به گزارش خبرنگار ایکنا، همایش یکصدمین سال تألیف کتاب مفاتیح الجنان امروز سهشنبه 9 خرداد، در مرکز بینالمللی همایشهای صداوسیما برگزار شد.
در این نشست آیتالله رضا رمضانی، دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
شیخ عباس قمی نزد استادان بزرگی مثل محدث نوری و میرزای دوم و در علم فقه هم نزد سیدمحمدکاظم یزدی شاگردی کردند و جامعیت فقهی و عملی پیدا کردند خصوصاً مهارت بالایی نسبت به روایات داشتند و از این جهت برخی مثل علامه امینی ایشان را از نوابغ دانستند. ایشان شاگردانی بزرگی هم تربیت کردند مثل آقابزرگ تهرانی و آیتالله مرعشی نجفی و شخصیتهای بزرگ دیگری که شما با آنها آشنایید.
آنچه در رابطه با شخصیت شیخ عباس قمی برجسته میبینم اخلاص تامشان است. امام خمینی(ره) در کتاب اربعین بحث اخلاص را مطرح میکند و به سه مرحله عملی در اخلاص اشاره میکند که عبارتند از اخلاص قبل از عمل، اخلاص حین عمل و اخلاص بعد از عمل. معمولاً مؤمنین در اخلاص قبل از عمل مشکلی ندارند و قربة الی الله کار را شروع میکنند ولی حین عمل گاهی اوقات اخلاص از تام بودن خارج میشود و گاهی هم آفت ضربه زدن به اخلاص بعد العمل را داریم ولی شیخ عباس قمی اخلاص تام داشتند و مفاتیح نتیجه اخلاصی است که این شخصیت ارزشمند داشتند.
امروز ما خلأ وجودی شیخ عباس قمی را داریم، خلأ وجودی آیتالله حق شناس را داریم، خلأ وجودی شیخ مرتضی تهرانی و شیخ مجتبی تهرانی را داریم؛ امروز از هر زمانی به اخلاق و معنویت بیشتر نیاز داریم. در بیانیه گام دوم که توصیههای راهبردی برای تمدن اسلامی مطرح شده، دومین مورد اخلاق و معنویت است که البته باید حتی در پیشرفت علم، در حوزه فرهنگ، در عرصه سیاست و اقتصاد سایه بیندازد؛ یعنی اگر سیاستمداران ما اخلاق محور نباشند، اگر فرهنگدوستان ما اخلاقمحور نباشند ما رشد و پیشرفت لازم را نخواهیم داشت.
دین برای همین آمده است و باید به سمت قواعد و ضوابط طلایی اخلاقی برویم. در قرآن و کلمات اهل بیت(ع) از این قواعد و ضوابط طلایی بسیار مشاهده میشود که همه ملل و نحل به آن پایبند هستند. امروز دنیا به سمت اخلاق جهانی و قاعدههای طلایی میرود و از این قاعدههای طلایی در قرآن و عترت کاملاً مشاهده میکنید.
دعا فی نفسه مطلوب است، بدون اینکه خواستهای داشته باشیم. ممکن است خواسته معنوی داشته باشیم از جمله اینکه خدایا ما را آراسته به فضائل کن، توفیق بده در رفع و دفع رذائل توفیق داشته باشیم. اصلیترین نکتهای که در بحث دعا مطرح است این است که انسان مستقیم با خدا ارتباط برقرار کند. ابن فهد حلی در کتاب عده الداعی میفرماید، این آیه لطیفترین آیه قرآن است: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ». اینجا هفت بار خدا از خودش سخن میگوید. یعنی همه واسطهها باید قطع بشود. این رابطه من-تویی است نه من آنی و نه من اویی. این رابطه من تویی لطیفترین رابطه است که خدا به ما اجازه داده است به او «تو» بگوییم، به ما اجازه داده است که در محضر آن بینهایت مطلق و غنی محض «من» بگوییم.
انسانی که فقر محض است، نه ذاتی که گفته شود نیازمند است چون معنای آیه «انتم الفقراء الی الله» این است که انسان ذاتش ذات فقر است و این ذات فقر به ذات غنا وابسته است و بدون وابستگی به ذات غنا هیچ و پوچ است، لذا انسان یک بیهویتی را کاملاً احساس میکند. انبیا هم آمدند این حقیقت مطلق را به انسان معرفی کنند؛ انبیا نیامدند به بشر تعلیم دهند که دنبال پرستش باشید و در هیچ آیه و روایتی چنین چیزی پیدا نمیکنید.
علامه طباطبایی میفرماید، انبیا آمدند خدای دلپذیر را به بشر معرفی کنند لذا ایشان ذیل آیه «لا أُحِبُّ الْآفِلينَ» میفرماید این برهان ویژه قرآن است که معروف به برهان محبت است و برخی حکما خدا را فاعل بالحب معرفی کردند. او حب و محبت نسبت به هستی و نسبت به مخلوقش دارد. در حدیث قدسی میخوانیم: «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» لذا میفرماید انسان را خلق کردم تا شناخته شوم، هم جلالم هم جمالم. در ادعیه هم از جلال خدا و هم از جمال خدا صحبت میشود. انسان میتواند مظهر جلال و جمال خدا باشد، دین هم وصف جمال بودن و جلال بودن را دارد. این نکته بسایر مهمی است که به انسان هویت میدهد.
انتهای پیام