش فهم دارند ولی تعدادی از آنها نیاز به این روش دارند و متکلمان و مفسران و علما حدیث را میفهمیدند و اکثراً هم درست فهمیدهاند ولی در طول تاریخ اسلام کسی را نداشتهایم که به صورت روشمند حدیث را آموزش دهد.
حجتالاسلام مسعودی خمینی بیان کرد: مثلاً یک نفر میتواند بدون روش هم شنا یاد بگیرد ولی آیا بین شناگری که شنای اصولی را فراگرفته با دیگری تفاوت نیست؟ در حدیث هم این وضع وجود دارد. آیتالله ری شهری به ما این روش را آموزش میدادند و نکاتی فرمودند که به عنوان فرایند و روش مورد استفاده ما بود.
رئیس دانشگاه قرآن و حدیث اظهار کرد: ما برای فهم حدیث یک فرایند هشتگانه تولید کردهایم و بر این اساس، سراغ روایات فقهی رفتیم که آیا به کار میآید؟؛ وقتی خدمت آیتالله شبیری که استاد ما بودند، رسیدم، دیدم برای هر مرحلهای از این فرایندها که بنده طی کردم، مثال دارد. مثلاً در روایات عیسی بن عاصم ابتدا متن را با 5 نسخه مطابقت داده و یا در واژه اجاره بحثی طولانی و مفصل کرده است.
وی با طرح این پرسش که چرا حدیثی مشکل میشود که نیاز به فهم دارد؟ اظهار کرد: اولین عامل وجود واژگان غریب است، مثلاً «ویل لاقماح القول، ویل للمصرین» در این حدیث، اقماح یعنی قیف یعنی هم واژه غریب است و هم کاربرد آن کم و هم مجاز است. قیف قول یعنی مانند فضای مجازی امروز که هر چیزی وارد آن شود، گوش میکنند و نقد و انتقادی هم بر آن وارد نمیکنند. یعنی گوششان، قیف سخن دیگران است و دیگران هر چه بخواهند، درون آن میریزند.
وی افزود: گاهی عامل آن، چندمعنایی یک واژه است؛ مثلاً «من احتج للحق فلج» هر کسی به حق احتجاج کند، فلج است؛ به همین دلیل خیلیها دروغ را انتخاب میکنند، فلج چند معنا دارد، از جمله پیروزی است یعنی کسی که به حق احتجاج کند، پیروز است.
حجتالاسلام مسعودی خمینی بیان کرد: گاهی ابهام در ساختار حدیث وجود دارد. مانند إتَّئِد تُصِب أو تَكَد؛ این روایت خیلی برای جوانان خوب است، زیرا فکر میکنند یک شبه باید به اهدافشان برسند ولی این روایت میگوید شتاب مکن تا به هدفت برسی یا نزدیک شوی. یا روایت المؤمن موهن راقع، یعنی مؤمن تا گناه کرد فوراً توبه میکند که باز اشاره به معنای مجازی دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث اضافه کرد: مشکل بزرگی که در احادیث داریم، جداافتادگی از قرینهها است و آیتالله ری شهری روی این مقوله تمرکز زیادی داشتند. حدیث در حقیقت قاب است و نسبت قاب با واقعیت چند درصد است، کسی از امام(ع) سؤالی کرده و امام جواب دادهاند و ما فقط این سؤال و جواب را داریم و حتی برخی مواقع سؤال را هم نداریم، بنابراین باید قرائن و فضای صدور حدیث را بیابیم تا تکمیل شود، مانند آیات قرآن که باید در فضای نزول و شأن نزول و سیاق و ... بررسی شود. مثلاً برخی از علمای ما درباره این روایت «فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة» آن را به ماه صفر حمل کرده و این ماه را نحس میدانند، در صورتی که علمای قدیم ما صفر را مبارک میدانستند و وقتی کتابشان تمام میشد، مینوشتند این کتاب در صفرالمبارک خاتمه یافت.
