به گزارش خبرنگار ایکنا؛ در راستای بررسی ضرورت نقد ترجمههای قرآن، با استاد ابوالفضل بهرامپور، مترجم قرآن و نهج البلاغه به گفتوگو نشستهایم، مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است؛
-چهار دهه از پیروزی انقلاب میگذرد، طی این سالها ترجمههای بسیاری از قرآن انجام شده، این ترجمهها به ویژه ترجمه سالهای اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟
ارزیابی ترجمههای قرآن کار سختی است و چون این موضوع مربوط به قرآن است، اگر از هوای نفسم تبعیت کنم و یک ترجمه را خوب و دیگری را بد بدانم، مشکلات معنوی پیدا میکنم. از این رو میتوانم در مورد یک ترجمه مشخص، نظرم را عنوان کنم، اما نمیتوانم یکی را از میان آنها معرفی کنم، به همین دلیل ترجیح میدهم درباره ترجمه خودم صحبت کنم.
- ترجمه شما نسبت به ترجمههای دیگر چه برتریهایی دارد؟
ترجمههایی که برای قرآن انجام میشود، برخی ادبیات فارسی را چه بسا عربی آنها خوب است، 10 ترجمه را کنار هم قرار داده و از آنها یک ترجمه به نام خود زدهاند که از نظر من این ترجمهها اعتباری ندارند، مترجم قرآن باید سابقه تفسیر داشته باشد؛ چرا که ترجمه مقامی بعد از تفسیر است و در واقع کسی که ترجمه میکند، ادعای اینکه تفسیر یک آیه را از نظرها کشف کرده و قدرت تشخیص درستی یا نادرستی یک تفسیر را دارد. مانند آیتالله مکارم شیرازی، فرد باید خودش ترجمه کند، نه عواملشان. شنیدهام مثلاً ترجمهای به نام یک واعظ صاحب شهرت چاپ شده و در جاهای مختلف به صورت رایگان توزیع میشود و هدیه میدهد، متوجه شدم که ترجمه را خودش انجام نداده و عواملش این کار را فقط برای اینکه به دلیل شهرت مترجم مورد استقبال قرار خواهد گرفت، انجام دادهاند و این عیب است. نکته دوم برای مترجم این است که بتواند معادلسازی کند. مثلاً در مورد نهجالبلاغه هم اشکالاتی رخ میدهد و به نظرم کسی بخواهد بداند ترجمه نهج البلاغه خوب است یا نه، به خطبه 80 توجه کند. حضرت امیر(ع) درباره زنان سخنی گفته و من دو برابر آن مطلب توضیح دادهام و شأن صدور و نزول از تاریخ برای آن بیان کردهام که حضرت هر چه به زنان میگوید، لبه تیز آن به سمت عایشه است و نه همه زنان. یک عده بدون مقدمهسازی ترجمه اشتباهی انجام داده و حق حضرت علی(ع) را ضایع کردهاند.
اخیراً هم ترجمهای از آقای ملکی انجام شده که آن را بررسی نکردهام، اما عنوان میشود که کوچه بازاری است و برخی هم آن را تأیید نکردهاند و به نظرم شأن ترجمه باید رعایت شود، این ترجمه باید نقد شود. ترجمهای که من انجام دادهام، عوام فهم خواصپذیر است، وگرنه عوامفهم خواصناپذیر باش و اهل علم آن را نپذیرند، فایدهای ندارد.
-مهمترین نقدی که به ترجمههای اخیر وارد است، چیست؛ مثلاً مترجم عنوان میکند که در ترجمهاش مفهوم آیه را رسانده است و در واقع ترجمه مخاطبمحور بوده، به نظرتان چه نقدی به این گونه ترجمهها وارد است؟
مترجم این ادعا را میکند و یک بیگانه بدون غرض باید این موضوع را مطرح کند و من آن را نمیپذیرم. البته برخی مترجمها هم به صورت ادبیات فارسی کهن ترجمه کردهاند که من وقتی خواندم، نفهمیدم و این نوع ادبیات در ترجمه به درد حافظ میخورد و یا مترجم دیگری، به صورت شعر درآورده که فرد باید در دو مرحله آن را بخواند، یک بار شعر را برای فهم بخواند و بار دیگر ببیند آیا مطابق آیه هست یا نه. من ترجمهای به نام «تفسیر مبین» دارم که متن آیه ترجمه شده و هر جا آیه تمام شده، ترجمه نیز تمام شده است و در اطراف صفحه لغات ترجمه شده و در صفحه مقابل نیز ستونی را برای تفسیر مختصر آیه اختصاص دادهام که اغلب آن را پسندیدهاند. من در راستای ترجمه، تفسیرهای مختلفی را دیده ام و خلاصهای از آنها را بیان کردهام و اگر بخواهیم خیلی روشنفکرانه و امروزی ترجمه کنیم، تفسیر به رأی از آب در خواهد آمد.
-ضعفهایی که در ترجمهها دیده میشود، به دلیل نبود نقد در حوزه ترجمههای قرآن نیست؟
خط قرآن از سوی سازمان دارالقرآن تصحیح و سپس مجوز چاپ آن صادر میشود و از یک صافی عبور کند و متأسفانه در کشورمان این صافی برای ترجمههای قرآن نیست و مشکل هم در همین است. برخی از ترجمهها اشکالات فراوانی دارند؛ از این رو باید در ارائه مجوز به چنین ترجمه های از سوی وزارت ارشاد باید توجه کافی شود. اگر نقد ترجمهها اندک است، به این دلیل است که زمان کافی برای این امر مورد نیاز است و کسی هم نیست که این نقدها را اجرا کند.
-در رابطه با مسئله نقد، برخی نقدپذیر نیستند، نظرتان در این مورد چیست؛ اصلاً خودتان چه اندازه نقدپذیرید؟
هرکس نقد کرده من دست او را بوسیدهام و عنوان کردهام این ارث ملی شماست و منت بر سر من میگذارید، اگر آن را نقد کنید. من چند بار تفسیر یک جلدی مبین را پنج بار ویراستاری کرده ام و با وجود اینکه هزینه های مالی بسیاری در این زمینه وجود دارد، اما ما هدفمان این بوده که کار درستی ارائه دهیم. غالب علمایی که این ترجمه را خوانده اند آن را ترجمه دقیقی دانسته اند. اگر ترجمه به درستی انجام نشود، خیانت به قرآن و اسلام است و اگر هم کسی نقدپذیر نباشد، یعنی اخلاص ندارد.
-در ترجمه قرآن، آیا نیازی هست مترجم سایر ترجمه ها را ببیند و سپس ترجمه کند؟
حتماً باید سایر ترجمهها را ببیند.
-برخی عنوان می کنند که اخیراً ترجمههایی منتشر شده که می توان آنها را بازنویسی ترجمههای دیگر دانست، آیا با این موضوع موافقید؟
ترجمههایی که انجام شده، به معنی بازنویسی نیست، بلکه ترجمه آیه همین است. فقط در یکسری آیات که ترجمههای مشکلی دارند، کار مترجم در این آیات مشخص میشود.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام