به گزارش ایکنا، نشست «جغرافیای تاریخی آیات نفاق در قرآن» با سخنرانی مهران اسماعیلی؛ استاد دانشگاه شهید بهشتی امروز 18 آذر در پژوهشکده مطالعات میانرشتهای قرآن برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
معمولا ممکن است در جغرافیای تاریخی تمدنها بازسازی شوند، شهرها بازسازی شوند و نتیجه آن ترسیم نقشههایی تاریخی است. ما بحثی به عنوان جغرافیای تاریخی مفاهیم هم داریم که میتواند معنای قرآن را برای ما عوض کند چون اگر آیات در بافت خودش قرار نگیرد راه هر گونه استفاده از آن باز خواهد شد. ما دنبال این هستیم اگر در قرآن بحث نفاق جدی است یعنی یک سوره به نام سوره توبه دارید که خداوند برای این سوره «بسم الله» قرار نداده است و بخش قابل توجهی از آیات آن درباره منافقین است یا سوره دیگری به نام منافقین دارید، الآن که میخواهیم صحنه را بازسازی کنیم باید ببینیم این آیات در چه تاریخی نازل شده است. فرض کنید اگر امروز از بحثی صحبت کنیم که فضای عمومی کشور نسبت به آن حساسیت ندارد کمتر لایک دریافت کنیم ولی اگر در زمان خودش که تب موضوع داغ است آن را مطرح کنیم بیشتر لایک خواهد خورد. بنابراین هم زمان مهم است و هم مکان.
اولین مقدمه اینکه درباره نفاق در سامانه گنج بالای 25 پایاننامه ثبت شده است که معمولا آیات نفاق را جمع کردند و ویژگیهایی برای آنها برشمردند در حالی که نمیشود همه منافقین را یک جور قضاوت کرد. امروز جریان نفاق مهم شده است چون برخی جریانهای مذهبی تلاش میکنند جریان رقیب را به نفاق متهم کنند لذا این موضوع اهمیت پیدا میکند و دانشجویان دنبال آن میروند ولی چون روش آنها تفسیر موضوعی است آورده جدیدی ندارند.
در سوره انفال یک آیه درباره منافقین داریم که میفرماید: «و (یاد آر) آنگاه که منافقان و بیماردلان با هم میگفتند که این مسلمین به دین خود مغرور و فریفتهاند، و حال آنکه هر کس بر خدا توکل کند خدا غالب مقتدر و داناست». ما نمیدانیم این منافقین چه کسانی هستند وقتی نمیدانیم چه کسانی هستند از محل زندگی و جغرافیای آنها هم اطلاعی نخواهیم داشت. آیه بعدی در یک سوره دیگر است و درباره جنگ احد است. آیه 167 آل عمران میفرماید: «و تا معلوم کند حالِ آنان که نفاق و دورویی کردند و (چون) به آنها گفته شد بیایید در راه خدا جهاد و یا دفاع کنید (عذر آوردند و) گفتند که اگر ما به فنون جنگی دانا بودیم از شما تبعیت نموده و به کارزار میآمدیم. اینان به کفر نزدیکترند تا به ایمان؛ به زبان چیزی اظهار کنند که در دل خلاف آن پنهان داشتهاند، و خدا بر آنچه پنهان میدارند آگاهتر از خود آنهاست.» در این جنگ حدود 30 درصد کسانی که با پیامبر(ص) بودند جنگ را رها کردند و پشت پیامبر(ص) را خالی کردند. در اینجا گفته میشود که عبدالله بن ابی بزرگ منافقان بود. پس در اینجا یک آیه داریم که منافقین را ملامت میکند.
در سوره احزاب که سال پنجم نازل شده است آیات زیادی درباره نفاق داریم. این نکته را هم عرض کنم که از قدیم جا افتاده نفاق یعنی دورویی لذا همه جا نفاق را دورویی معنا میکنیم ولی همیشه اینگونه نیست. سوره احزاب با آیهای درباره نفاق آغاز میشود و میگوید ای پیامبر(ص) از منافقان پیروی نکن ولی باز این آیه هم آدرسی به ما نمیدهد. آیه دوازدهم این سوره هم درباره منافقین است و گفته میشود این آیه درباره قبیله بنی حارثه و معتب بن قشیر است.
در سوره نساء هم آیات نفاق زیاد است ولی آیات این سوره هم مربوط به سال پنجم میشود. آیه 61 این سوره میفرماید: «و چون به آنها گفته شود که به حکم خدا و رسول بازآیید، گروه منافق را بینی که مردم را از گرویدن به تو منع میکنند». باز برخی این آیه را به عبدالله بن ابی نسبت میدهند.
سوره بعدی سوره منافقون است که مفسران سوره را به عبدالله بن ابی اختصاص دادند و از همین جا معروف شد که عبدالله بن ابی بزرگ منافقان است. مهمترین سوره، سوره توبه است که بخش قابل توجهی از سوره مربوط به منافقان است. از جمله افرادی که اسمشان در اینجا به عنوان منافق ذکر شده است جلاس بن سوید و ودیعه بن ثابت و حذام بن خالد هستند، همچنین اعراب بادیهنشین و بانیان مسجد ضرار.
در آن زمان ما یک یثرب علیا داشتیم، یک یثرب سفلی. عبدالله بن ابی و همراهانش در طایفه خاصی بودند و در یک روستای مستقل قرار داشتند که در یثرب سفلی قرار داشت. منافقان سوره فتح در حومه شهر مدینه بودند و داخل شهر قرار نداشتند. مسجد ضرار نیز در یثرب عالیه قرار داشت و در این ماجرا برای اولینبار نفاق وارد این قسمت شهر یثرب شد.
من میخواهم بر اساس این مطالب یک نتیجه بگیرم. نتیجه نهایی این است در جنگهای نهایی اوس و خزرج برخی پیروز میشدند برخی شکست میخوردند وقتی پیامبر(ص) مهاجرت کرد زمانی است که اوس پیروز شده و خزرج شکست خورده لذا وقتی پیامبر(ص) به مدینه میآید اوس که پیروز شده بیشتر مقاومت میکند لذا اوسیان که در یثرب عالیه بودند اسلام را قبول نمیکنند. پیامبر(ص) به یثرب عالیه میآید و مسجد قبا را میسازد ولی میبیند مقاومت زیاد است لذا به سمت سافله میرود که اقوام پدر بزرگش آنجا زندگی میکردند و عملا کل خزرج که در سافله بودند به پیامبر(ص) ایمان میآورند و بار جنگهای پیامبر(ص) را تا سال پنجم خزرجیان به دوش کشیدند.
در خزرج کسانی بودند که امید داشتند روزی به قدرت برسند ولی چون همه مسلمان شدند آنها هم اسلام آوردند ولی منتظر بودند شرایط را به حالت قبل درآوردند لذا تا سال پنجم اکثر مخالفتها از آنجا است و در یثرب عالیه مقاومت ندارند چون اکثر آنها مسلمان نشدند. بعد که جنگ احزاب پیروز میشود و یهودیان از یثرب عالیه تبعید میشوند کفار عالیه میبینند کسی نمانده لذا اسلام را قبول میکنند ولی باز فعالیت خود را ادامه میدهند و مسجد ضرار را میسازند. لذا دلالتهایی که در آیات نفاق است مختلف است و نمیشود با تفسیر موضوعی برداشت یک دستی از آنها داشت. همچنین واقعا نمیشود گفت منافق کسی است که مخفی کار است و این با شرایط زیستی مدینه سازگار نیست.
انتهای پیام