گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حسن خانچی، خواننده آواهای دینی در دومین و آخرین بخش از گفتوگوی خود با ایکنا از برندسازی در عرصه آواهای دینی سخن به میان آورده است، وی از فراهم بودن تمامی ظرفیتها برای ایجاد برند در زمینه آواهای دینی در کشور صحبت به میان آورد.
بخش اول این گفتوگو را
اینجا ببینید.
خانچی البته با گفتن این سخن که «در عرصه آواهای دینی به دنبال یک نگاه جهانی هستم» سعی کرده است تا نشان دهد در روند برندسازی میتواند گزینهای مناسب برای سرمایهگذاری باشد. مشروح مصاحبه ایکنا با این خواننده آواهای دینی را در ادامه میخوانید؛
در بخش اول مصاحبه از تعطیلی مسابقات صحبت کردید، مسابقات به طور کلی تعطیل شد؟ دیگر در هیچ مسابقهای شرکت نکردید؟مسابقات تواشیح و ابتهال سازمان اوقاف تعطیل شد، اما بعدتر مسابقات رادیو قرآن که مدیریت آن را آن زمان «حسین ساری» برعهده داشت، راهاندازی شد. مسابقات رادیو قرآن با داورانی بینالمللی برگزار شد که اهمیت خاصی به آن داده شده بود و مسابقات سطح بالایی بود، در دوره اول «سیدکریم موسوی» در ابتهال اول شد و گروه ما در تواشیح، موفق به کسب رتبهای نشد.
سال بعد توانستیم رتبه اول را کسب کنیم که موجب تعجب همگان شد، همانجا کار ما تمام شد و به خاطر برخی دلایل از جمله کم بودن سن اعضا، رسمیت نداشتن مسابقات رادیو قرآن و ... باز هم گروه ما دیده نشد. در آن دوره تنها برگزارکننده مسابقات، رادیو قرآن بود، اما همچنان عدهای آن را رسمی نمیدانستند هر چند سیستم قویتر و داوریها نیز بهتر بودند اما کسی اول شدن ما را ندید.
بعد از اول شدن در مسابقات رادیو قرآن، امتیازاتی که برای گروههای اول مسابقات اوقاف در نظر گرفته میشد به ما تعلق نگرفت و تنها شامل ما نشد، بودند افرادی که در مسابقات رادیو قرآن اول شدند و از این مزایا استفاده کردند اما ما هیچ استفادهای نداشتیم. سال بعد هم در ابتهال اول شدم، اما همچنان مزایا و امتیازات را به دنبال نداشت.
البته این را هم بگویم که من زیاد اعتقادی به مسابقات ندارم؛ چرا که بسیار مخرب است. چرا باید سیستم قرآنی کشور به گونهای باشد که حتماً در مسابقات بینالمللی رتبه کسب کرد تا مطرح شد؟ ضمن اینکه این مسئله مصداق هم ندارد و من اعتقاد ندارم همه افرادی که در مسابقات بینالمللی صاحب رتبه شدهاند، افراد مطرحی هستند، به هیچ وجه اینگونه نیست. من افرادی را میشناسم که رتبه ندارند، اما از معروفترین و محبوبترین قاریان هستند. از طرف دیگر نیز افرادی هستند که با اینکه صاحب عنوان و رتبه هستند اما جایگاهی در تلاوت نداشته و طرفدار نیز ندارند، سیستم ما نباید به این سمت برود.
پس شما اعتقاد دارید که کسب رتبه برتر در مسابقات کشوری آن هم در اوج جوانی نه تنها راه را برای فعالیت بهتر و بیشتر تسهیل نکرد بلکه باعث شد تا دیگر دیده هم نشوید؟ در کشور ما اینگونه است که بعد از مسابقات و کسب رتبه، پرونده شخصی که حائز رتبه شده است بسته میشود، در صورتی که تازه پرونده باید باز شود. ما هر سال با کلی هزینه در هر رشته یک نفر را به جامعه قرآنی معرفی میکنیم. بعد از مسابقات، هیچ برنامهای برای همان یک نفر هم وجود ندارد و برای همین هم تعداد زیادی کار را رها میکنند و فراموش میشوند.
حضور در عرصه فعالیتهای قرآنی و آواهای دینی مثل بحث خوانندگی در کشور نیست که قاری و مبتهل هر سال آلبوم بدهند. این فضا، ایجاد نشده است که مخاطبان از این افراد انتظار داشته باشند. بسیاری از من انتقاد میکردند که چرا به جای وارد شدن به عرصه موسیقی روز دنیا، وارد عرصه آواهای دینی شدهام؟ من تنها برای اینکه ثابت کنم در عرصه آواهای دینی هم کشور ما پیشتاز است و حتی بهتر از این هم میتواند ظاهر شود، در این عرصه ماندهام و دارم موفق هم میشوم و بسیاری از اهالی موسیقی هم بسیار احترامآمیز برخورد داشتهاند.
از کم شدن انگیزهها بعد از حضور در مسابقات صحبت کردید، در حالی که برگزاری همین مسابقات میتواند ایجادکننده انگیزه برای گروهها و به تکاپو افتادن آنها برای ارائه آثار بهتر را به دنبال داشته باشد؟
مگر ما در کشور مسابقه آواهای دینی داریم؟ این جایگاه به کمک برخی دوستان و بدون برگزاری مسابقه ایجاد شده است. برخی از مدیران، این جایگاه را ایجاد کردهاند، یک مدیر برای پیشبرد اهداف باید بجنگد و به اعتقاد من چنین مدیرانی در جامعه قرآنی حضور دارند که اگر بودجهای هم در دست نداشته باشند، از خارج از سیستم هم که شده است بودجه را جذب میکنند.
در بخشی از صحبتهای خودتان به بحث نداشتن تنوع در این عرصه اشاره کردید؛ به نظر شما بخشی از این نبود تنوع به نداشتن ظرفیت در این عرصه برنمیگردد؟ یعنی در واقع تمام داشته و نداشته آواهای دینی همینی است که عرضه شده؟نه؛ اینگونه نیست؛ ظرفیت وجود دارد، اما باید حمایت صورت گرفته و یک برندسازی صورت بگیرد تا این تنوع ایجاد شود. باید ما تمام هم و غم خودمان را به کار ببندیم. زمانی که یک نفر به عنوان برند معرفی شود، سایر جوانان و نوجوانان علاقهمند به این عرصه به دنبال آن وارد عرصه خواهند شد. اگر به رشتههای مختلف ورزشی نگاه کنید میبینید، زمانی که ایران وارد جام جهانی شد و بازیکنان ایرانی به تیمهای اروپایی سرازیر شدند، موج وسیعی ایجاد شد که همه جوانان به ورزش علاقهمند شدند.
اگر میخواهیم کار فرهنگی انجام دهیم باید یک نفر را برند کنیم. اگر اینگونه شود این اتفاق ادامهدار خواهد بود و بقیه به دنبال آن خواهند آمد. الان در جای جای دنیا آثار من در حال شنیده شدن است و تماسهای متعددی از کشورهای مختلف دارم که ابراز علاقه جهت ورود به این عرصه میکنند، پس ظرفیت برای این کار وجود دارد.
این حرفها به این معنی نیست که شما به دنبال این هستید که در این عرصه به قول خودتان قصد برند شدن داشته باشید؟ من میگویم باید در عرصه آواهای دینی برندسازی صورت بگیرد و این اتفاق باید بیفتد. اتفاقاً افرادی که در فضای مذهبی با محتوای دینی فعالیت دارند، افراد کمتوقعی هستند و به راحتی میتوان از این افراد استفاده کرد و با کیفیتترین آثار را تولید کرد. اما باید در بحث مدیریتی نگاه ما این باشد که یک کار را به صورت فاخر تولید کنیم نه اینکه بگوئیم تعهد داریم در سال، 30 کار تولید شود حالا هر کاری بود، اشکالی ندارد.
