بسیاری از کارشناسان معتقدند اتفاقات چند ماه اخیر ناشی از بسته بودن مسیر گفتوگو و ابراز اعتراض و انتقاد از مسیر رسمی خود است. علیرغم تاکید چندباره مقام معظم رهبری نسبت به برگزاری کرسیهای نقد و آزاداندیشی در کشور، شاهد کمکاری نهادهای مسئول در این زمینه هستیم تا جایی که ایشان در سخنانی گلایه خود را نسبت به این مسئله چنین ابراز داشتند: «تشکیل میزگردها و کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها که بنده مکرّر این را تکرار کردهام و تأکید کردهام و توصیه کردهام خیلی پیشرفتی نداشته؛ چه کسی باید این را بکند». نتیجه کمکاری در این زمینه را میتوان در اتفاقات تلخی که در چند ماه گذشته در دانشگاهها به وقوع پیوست مشاهده کرد.
به همین بهانه، ایکنا در راستای ایفای وظیفه جهاد تبیین خود، اقدام به گفتوگو با کارشناسان و صاحب نظران موافق و مخالف درباره یکی از مهمترین رخدادهای اخیر کشور یعنی اعتراضات و اتفاقات چند ماهه گذشته کرده است تا از ابعاد و زوایای گوناگون، به این مسئله پرداخته شود و در نهایت بتوان تحلیلی کامل از این وقایع ارائه کرد.
در ادامه این گفتوگوها با حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین کبیریان، مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران در بحث حجاب و حقوق بانوان همصحبت شدیم.
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید؛
ایکنا ـ در آغاز توضیحی درباره ساختار و رسالت حوزه علمیه خواهران بفرمایید تا سوالات بعدی را از خدمتتان بپرسم.
یکی از برکات انقلاب اسلامی رویش حوزه علمیه خواهران بود. سابقه حوزه علمیه برادران به زمان پیامبر(ص) برمیگردد و رشدش در زمان امام باقر(ع) و صادق(ع) است و در طول تاریخ حوزه علمیه با هدف ترویج معارف قرآن و فرمایشات اهل بیت(ع) دائر بوده است اما حوزه رسمی به نام حوزه خواهران از سال 76 شکل گرفت و مولودی از مولودهای انقلاب و یکی از برکات این انقلاب است.
اتفاقا حوزه خواهران یکی از برکات بسیار مؤثر است به جهت اینکه حداقل نیمی از جامعهمان بانوان هستند و نیم دیگر جامعه تحت تأثیر تربیت بانوان هستند، چون این بانوان همسر و مادر هستند و مادر است که فرزند را تربیت میکند و همسر است که خانواده را اداره میکند. بنابراین تربیت یک خانم یعنی تربیت یک خانواده و کل جامعه. این یکی از دقتهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری بود که یک کار اساسی زیربنایی را پایهگذاری کردند. ورود خواهران به حوزه و آموزش معارف دین و ورودشان به عرصههای مختلف تبلیغ و تبیین و هدایت و روشنگری جامعه قطعا میتواند تاثیرات مهمی داشته باشد. البته از حوزه خواهران باید به اندازه یک جوان 25 ساله انتظار داشت اما همین الآن هزاران دانشآموخته علوم اسلامی، مبلغ عرصه بانوان و کنشگران در عرصههای اجتماعی و سیاسی را تربیت کرده است.
اصولا زن در جامعه نقش محوری دارد و هدایت زن یعنی هدایت جامعه، گمراهی زن یعنی گمراهی جامعه. به همین جهت اغتشاشات اخیر به نام زن، زندگی، آزادی صورت گرفت که شعار فریبندهای است. البته هر سه مفهوم بسیار ارزشمندند و اسلام رویشان تکیه دارد؛ اسلام آنقدر به زن بها داده که هیچ دین دیگری و هیچ جامعهای به آن میزان به زن بها نداده است. اسلام زن را مربی میداند که در سعادت فرزندان نقش مهم دارد. اسلام زن را موجود مقدسی میداند که باید حرمتش حفظ شود، برخلاف غربیها که زن را ابزاری برای شهوات و تبلیغات تجاری خودشان قرار میدهند.
به تعبیر مقام معظم رهبری ما نسبت به حقوق زن مدعی هستیم چون جوامع دیگر حرمت زن را حفظ نکردند. زن واقعی که مورد پسند خدای متعال است زنی است که اسلام تعریف میکند و در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. زن یعنی انسانی مثل مریم و آسیه که سختیها را تحمل کردند ولی از ارزشهای خودشان عدول نکردند. زن یعنی انسانی مثل حضرت خدیجه که برای حفظ ارزشها تمام ثروت خود را هزینه کرد. زن یعنی کسی که هیچ تفاوتی از نظر ارزش و معنویت با مرد ندارد.
