به دنبال سیاست شفافسازی و دسترسی آزاد به اطلاعات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که اخیراً اجرا شده است، تمامی معاونتها و سازمانهای وابسته مکلف به انتشار همه حمایتها و یارانههای پرداختی به مؤسسات فرهنگی و اصحاب فرهنگ و هنر و همچنین اعلام بیلان رویدادهای فرهنگی، هنری و قرآنی شدهاند. در همین راستا طی هفته گذشته معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فهرست حمایتهای این معاونت از مؤسسات قرآنی را در سال 96 منتشر کرد.
این شفافسازی و برخی ابهامات که در فهرست منتشرشده وجود داشت، باعث شد تا نقدهایی به حمایتها شود. باز شدن پای این نقدها و تحلیلها به رسانه باعث شد تا معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد از خبرنگار ایکنا به همراه یک رسانه دیگر دعوت کند تا درباره نقدها پاسخگو باشند. مرتضی خدمتکار، مشاور ارتباطات و ساماندهی معاونت قرآن و عترت وزیر ارشاد، طی این گفتوگو ضمن پاسخگویی به تمام ابهامات وارده، به دفاع همهجانبه از این شفافسازی و حمایتها پرداخت. او در عین حال برخی ایرادات را نیز وارد دانست و از افزایش تلاشها برای رفع چنین ایراداتی در شفافسازیهای آینده خبر داد که به احتمال زیاد مربوط به قراردادهای معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد خواهد بود. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
جناب خدمتکار ضمن قدردانی از شما بابت اقدام ارزشمند شفافسازی حمایتهای انجامشده از سوی این معاونت، در مورد حسابهای معین سؤالهایی وجود دارد. آیا همه مؤسسات قرآنی میتوانند به عنوان مؤسسه معین انتخاب شوند؟
ابتدا و قبل از هر صحبتی جا دارد از زحمات همه دوستان و اصحاب رسانه به خصوص خبرگزاریهایی که در حوزه قرآن و دین وقت میگذارند و خیرخواهانه فعالیتهای قرآنی را رصد و منعکس میکنند به نوبه خود و به عنوان کوچکترین عضو این جامعه قدردانی کنم.
در خصوص گزارش شفافسازی در مرحله اول، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اطلاعات را منتشر کرد و در گام بعدی تمام معاونتها و بخشهای زیرمجموعه موظف شدند این کار را انجام دهند. قبل از پاسخ به هر سؤال این را بگویم که بحث شفافسازی و دسترسی آزاد به اطلاعات سیاست اصلی و جدی شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در دوره تصدی ایشان دنبال میشود. در همین راستا نیز جلسات کمیته شفافسازی مستمر و منظم در وزارتخانه تشکیل میشود. این موضوع زمانی مسئولیت ما را بیشتر میکند که وزارت ارشاد مسئول کمیسیون شفافسازی و دسترسی آزاد به اطلاعات در کل دولت است.
بر همین اساس نیز خود را مکلف میدانیم که در راستای تحقق این سیاست عمل کنیم و این موضوع را هم کمک به خودمان میدانیم. یعنی دسترسی آزاد به اطلاعات را حق همه مردم خصوصاً فعالان قرآنی میدانیم و شفافسازی نیز در همین راستاست.
طبعاً نقد رسانهها و حتی مدیران مؤسسات و فعالان قرآنی در راستای کمک به مجموعه معاونت قرآن و عترت و اصلاح شاخصها و استانداردها خواهد بود. قطعاً هیچ مجموعه و شخصی نمیتواند بگوید عاری از اشکال و اشتباه است. ما نیز از این موضوع مستثنا نیستیم و باید با کمک رسانهها اشکالاتی را که در مسیر فعالیتها وجود دارد اصلاح کنیم.
بحث مؤسسات معین و واسط موضوع جدیدی نیست، در دورههای مختلف نیز مؤسسات معین تغییر کردهاند. زمانی دو مؤسسه معین بوده است و زمانی دیگر 10 مؤسسه؛ اما طبیعی است که تعداد مؤسسات معین محدود بوده است.
مؤسسات برای معین شدن باید یک سری زیرساختها از حیث اینکه مدیریت مالی قوی و مستقلی داشته باشند، دارا باشند تا مدیریت مالی را انجام دهند. لذا مؤسساتی که سابقه درخشانی داشته باشند، مدیریت قوی داشته باشند و حسن اعتماد آنها زبانزد باشد، میتوانند به عنوان مؤسسه معین معرفی شوند. بر همین اساس طبیعتاً در مؤسسات بزرگ دنبال همکار و معین گشتهایم.
در دورههای مختلف، مؤسساتی همچون مؤسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س)، مکتب القرآن ثارالله(ع) فارس، بنیاد قرآن همدان، جامعه قاریان مشهد، پیروان امام هادی(ع) تهران، اتحادیه تشکلهای قرآن و عترت، شمیم آل طاهای تهران، مهد قرآن یزد، مهدی قرآن اصفهان و ... به عنوان مؤسسه معین انتخاب شدهاند.
بودجهای که دریافت میشود کمک است و چون کمک است نمیتوانیم آن را دریافت کنیم. برای اینکه درست مدیریت شود، آن را به حساب مؤسسه معین واریز میکنیم تا به خوبی تخصیص داده شود. چون مؤسسه وابسته نداریم مجبور هستیم از مؤسسات مردمی کمک بگیریم، اما معاونت فرهنگی از مؤسسه خانه کتاب یا مؤسسه نمایشگاهها، که وابسته هم هست، استفاده میکند. زمانی که مؤسسه وابسته نداشته باشیم، مجبور میشویم به مؤسسهای همچون جامعه قاریان مشهد بدهیم.
- این مؤسسات براساس مدیریت مالی مستقل و قوی و دیگر شاخصهایی که اشاره کردید، انتخاب شدهاند یا فعالیتهای مؤسسات نیز مؤثر بوده است؟
وقتی شما میگویید سابقه درخشان، یعنی فعالیت جزء لاینفک سابقه درخشان است. مؤسسات معین انتخاب میشوند تا اعتبارات قرآنی درست مدیریت شود. مجبور هستیم این کار را انجام دهیم، چراکه نمیتوانیم اعتبارات را بین صدها مؤسسه پخش کنیم. ضمن اینکه اطلاعات و اسناد داخلی سازمان است و نمیتوان آن را در اختیار همه مؤسسات قرار داد. لذا از مؤسسات خواستهایم تا این مبالغ را به هیچ وجه در حسابی که به آن سود تعلق بگیرد قرار ندهند.
- شاخص فعالیتهای درخشان را خود مجموعه تعیین میکند؟ برای مثال آیا در فهرستی که گفتید، میزان فعالیت مؤسسه پیروان امام هادی(ع) با مؤسسه بیتالاحزان یکسان تشخیص داده شده است که در دورههایی به عنوان مؤسسه معین انتخاب شدهاند؟
این اصل نیست، اصل بر این است که بتواند بخش مالی این پروژه را مدیریت کند و پشتیبانی درستی داشته باشد تا سیاستها را دقیق اجرا کند. حالا اینکه مؤسسه فوق چه میزان فعالیت قرآنی دارد، بحث دوم است. شاید خیلی مهم نباشد، مهم این است که یک مؤسسه قرآنی است.
- این سؤال را از این جهت میپرسم که ظاهراً انتخاب مؤسسهای به عنوان معین درآمدهایی را به دنبال خواهد داشت. درست است؟
نخیر؛ هیچ درآمدی برای مؤسسات معین وجود ندارد. روز اول که میخواهیم مؤسسات را به عنوان معین معرفی کنیم، یک سری اصول وجود دارد که براساس آن اصول مؤسسه را توجیه میکنیم. اگر مؤسسه سیاست ما را به خوبی اجرا کند، همکاری ادامه پیدا میکند در غیر این صورت همکاری قطع خواهد شد.
در ازای طرحها و همکاریهایی که با دستگاهها یا مؤسسات میشود، حوالههایی برای مؤسسه معین صادر میکنیم که براساس این حواله، حداکثر طی 48 ساعت هزینهای که در حواله درج شده پرداخت شود. بنابراین منظم بودن و پاسخگو بودن مهم است.
برای مثال جامعه قاریان مشهد بابت نمایشگاه قرآن، چهار میلیارد و 300 میلیون تومان دریافت کرد که به دستور معاون وزیر ارشاد در مسیر خود پرداخت شد. این مؤسسه هیچ بهرهای از آن مبلغ نبرده است. یعنی امروز پول به حساب مؤسسه واریز میشود، بلافاصله فردای آن روز حوالهها صادر خواهد شد.
- در مورد مؤسسه بیتالاحزان اما قضیه مقداری متفاوتتر است و ظاهراً چندین ماه آن بودجه در حساب مؤسسه باقی مانده است. این طور است؟
هست، در مورد آن نیز به موقع بحث خواهیم کرد. همین الان مقرر شده است یک میلیارد تومان وارد حساب یک مؤسسه معین شود. قبل از اینکه پول واریز شود، حوالهها را آماده کردهایم، چرا که طلبکار منتظر است و لذا فرصتی باقی نمیماند تا مبلغی در حساب یک مؤسسه باقی بماند. برای همین است که میگویم واریز پول به حساب مؤسسه معین هیچ بهرهای برای آنها به دنبال نخواهد داشت. حتی حرف و حدیثهایی که پشت سر این واریزها ممکن است باشد، باعث میشود تا در برخی مواقع، مضرات بیشتر از منافع باشد.
- این امکان برای معاونت وجود نداشته است تا جوانب و حاشیهها را بررسی کند و مؤسساتی که کمترین حاشیهها را داشته باشند به عنوان مؤسسه معین انتخاب کند؟
قبول داریم که این مسیر خوب نیست. چرا باید از یک مؤسسه قرآنی در خارج از ساختار خودمان استفاده کنیم تا این همه حاشیه ایجاد شود؟ لذا در حال تلاش هستیم تا مسیر جدیدی بیابیم و از این مسیر عبور کنیم. این مسیر باید قانونی باشد. باید مسیری انتخاب شود که از مسیر فعلی بهتر باشد.
اگر برخی مواقع از مدیران میخواهیم تا در مورد این مباحث مصاحبه نکنند، به این خاطر است که ممکن است اظهارات آنها منجر به زیان و ضرر مؤسسات شود. بنابراین اگر میگوییم اظهاری نشود به این خاطر است که حداقل اگر از واریز این پول نفعی عاید آنها نمیشود، حداقل زیانی وارد نشود.
تلاش شده است حمایتها حداقل تا 70 درصد، منطبق بر فعالیت مؤسسات باشد. این را میتوانیم براساس آمار و جدول و ... اثبات کنیم. وزارت ارشاد بیشترین حمایت از مؤسسات قرآنی را در طول سالهای گذشته داشته و شفافترین حمایتها را نیز وزارت ارشاد انجام داده است. کدام دستگاه به اندازه وزارت ارشاد به مؤسسات قرآنی کمک کرده و کدام یک به این اندازه شفاف بوده است. به زودی قراردادها را نیز منتشر خواهیم کرد، چرا که این تکلیف ماست.
اینکه برخی عمداً یا از روی ناآگاهی وانمود میکنند که مؤسسات خاص به خاطر ارتباطات خاص و بهرههای خاص به عنوان مؤسسه معین انتخاب میشوند درست نیست.
- اگر چنین برداشتی وجود دارد به این خاطر است که وقتی به فهرست مؤسسات معین نگاه میکنیم، متوجه میشویم که مدیران آنها عمدتاً افراد صاحب نفوذ یا صاحب کرسی در شورایی هستند و یا رفت و آمدهایی به معاونت دارند. در یک کلام لابیهای خوبی دارند. اینکه برخی از نقدها به انتخاب این مؤسسات میشود، شاید ناشی از این باشد. این طور نیست؟
مؤسسات زیادی به عنوان معین انتخاب شدهاند. اینکه از بین تمامی این مؤسسات یکی از مدیران عضو شورایی یا صاحب کرسی باشد، نمیتواند چیزی را مشخص کند. به اعتقاد من این اشکال به هیچ وجه وارد نیست.