رئیس دانشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: اصل قضیه این بوده است که پیامبر(ص) در مسجد قبا در حال سخنرانی بودند و دیدند ابوذر از دور میآید و برای اینکه شخصیت ایشان را در نزد مردم بیان کنند، میگویند کسی که به من بشارت دهد ماه آذَارَ تمام شده، بهشت بر او واجب است. برخی وقتی این سخن را شنیدند، با زرنگی بیرون رفته و دوباره داخل مسجد شدند که بشارت بدهند ولی پیامبر متوجه شدند و به مردم گفتند کسی که من از او بپرسم، امروز چه روزی از ماه است و او بگوید آزار تمام میشود، اهل بهشت است؛ ابوذر داخل مسجد شد و حضرت به ابوذر فرمود که امروز چه روزی است و ابوذر گفت دو روز دیگر از آذار که اواخر اسفند است، خارج میشویم.
وی ادامه داد: این کدگذاری پیامبر برای این بود که اگر روزی علی(ع)، یک طرف بود و معاویه طرف دیگر، بدانند کدام حق است. اگر وقایع را کنار هم بگذاریم، خواهیم دید مفهوم حدیث هیچ ارتباطی به نحوست و ماه صفر و شومی آن ندارد، چه برسد به اینکه اساساً آذار قابل تطبیق بر ماه صفر هم نیست. این جدا افتادگی حدیث از مجموعه قرائن خود باعث پیدایش چنین مشکلاتی است.
حجتالاسلام مسعودی خمینی تأکید کرد: گاهی اوقات حدیث در تعارض با یکسری مبانی کلامی است، مثلاً برخی درباره روایت «الولد الزنا شر الثلاثه ...» برداشت نادرست کردهاند که ولدالزنا، شر است در حالی که پدر و مادر او اگر بتوان آن مرد را پدر او دانست، مرتکب خطا شدهاند و این چه ربطی به فرزند دارد؛ اصل ماجرا این است که فردی به پیامبر(ص) دشنام داده و زخم زبان میزده است و ایشان نفرمود او را مجازات کنید؛ به همین دلیل به اصحاب گفتند طوری به او بفهمانید که مرا آزار ندهد و آنها گفتند او ولدالزنا است و حضرت فرمودند «شر الثلاثه» یعنی خطای آزار پیامبر(ص) از زنا هم زشتتر است نه اینکه ولدالزنا بدتر از والدین زناکار باشد.
رئیس دانشگاه قرآن و حدیث گفت: روایت داریم «من ترک دینارین فهما کیل بین عینین»؛ این روایت ناظر به آیه شریفه است که میفرماید: وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ؛ َوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ؛ بنابراین یکی از راههای فهم حدیث، استخراج تلمیحات حدیث است و آیتالله ری شهری چون حافظ قرآن بودند، در این زمینه خیلی قوی بودند. فردی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت من الان اگر بمیرم دو دینار پول دارم که الان معادل حقوق یک کارمند معمولی است؛ آیا حدیث میگوید هر کسی دو دینار باقی گذاشت اهل جهنم است؟ امام صادق(ع) فرمودند که این روایت در صدر اسلام ناظر به اصحاب صفّه است، زیرا پیامبر(ص) پول مختصری به اصحاب صفّه میدادند ولی یک نفر بین اینها زرنگی میکرد، یعنی یا دوبار میگرفت و یا برای بقیه نان نمیگرفت و مقداری را زیر بالش خودش ذخیره میکرد. پیامبر(ص) فرمودند چنین کسی اهل جهنم است، زیرا دو درهم در آن زمان یعنی معادل شام 20 فقیر و صبحانه 20 فقیر.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: این مسئله درست مانند این است که کشور در شرایط بحرانی مانند زلزله و سیل قرار بگیرد و فردی نان و یا اقلام دیگر مورد نیاز مردم را احتکار کند؛ امام صادق(ع) فرمودند پیامبر(ص) روایت را ناظر به این شرایط فرمودند.
وی همچنین بر استفاده از علم رجال برای فهم بهتر حدیث اشاره کرد و گفت: دانش تاریخ حدیث هم در این مسیر کمک زیادی به ما خواهد کرد.
انتهای پیام