اساسا اسلام در معنویت میان زن و مرد تفاوتی قائل نشده است. بله، به لحاظ جسمی، جسم زن ویژگیهایی دارد، جسم مرد ویژگیهایی دارد و براساس آن ویژگیها وظایفی برای هر کدام تعیین شده است اما انسانیت نه مرد است، نه زن است و مرد و زن مساوی هستند. خدای متعال در قرآن به عنوان الگو دو زن را معرفی میکند، یعنی حضرت مریم و حضرت آسیه. همانطور که بین مردان، پیامبر(ص) الگو است، مریم و آسیه هم الگو برای بشریت هستند. این دید اسلام نسبت به زن است.
آزادی هم شعاری است که اسلام آن را توصیه میکند و میگوید شما آزادید و بنده دیگران نشوید. این دستورات دین ما است که خودتان را گرفتار شهوات و امیال دنیوی نکنید و شخصیت انسانی خودتان را به بهای دنیا از دست ندهید. آزادی این است که انسان خودش برای سعادت خودش فکر کند و تصمیم بگیرد. غربیها این را ندارند و برای زن برنامهریزی میکنند و به عنوان ابزار از زن استفاده میکنند.
ایکنا ـ شما به دیدگاه اسلام نسبت به زن اشاره کردید. آیا این نگاه مساوی و کریمانه به زن در فقه ما بازتاب داشته؟ برخی تعبیرشان این است که فقه شیعه مردانه نوشته شده است. نظر شما چیست؟
عرض کردم ما یک بحث ویژگیهای جسمانی زن و مرد را داریم، یک بحث انسانیت. از بُعد انسانیت در فقه ما فرقی بین زن و مرد نیست؛ «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ». بله، ممکن است در مواردی مثل ارث میانشان تفاوت باشد لذا برخی طرح شبهه میکنند که چرا ارث زن نصف ارث مرد است.
ایکنا ـ یا مثلا در بحث حضانت هم تفاوتهایی هست.
بله، در بحث حضانت هم همینطور است، همه اینها جواب دارد. اگر در بحث ارث، زن از مرد کمتر ارث میبرد اما در اداره زندگی، زن هیچ مسئولیتی ندارد و نفقه بر عهده زن نیست و مرد است که باید هزینههای همسر و فرزندانش را پرداخت کند. اسلام همه اینها را با هم دیده است. کسی که قرار است هزینهها را بدهد باید از نظر مالی حمایت بیشتری شود تا آن سهمی از ارث که میگیرد برای نفقه همسر و فرزندش هزینه کند. دشمن یک بخش از دین را میبیند و بخشهای دیگر را نمیبیند.
در بحث حضانت، تا زمان مشخصی با مرد است ولی در شرایطی به زن داده میشود مثلا اگر زن توانایی بیشتری داشته باشد حضانت به زن داده میشود. وقتی با دید یکجانبه به مسائل فقهی نگاه کنیم که دشمن هم همین کار را میکند دچار شبهه میشویم. این وظیفه حوزه است که این شبهات را برطرف کند. اتفاقا وقتی شما مجموع اسلام را با هم میبینید متوجه میشوید که واقعا تکریم اسلام نسبت به زن بیشتر از مرد است.
ایکنا ـ کاربرد بحث زمان و مکان در اجتهاد که حضرت امام مطرح کردند، در بحث حقوق بانوان در فقه چیست؟ مثلا در بحث نفقه واقعیتهای جامعه طور دیگری است و زن و مرد با همدیگر کار میکنند و خرج خانواده را با هم تهیه میکنند. این واقعیتها چقدر میتواند احکامی که در حوزه بانوان مطرح است را تغییر دهد و اساسا آیا امکان چنین تغییری وجود دارد؟
مسائلی جزء واجبات و احکام دین است، یکسری مسائل هم اخلاقی و عاطفی است. آنچه اسلام وظیفه قرار داده تغییر نمیکند و مرد همیشه موظف است نفقه همسرش را پرداخت کند، زن هم هیچ وظیفهای ندارد کار کند و خرج زندگی را تامین کند، بلکه برای او وظایف دیگری تعیین شده است. الآن خانمها هم کار میکنند و درآمد دارند ولی معنایش این نیست واجب است کار کنند یا واجب است در زندگی هزینه کنند. خانمها دارند کاری فراتر از واجبات دینی انجام میدهند. بنابراین کار کردن برای زن وظیفه نیست، حکم شرع هم تغییر نمیکند.
بله، ممکن است خانم بخواهد در حق خانواده لطف کند و هزینه کند منتهی دین ما دین رافت و اخلاق است. بحث واجبات و محرمات با مسائل اخلاقی نباید یکسان دیده شود. مسائل اخلاقی و گذشت و فداکاری در دین ما نسبت به زنان و مردان توصیه شده و در همه شئون جاری است، از جمله برداشتن بار زندگی که از نظر شرعی بر دوش مرد قرار گرفته است. دین علاوه بر بخش عقاید و احکام یک بخش مهم به نام اخلاق دارد که اگر آموزههای اخلاقی در زندگی جاری نباشد زندگی خشک و بیروح میشود.