- سؤال دیگر این است که اگر فرض کنیم که هیچ سودی هم به مؤسسات معین تعلق نمیگیرد، اما برخی مؤسسات که خود پیمانکار و طلبکار معاونت هستند. اگر مؤسسه معین هم باشند، از محل آن اعتبارات هزینههای اجرای طرحها را برداشت کنند. آیا این خود باعث رانت نمیشود و ناعدالتی نیست؟
برای مثال مؤسسه بیتالاحزان بابت اجرای طرح ملی رحله باید از حمایت معاونت بهرهمند میشد و از سوی دیگر خود مؤسسه معین بوده است، باید بگوییم بابت اجرای طرح ملی رحله سال 96 میتوان از حساب معاونت نزد مؤسسه معین برداشت کنید. این هیچ رانتی به وجود نمیآورد.
- آیا همه مؤسسات به مساوات میتوانند از این استفاده کنند؟ یعنی مؤسسهای در شهری دورافتاده هم میتواند به عنوان مؤسسه معین انتخاب شود و از حساب برداشت کند؟
بله حتماً میتواند؛ البته باید تلاش کنیم تا جایی که میتوانیم شائبهها و سوء تفاهمها را کم کنیم. مؤسسات بابت معین بودن یک تفاهمنامه با ما دارند که البته هیچ منفعتی برای آنها ندارد و بابت اجرای پروژهها یک تفاهمنامه دیگر دارند که ممکن است طرحهایشان تصویب بشود یا نشود.
در سیستم مالی ما رصد کنید که برخی مؤسسات که معین بودهاند، بابت فعالیتهای خود یک ریال دریافت کردهاند یا خیر؟ بنابراین معین بودن و دریافت حمایت برای انجام پروژهها هیچ ربطی به هم ندارد.
- جناب خدمتکار سؤالی که اینجا به وجود میآید این است که براساس چه شاخصهایی این مبلغ به مؤسسه خاصی تعلق میگیرد؟
برای کمک به مؤسسات قرآنی دو مسیر وجود دارد. مسیر اصلی آزمون سراسری حفظ و مفاهیم قرآن کریم است. همه مؤسسات نیز از این موضوع اطلاع دارند و میدانند اگر به دنبال جلب حمایتهای معاونت قرآن و عترت هستند باید در آزمون حضور و عملکرد خوبی داشته باشند. به این علت که عملکرد مؤسسات از این طریق برای معاونت شفاف و دقیق خواهد بود. کدام سیستم حمایتی وجود دارد که تا این حد همه چیز شفاف باشد؟ همه مؤسسات از الان اطلاع دارند که چه میزان فعالیت داشته باشند چه مقدار حمایت دریافت خواهند کرد.
یکی از ایرادات به تحلیلها این است که حمایتها را محدود به بحث آموزش حفظ قرآن و مفاهیم دانسته بود. در حالی که حمایتهایی در بحثهای دیگری همچون نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، تدبر و ... نیز هست.
یکی دیگر از شاخصهای حمایت از مؤسسات ارائه طرحهای خوب است که البته شاخص آن آزمون نیست. برنامههایی همچون طرح ملی تلاوت و یا طرح رحله که مقید به آزمون نیست، باید حمایت دریافت کنند. بنابراین در این بخش برای حمایت از طرحهای خوب نیز حمایتهایی در نظر گرفتهایم.
در مورد ایرادی که به تحلیل وارد دانستید باید این را اضافه کنم که منظور ما از بحثهای آموزشی، آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم، که افراد بیشتری خواهان چنین آموزشهایی هستند، بوده است.
