به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «حب خدا و لوازم آن و تحلیل اخلاقی آیه ۲۴ سوره توبه»، امروز چهارشنبه 16 فروردینماه از سوی انجمن علمی معارف اسلامی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین جمال سروش، استادیار فلسفه و کلام دانشگاه ملایر، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
موضوع بحث ما آیه 24 سوره مبارکه توبه است که در این آیه آمده است: «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ؛ (ای رسول ما امت را) بگو که اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود و اموالی که جمع آوردهاید و مالالتجارهای که از کسادی آن بیمناکید و منازلی را که به آن دل خوش داشتهاید بیش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست میدارید منتظر باشید تا خدا امر خود را جاری سازد (و اسلام را بر کفر غالب و فاتح گرداند و شما دنیاطلبان بدکار از فعل خود پشیمان و زیانکار شوید) و خدا فسّاق و بدکاران را هدایت نخواهد کرد» این آیه پیامهای بسیار زیبایی دارد. از جمله اینکه اگر این هشت چیز که مهمترین نشانههای حب انسان هستند در نزد شما محبوبتر است از خدا، رسول وی و جهاد در راه خدا، پس صبر کنید و منتظر باشید تا اینکه امر الهی بیاید و مقصود از امر الهی هم عذاب و قهر خداوند است. درباره شأن نزول آیه باید گفت مسلمینی که باید از مکه به مدینه هجرت میکردند بعضا به خاطر محبتهای دنیایی نسبت به خویشاوندان، از هجرت کوتاهی میکردند. عدهای هم در جواب حضرت علی(ع) که میگفت چرا به پیامبر برای هجرت ملحق نمیشوید اشاره میکردند که ما در اینجا خویشاوندان و فامیل داریم لذا امکان هجرت نداریم بنابراین این آیه نازل شد.
علامه طباطبایی میفرمایند سه راه برای تربیت اخلاقی وجود دارد که شامل راه فلاسفه یونان، راه انبیا و راه قرآن است. فلاسفه یونان و مخصوصا قاعده طلایی ارسطویی بر فواید دنیوی فضایل اخلاقی تأکید دارند چراکه فواید دنیایی دارد و اگر کسی نفس خود را بسازد با متخلق شدن به فضایل اخلاقی به منافع دنیوی زیادی میرسد. انبیا(ع) در همین راستا مردم را به منافع اخروی توجه میدادند. در شیوه سوم خداوند میفرمایند فضایل اخلاقی هم فواید دنیوی و هم اخروی دارد.
شیوهای که مرحوم علامه طباطبایی مختص قرآن میداند شیوهای است که قرآن انسان را دعوت به اخلاق میکند لذا میتوان اسم آن را اخلاق مخلصانه یا قرآنی گذاشت. این اخلاق، ریشه رذایل را خشک میکند. البته اگر خداوند انسان را به اخلاق مخلصانه دعوت میکند حتماً فواید دنیوی و اخروی نصیب وی میشود. حضرت علی(ع) میفرمایند عبادت من، نه ناشی از خوف از آتش یا شوق بهشت نیست بلکه به خاطر اینکه خدا را یافتم وی را عبادت میکنم. این همان عبادت احرار است. البته انسان در این شرایط از جهنم نیز نجات پیدا کرده و بهشت نصیب وی میشود.
در این آیه به حب اشاره شده اما ممکن است این بحث مطرح شود که دوست داشتن دست انسان نیست بنابراین چگونه میتوانیم برخی چیزها همانند آن هشت مورد را دوست نداشته باشیم. در جواب باید گفت که این دوست داشتن قطعا اختیاری است وگرنه مقدمه تکلیف قرار نمیگرفتند. بنابراین حب این امور شرعاً و اخلاقاً جایز است و هیچ اشکالی ندارد که آنها را دوست داشته باشیم و اساساً نمیشود انسان در این دنیا زندگی کند و این حب را نداشته باشد. پس اگر اصل آن نفی نشده پس خداوند چه چیزی را نفی کرده است؟
آنچه مذمت و نهی میشود این است که آن هشت مورد را به گونهای دوست داشته باشیم که با دوست داشتن خداوند، رسول و جهاد تعارض پیدا نکند. حال چه راهکاری وجود دارد که بتوانیم حب امور دنیایی را بر امور اخروی و معنوی مقدم نکنیم؟ به نظر میرسد برای اینکه بتوانیم مصادیق حب دنیا را بر مصادیق حب اخروی مقدم ندانیم باید بدانیم دنیا فی نفسه مذموم نیست اما آنچه مذموم است وابستگی و دلبستگی افراطی به دنیاست. دنیا مخلوق خدا و محترم است بنابراین وقتی چالشی بین امور دنیوی و اخروی پیش بیاید انسان مؤمن، امور اخروی را انتخاب میکند. البته همه انسانها و حتی معصومین(ع) خانواده خود را دوست دارند لذا در جریان حادثه کربلا امام حسین(ع) مظهر عاطفه است و بعضاً برای خانوادهاش گریه هم میکند چون خانوادهاش را دوست دارد.
حال سؤال این است که چرا عدهای از افراد، حب دنیا را در عرض حب خدا قرار میدهند و در نتیجه در بزنگاهها به سوی حب دنیا میروند و از خدا دور میشوند. علت اینکه کسانی حب به دنیا را بر حب الهی مقدم میدارند جهل یا عناد است. یعنی این افراد یا خدا را نشناختهاند و در نتیجه همانند کودکی هستند که چیپس و پفک را بر یک دُرِ گرانبها ترجیح میدهند وگرنه اگر کسی خدا را بشناسد هیچ وقت حاضر نیست حب الهی را در تعارض با حب دنیا کنار نمیگذارد و قطعاً حب الهی را انتخاب میکند. اگر در این دنیا دل ما نزد شخص یا مالی گیر کرد باید به این نکته توجه داشته باشیم که این پول و تجارت و خانواده زیباست اما خداوند که آنها را خلق کرده است زیباتر است. در این صورت میتوانیم دل خود را نجات دهیم.
همچنین کسانیکه حب دنیا را در عرض حب آخرت قرار قرار میدهند ممکن است دچار غفلت شده باشند یعنی علم دارند اما غفلت میورزند. عدهای هم از سر عناد به حب دنیا روی میآورند. این عناد فراتر از جهل و غفلت است بنابراین باید مراقب باشیم که اگر جهل و غفلت ادامه داشته باشد ممکن است به عناد کشیده شود.
انتهای پیام