ایکنا ـ شما فرمودید احکام تغییر پیدا نمیکند. یکی از این احکام مسئله حجاب است. خب نسبت به برخی از احکامی که شما اشاره کردید و به طور مشخص در بحث حجاب، در بخش محدودی از جامعه زمینه پذیرش وجود ندارد و اتفاقا این مسائل خیلی چالشی و هزینهبر شده است. به نظر شما چطور باید از این چالش عبور کنیم؟
ما مشکل تبیین شخصیت زن داریم، همان چیزی که حضرت آقا در سالیان اخیر رویش تاکید دارد. ما شخصیت زن را برای خانمها تبیین نکردیم و اهمیتی که به عزت زن، عفت زن و آثاری که برای وقار زن بار میشود و به نفع خود زن است، تبیین نشده است. از طرفی دشمن هم با یک ظواهر فریبنده تبلیغاتی انجام میدهد مثلا آزادی را به ولنگاری تفسیر کرده است. متاسفانه انسان مایل به این است که راه گناه برایش باز باشد لذا انسانی که تحت تربیت الهی قرار نگیرد و توجه به خدا و مرگ و قیامت نداشته باشد دوست دارد مسیر تبعیت از امیال و شهوات را دنبال کند. انسان در صورتی میتواند با این امیال نفسانی مبارزه کند که معنویات و آثار معنویات برایش تبیین شود.
همین خانمی که حجاب را رعایت نمیکند میتواند با خودش فکر کند که وقتی تو با حجاب باشی هیچ مردی جرات نمیکند به تو نگاه چپ کند ولی وقتی حجابت شل شد و راحت خودت را در جامعه عرضه کردی چشم ناپاک مردان دنبال تو خواهد بود و عزت تو زیر سوال خواهد رفت و شأن عزت انسانی تو را به ابزار تبدیل میکند. مسائل دینی و معنوی فقط با معرفت و فهم دقیق مسئله جا میافتد. با بگیر و ببند و قوانین خشک و بدون تبیین شاید تاثیر ظاهری ببینیم ولی تاثیر واقعی که باید حاکم شود نمیشود. البته نمیخواهم بگویم قوانین نباشد.
ایکناـ یعنی الزام هم باشد؟
بله، الزام باشد. در جامعه نمیشود قانون حاکم نباشد ولی آنچه اثر جدی میگذارد این است که هر کس خودش به باور برسد. باید آثار عفت و عواقب بیعفتی برای خانمهای ما تبیین شود کما اینکه برای مردان هم همین خطر هست. در این اغتشاشات زن محور قرار داده شد ممکن است بعدا مردان دچار انحراف شوند. لذا فکر میکنم تنها راه و موثرترین راه برای جلوگیری از این چالشها تبیین معارف است.
نکتهای که در آخر میخواهم عرض کنم این است که مبادا دیدن ناهنجاری در جامعه موجب شود انسان از مسیر حق خارج شود. مبادا مخالفت ما با شخصی، اعتراض ما به قانونی یا نظامی سبب شود از مسیر عدالت خارج شویم. در واقع مسائل سیاسی، اجتماعی، مشکلات اقتصادی و امثال آن که واقعیت جامعه است سبب نشود انسان، انسانیت خودش را فراموش کند. این سبب نمیشود آدم با خدا قهر کند یا وظایف خودش را در قبال خدای متعال فراموش کند. اگر ناهنجاری هست، اگر مشکل اقتصادی هست، اگر مشکل اجتماعی و سیاسی هست باید از طریق خودش حل شود، راه مبارزه با اینها این نیست که به حجاب بیتوجهی کنیم.
چطور در شروع انقلاب مردم خودشان باور کردند باید این دین پیاده شود، باید معنویت بر جامعه حاکم شود لذا دنبال معنویت رفتند یا در جنگ گرایش به دفاع پیدا کردند و جان و مالشان را در راه ارزشها فدا کردند. الآن هم تنها راه بقای انقلاب اسلامی، به همان انگیزه درونی انسانها است.
مردم ما مردم بسیار خوبی هستند. حاج قاسم سلیمانی فرمودند همان دختر شلحجاب دختر ما است. به تعبیر مقام معظم رهبری همان دختر شلحجاب وقتی به اعتکاف و مراسم شب قدر میرود مثل باران گریه میکند. از این معلوم میشود فطرت انسانی خانمهای ما هنوز سالم و دستنخورده است کما اینکه فطرت مردهای ما هم همینطور است. مطمئنم خدا به واسطه همین گرایش فطری و پاکی درونی که جامعه ما هست، دست همه را خواهد گرفت.
گفتوگو از مصطفی شاکری
انتهای پیام