علت اینکه حمایتها از روخوانی، روانخوانی و رشتههایی از این دست به عمل نیامده است، نبود بستری برای آزمون شفاهی است. آزمون سراسری، کتبی است و در یک روز مشخص برگزار میشود و براساس آن خروجی مشخص است. بنابراین هیچ سلیقه شخصی در نتایج آن اثرگذار نیست، اما در بحث روخوانی، روانخوانی، قرائت، تجوید و ... امکان برگزاری آزمون کتبی وجود ندارد. آزمون شفاهی در رشتههایی همچون روخوانی و روانخوانی که مخاطبان بسیار بیشتری از حفظ دارد، نیاز به بستر مناسبی دارد که ایجاد همان بستر اعتبارات سنگینی میخواهد. از طرف دیگر از سالها قبلتر یک تقسیم کار توافق نشده و مکتوب نشده وجود داشته است که تمرکز سازمانهایی همچون دارالقرآن الکریم و ... بر روخوانی و روانخوانی قرآن کریم باشد و مراکزی همچون معاونت بر روی حفظ قرآن کریم کار کنند.
البته در حال حاضر که بستر الکترونیکی فراهم شده است، رشته روانخوانی نیز فراهم شده است و حدود چهار هزار نفر در آن ثبتنام کردهاند.
- سؤال دیگر در مورد حسابرسی از فعالیتهاست؛ آیا حسابرسی از حمایتها هم انجام و فعالیتها بررسی میشود؟
وزارت ارشاد حمایتی را که به مؤسسات میدهد به عنوان کمک پرداخت میکند، زمانی مرحله دوم حمایت پرداخت میشود که گزارش حسابرسی مرحله اول دریافت شود و به تأیید نهایی برسد. نوع حسابرسی دیگر به صورت داخلی وجود دارد که البته در آزمون کاربرد ندارد و برای طرحها و ... است. هر تفاهمنامهای ناظر دارد و تا ناظر آن را تأیید نکند، حمایتی پرداخت نمیشود.
- یکی از حاشیهها یا نقدها به این شفافسازی، درج نام مؤسسهای است که وجود خارجی ندارد. آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر؟
شما در تحلیل رسانهای خودتان از لفظ برخی استفاده کرده و اعلام کردهاید حمایت از برخی مؤسسات انجام شده است که وجود خارجی ندارد، در صورتی که از بین هزار و 400 حمایت فقط یک مورد چنین شرایطی داشته است که آن هم البته وجود دارد.
- بله؛ وجود دارد اما با بیش از 100 کیلومتر فاصله و در شهری دیگر.
اگر این اشکال وارد باشد به مدیران بیتالاحزان بازمیگردد؛ چرا که بابت طرح ملی رحله 140 میلیون تومان به این مؤسسه پرداخت کردیم، از این مؤسسه خواستیم در ازای پرداخت این مبلغ به شعب خود، گزارش نهایی را ارسال کند. در گزارش ارسالی به جای بیتالاحزان شعبه بروجرد، شعبه خرمآباد درج شده است.
با وجود این اشکال را وارد میدانیم. اشکال تایپی در گزارش نیز وجود داشته و در تحلیلهای شما به آن اشاره شده است، اما مهم این است که متوجه باشیم، به دنبال ارائه اطلاعات غلط نیستیم، حتی اگر به جای خرمآباد، بروجرد درج شده باشد.
- در جدول حمایتها درج شده است که 50 میلیون ریال از این شعبه حمایت شده است. در صورتی که چنین مبلغی واریز نشده است. این را تأیید میکنید؟
بنده طی روزهای گذشته با مدیر مؤسسه بیتالاحزان تماس گرفتم و ایشان از پرداخت 70 میلیون ریال حمایت به شعبه بروجرد خبر دادند.
ما برای اینکه شأن مؤسسات و جایگاه ستادی آنها حفظ شود، مبلغ حمایتها را به جای شعب به ستاد مرکزی دادهایم، اما از آنها خواستهایم تا طبق جدولی که در اختیارشان میگذاریم بین شعب خود تقسیم کنند. مثلاً به مؤسسه صراط در طرح ملی تلاوت گفته شد به شعبه استان اصفهان یا هر شعبه دیگری مبلغ خاصی را پرداخت کند.