شما از همان ابتدای ورود به این عرصه و یا چند سال بعد از ورود به این عرصه به قصد برند شدن، ادامه فعالیت دادید؟ من همان ابتدا به قصد مبارزه وارد این عرصه نشدم. بعدها فهمیدم که کار خاصی را انجام میدهم، ابتدا که برخورد سرد برخی از دوستان را میدیدم، فکر میکردم، کار من ارزش چندانی ندارد. اما زمانی که بازخوردها را از خارج از کشور دریافت کردم متوجه شدم که کار بسیار باارزشی انجام میدهم.
چند روز قبل به یکی از صفحات اجتماعی خودم سر زدم پیامی از یک شهروند آلمانی برای من آمده بود که علاقهمند به آثار من است و علاقه دارد در این زمینه فعالیت کند. از این دست پیامها بسیار زیاد دارم، میخواهم بگویم که توان انجام فعالیتهای فاخر و حتی برند شدن وجود دارد، اما از ابزارهایی که در دست داریم به خوبی استفاده نمیکنیم. به عنوان مثال ما دارای چندین رسانه تخصصی در عرصه فعالیتهای قرآنی و دینی هستیم. بنابر این به لحاظ رسانهای دارای مشکل نیستیم و عمده مشکل ما در تولید محتوا برای این رسانهها است.
در عرصه آواهای دینی باید چندین نفر را داشته باشیم که کارهای سطح بالا و فاخر انجام دهند، ما نباید نیاز به آثاری از خوانندههای کشورهای دیگر داشته باشیم. مگر آنها آثار خوانندگان ایرانی این عرصه را پخش میکنند؟ هرچند آثار من در شبکههای عربی به کرات پخش میشود، بنابر این باید بینیاز از آثار هنرمندان دیگر کشورها باشیم.
ما باید بر روی این قضیه بسیار تعصب داشته باشیم که حتماً آثار هنرمندان خودمان را پخش کنیم. سالی که مقام معظم رهبری شعار حمایت از تولید داخلی و سرمایه ملی را انتخاب کردند مقصود ایشان تنها کارخانههای تولیدکننده خودرو و ... نبوده است، بلکه سرمایه ملی شامل نخبههای کشور در عرصههای مختلف نیز میشود. حمایت از تولید داخلی یعنی چه؟ روی صحبت حضرت آقا تنها من هنرمند نیستم، هنرمند را باید مسئولان حمایت کنند بنابراین قطعاً روی صحبت ایشان مسئولان نیز بوده است.
در بحث برندسازی، نقش رسانهها میتواند بسیار چشمگیر باشد، کارکرد رسانه در این عرصه را چگونه ارزیابی میکنید؟ توقع من این است که در بحث رسانه محدودیت زمانی نداشته باشیم، در حال حاضر این اتفاق برای من افتاده است اما برای همه نمیافتد. از برجستگان این حوزه تنها برای خواندن و حضور در رسانه نباید استفاده شود، بلکه باید در کشف استعدادها و فعالیتهایی از این دست نیز استفاده کنند؛ چرا که علاقهمندان به این عرصه برای کشف خود به سمت افرادی که فعال و برجسته هستند، گرایش دارند نه به سمت مدیران برای دریافت امکانات.
ما نمیگوییم تمام 24 ساعت فعالیت رسانه به پخش آثار و تولیدات خوانندههای فعال در این عرصه اختصاص یابد، اما این انتظار را داریم در سال سه چهار آلبوم فاخر با سرمایه این رسانهها تولید شده و رونمایی فاخری را انجام دهند.
به هر حال رسانه ها نیز به دنبال جذب مخاطب هستند، به نظر شما اقبال مخاطبان از آواهای دینی به حدی هست که رسانهها وقت زیادی را به این نوع آواها اختصاص دهند؟در کشور ما مردم نشان دادهاند که اگر اثر خوبی تولید شود حتماً به آن اقبال خواهد شد و نمونههای بسیار زیادی داشتهایم که مورد پسند مردم قرار گرفته است. حتی آثاری که من خواندهام با اینکه تبلیغات زیادی بر روی آن صورت نگرفته است، اما بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. هدف ما این است که فعالیت فرهنگی داشته باشیم و از تمامی ابزارها نیز استفاده کنیم، فضا و مکانی که در آن اجرا داریم، محدودیت را ایجاد خواهد کرد.