برای مؤسسه بیتالاحزان این کار را انجام ندادیم، چراکه اعتماد داشتیم، اما این باعث شد تا برای سالهای بعد به نحو دیگری تصمیمگیری شود.
- چرا مؤسساتی همچون بیتالاحزان یا جامعةالقرآن که شعب متعددی دارند، حمایتها فقط به دفتر مرکزی داده میشود و شعب استانی کمتر مستقیم بودجه دریافت میکنند؟
باید بپذیریم که مؤسساتی همچون بیتالاحزان، مهد قرآن و ... شعب زیادی زیر مجموعه خود دارند. به شعب چون مجوز رسمی ندارند، به صورت مستقیم مبلغی پرداخت نمیکنیم و مجبور هستیم این حمایت را از طریق مؤسسهای که مجوز رسمی دارد، انجام دهیم. البته ممکن است، استثنائاتی وجود داشته باشد. اما ترجیحاً این حمایتها به مؤسسات مادر داده میشود. یک بار بیشتر حمایت انجام نمیدهیم که این یکبار هم حمایت به دفتر مرکزی داده میشود. ضمن اینکه ممکن است فرایند در سال آینده تغییر کند.
- نقد دیگر به این شفافسازی، مربوط به حمایت از مؤسساتی است که مجوز و ثبت رسمی نشدهاند. آیا چنین چیزی وجود داشته است؟
بله چنین چیزی وجود دارد؛ اولاً اینکه ما این قبیل حمایت را بد نمیدانیم و از این کارها قبلاً نیز انجام دادهایم. به اعتقاد من این را افرادی همچون مدیران عامل اتحادیههای استانی دامن میزنند و بیشتر از سر رقابت این رقابتهای ناسالم وجود دارد.
- حمایت از مؤسسات بدون مجوز باعث نمیشود تا به بقیه مؤسسات اجحاف شود؟
مگر ما جلو حمایت از دیگر مؤسسات را گرفتهایم؟ ما نگفتهایم به دیگر مؤسسات مبلغی تخصیص نمیدهیم.
- اما عملاً حتی اگر ناخواسته هم باشد چنین چیزی اتفاق میافتد.
این را چه کسی گفته است؟
- کسی نگفته است اما منطق دو دوتا چهارتاست. وقتی مبلغی به یک مؤسسه اختصاص داده شود. دیگر آن مبلغ برای دیگر مؤسسات وجود ندارد. این طور نیست؟
یک نکته وجود دارد و آن هم این است که تمام حمایتهای ما محدود به مؤسسات ثبت شده نیست. الان شخصی داریم که فعال قرآنی است و در بستر بیماری قرار دارد و هزینه او را پرداخت کردهایم.
- نمیگوییم چنین حمایتهایی نباید باشد، بلکه باید باشد اما در سرفصلهای دیگری و نه از حق مؤسسات ثبت شده به اعتقاد شما این قبیل حمایتها نباید در سرفصل جداگانهای قرار بگیرد؟
سرفصل جدا وجود ندارد، تمام این حمایتها برای فعالیتهای قرآنی است.
- پس با این حساب از حمایتهای نشریات قرآنی در جدول حمایت از مؤسسات نیز دفاع خواهید کرد و اینکه حمایتی که برای مؤسسات است به اشخاص داده شود بیعدالتی نیست؟ این طور نیست؟
محدودیتی در حمایتها نداریم. بیعدالتی زمانی است که به شما که مجوز دارید بودجه ندهیم به آن مؤسسه که مجوز ندارد، بودجه دهیم. شاخص ما آزمون است. هر مؤسسه مجوزدار و بدون مجوز میآید و براساس عملکرد در آزمون حمایت دریافت میکند.