به بحث برگزاری مسابقات در رشته های تواشیح و همخوانی برگردیم، شما در صحبتهای خودتان گفتید که به مسابقه اعتقاد ندارید و مخرب است، این به معنای آن است که نباید مسابقات برگزار شود؟ اگر هم میخواهد مسابقات برگزار شود باید در بحث جوایز دچار تحول شود، همین گروههای تواشیح پول آهنگسازی میدهند و هر کدام چند میلیون تومان هزینه آهنگسازی میکنند؛ چرا که حضور در این سطح از مسابقات نیاز به کار حرفهای دارد و کار حرفهای هم آهنگساز حرفهای را میطلبد.
وقتی که سازمانی اقدام به برگزاری مسابقاتی در این سطح میکند یعنی در حال انجام دادن یک کار حرفهای است، مانند لیگ در رشتههای ورزشی، در این جا تنها اسم آن فرق کرده است، به جای اینکه بگوییم فدراسیون قرآن میگوییم سازمان اوقاف و کارکرد سازمان در قبال مسابقات کارکرد فدراسیونها در برگزاری لیگ است.
در بخش جوایز، بودجهها باید بسیار بیشتر شود، تا چه زمانی فعالان فرهنگی کشور باید مظلوم واقع شوند. چرا کسی اعتقاد ندارد که اینها هم باید به لحاظ مادی و هم معنوی تقویت شوند؟ گروه تواشیحی که یک سال تمرین میکند و هزینههای سرسامآوری نیز دارد از کجا این همه هزینه را تأمین کند.
گروههای تواشیح برای حضور در مسابقات مبلغی بیش از شش میلیون تومان هزینه میکنند و آن وقت جایزه گروه اول نیز مبلغی در این حدود است.
باید این را پذیرفت که بسیاری از مردم بین تواشیح و آهنگ بیشتر به سمت آهنگ گرایش دارند؟ آیا نمیتوان جذابیتهایی ایجاد کرد که گرایش به سمت تواشیح به اندازه آهنگ باشد؟باید قبول کرد که مردم ما گروه تواشیح را نمیپسندند. البته بحث این نیست، بحث این است که مردم با خوانندهها بیشتر ارتباط برقرار میکنند، تا با یک کار «کورال» و جمعی؛ کارهای جمعی در کشور ما جایگاه چندانی ندارد، در مراسمهای رسمی اگر تواشیحی هم هست تنها برای پرکردن برنامه است. البته از زمانی که من وارد این عرصه شدم و خواننده آواهای دینی شدم به اعتقاد من نگاه تغییر کرده است.
به دنبال اجرای چیزی شبیه به کنسرت هم هستید؟
کنسرت زنده در کار ما بسیار سخت است و اگر هم بخواهد کنسرت اجرا کرد ناگزیر از استفاده از موسیقی هستیم، در حال حاضر هم نگاههای بسیار بدی به ما وجود دارد چه برسد به اینکه بخواهیم در کارهای خودمان از موسیقی استفاده کنیم، البته این نگاهها برای من اهمیت ندارد.
هدف ما این است که در نظام جمهوری اسلامی ایران و تحت رهبری مقام معظم رهبری کاری را ارائه دهیم که باعث افتخار ایران و ایرانی شود و هدف من فقط این است که بتوانم خدمتی خالصانه به ساحت قرآن کریم داشته باشم. این وسط هر مشکلی هم که پیش بیاید برای من شیرین است. البته این را هم بگویم که من به ایران نگاه نمیکنم و نگاهی جهانی در هنر خودم دارم، میخواهم به آنجا برسم که نمونه یک انسان موفق در حوزه آواهای دینی در سایر کشورها شوم.
توان این کار را دارید و ابزارها فراهم است؟یکی از ابزارها همین نگاه خود خواننده است، دومین هم حمایت مسئولان است در این زمینه هم رسانهها را در اختیار داریم.
یعنی شما اعتقاد دارید که رسانهها از آواهای دینی حمایت میکنند و در اختیار آواهای دینی هستند؟
بله، ما رسانه را در اختیار داریم. رسانههای ما مخاطبان بسیار زیادی در خارج از کشور دارد. همین شبکه قرآن باعث شده تا قاریان مصری و فعالان قرآنی مصری اکثر قاریان برجسته کشور ما را بشناسند و این یعنی رسانههای ما دیده میشود و در خدمت نغمات دینی است.
البته من اعتقاد دارم که باید شبکه قرآن عربی و رادیو قرآن عربی هم داشته باشیم. ظرفیتها هم موجود است و میتوان حداقل زمان مشخصی در طول روز را به زبان عربی اختصاص دهند. ما اگر نگاه جهانی داشته باشیم باید کار جهانی هم داشته باشیم.
در سالهای فعالیت خودتان در عرصه آواهای دینی بازخوردهایی که نشان دهد آثار شما در حال جهانی شدن است، دریافت کردهاید؟در حال حاضر پیامهای بسیار زیادی از عربستان به من میرسد، نشان میدهد در آنجا بحث در مورد کارهای من داغ است و آواهای من در آنجا انقلابی برپا کرده است. ما میتوانیم گفتمان انقلاب اسلامی را به همین طریق انتقال دهیم. یکی از کارهایی که در مورد شیعیان عربستان بود تنها در یک روز بیش از 10 هزار بازدیدکننده داشته است. این نشان میدهد که ظرفیت در کشور در زمینه آواهای دینی وجود دارد، ما برای تنظیم آلبوم «مهر و ماه» به نزد بهترین تنظیمکننده دنیا در کشور مصر رفتیم که به دلیل مسائل مادی نتوانستیم به توافق برسیم.
من سال 1386 زمانی که تجربه امروز را هم نداشتم به کشور امارات رفتم و همان مجموعهای که «العفاسی» برای آنها کار میکند، به من پیشنهاد اقامت داد و حتی به من میگفتند که کار و هنر من از العفاسی بهتر است و بسیار پیگیر اقامت من بودند که قبول نکردم و واقعاً پشیمان نیستم؛ چرا که اتفاقات خوبی در حال شکلگیری است. از کشورهایی همچون ترکیه، بوسنی، لبنان، کویت، عمان و ... پیشنهاد اقامت داشتم، اما من دوست داشتم برای مردم خودمان شناخته شده باشم، به نظر شما همه اینها بازخورد نیست؟
شما در حضور مقام معظم رهبری نیز اجرا داشتهاید؟ به عنوان آخرین سؤال در مورد این اجرا هم توضیحاتی بفرمائید؟کار صلوات من از رادیو قرآن پخش شده بود که بعد از مدتی از دفتر مقام معظم رهبری با من تماس گرفتند و خواستند تا این اثر را در محضر ایشان اجرا کنم، چون کار اصلی در استودیو شکل گرفته بود. انجام دادن آن توسط گروه، بسیار سخت بود، به هر حال این کار صورت گرفت و بعد از اجرا به خدمت معظم له رفتم. ایشان فرمودند کار شما بسیار زیبا بود و ما به کارهای شما در کشور نیاز داریم و حتماً ادامه دهید. همین انگیزهای شد تا من که با مشقت این کار را انجام میدادم، انگیزه پیدا کنم. این گفته معظم له برای من بسیار دارای اهمیت بود، زمانی که ایشان از نیاز سخن میگویند خطاب تنها من نیستم بلکه به اصحاب رسانه و مسئولان نیز فرمودهاند، مدیران ما باید به آن درک برسند که به این کارها در کشور نیاز است و نباید ما از فضای موسیقی کشور در محتوای دینی عقب بیفتیم، در محتواهای غیردینی چقدر ما خواننده و موزیسین و تنوع داریم، این تنوع در مسئله آواهای دینی به هیچ عنوان در کشور ما وجود ندارد.
حاجى چه خبره؟ یه کم آروم تر!