مؤسسهای هست که فعالیت میکند و در منطقه نیز موثر است و یک میلیون تومان حمایت میتواند او را بسیار پیش ببرد، چرا نباید حمایت کنیم؟
- ما نیز میگوییم حمایت شود، اما نه از حق مؤسسات ثبتشده و مجوزدار. یک مؤسسه وقتی ببیند بدون داشتن مجوز و ثبت رسمی مورد حمایت قرار میگیرد، چرا باید به دنبال ثبت و رسمی شدن برود؟
من به صورت ضمنی حرف شما را قبول دارم، اما این را بدانید که از پول مؤسسات مجوزدار کم نکردهایم که به مؤسسات بدون مجوز بدهیم.
بخشی از موضوع مجوز داشتن یا نداشتن به مشکلات صدور مجوز طی سالهای اخیر بازمیگردد. در این سالها با توجه به فرایند ادغام دبیرخانه اتحادیههای قرآنی بسیاری از مؤسسات برای ثبت مشکل دارند، بسیاری از مؤسسات یک سال در نوبت بررسی بودند. خب اینجا تقصیر مؤسسه چیست که درخواست ثبت داده اما هنوز ثبت نشده است.
البته در حمایتهای خاص و موردی مؤسسات حتماً باید مجوز داشته باشند، اما در موضوع آزمون مشکلی برای مجوز داشتن یا نداشتن وجود نداشته است.
ضمن اینکه از امسال، بعد از اینکه تکلیف روند صدور مجوز مشخص شد، تصمیم گرفته شد سرانه حمایت از فعالیتهای آموزشی بر مبنای عملکرد در آزمون سراسری اسفند 97، فقط به مؤسساتی که دارای مجوز رسمی هستند، اختصاص یابد.
- این نوعی اقرار به مشکلدار بودن حمایت از مؤسسات بدون مجوز، که در بالا به آن اشاره کردیم، نیست؟
نخیر؛ من میگویم تا الان با توجه به اینکه برای ثبت مشکل داشتهاند، اشکالی ندارد، اما از این به بعد با توجه به برطرف شدن مشکلات دیگر حتماً باید مجوز داشته باشند تا از سرانه حمایتی برخوردار شوند.
- آیا حمایتها مختص به مؤسسات وابسته به وزارت ارشاد است یا سایر مؤسسات نیز از این حمایتها بهرهمند میشوند؟
در فعالیتهای آموزشی که بر مبنای آزمون است، نزدیک به دو میلیارد تومان حمایت شده است. از این میزان حداقل یکسوم برای مؤسساتی که وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی هستند بوده است.
- این حمایت از مؤسسات وابسته به سازمانهای دیگر برای جذب بیشتر مخاطب در آزمون و پر و بال دادن به آن نیست؟
فرض کنیم این باشد که نیست، اگر به دنبال بالا بردن کمیت آزمون بودیم، کارهای دیگر را نیز میتوانستیم انجام دهیم. به دنبال این هستیم که کسی که واقعاً کار قرآنی انجام میدهد حمایت کنیم.
- در مورد حمایت از نشریات نیز توضیحاتی دهید. در فهرست حمایتها شاهد بودیم از نشریاتی که گاه سابقه چندانی نیز ندارند حمایت شده است. در صورتی که این نشریه صرفاً قرآنی است و وابسته به هیچ مؤسسه قرآنی نیست. از سوی دیگر حمایتها با عنوان حمایت از مؤسسات منتشر شده است؟ این دوگانگی به چه صورت است، آیا حمایت از یک نشریه قرآنی با مدیریت شخص حقیقی آن هم در سرفصل مؤسسات قرآنی اجحاف در حق مؤسسات نیست؟
هیچ جای این ردیف نوشته نشده است که این حمایتها حمایت از مؤسسات قرآنی است، بلکه نوشته شده کمک به فعالیتهای تبلیغی و ترویجی قرآن. ضمن اینکه تمامی این حمایتها از یک منبع پرداخت میشود. یک ردیف بیشتر نداریم که آن هم کمک به فعالیتهای قرآنی است.
حالا اینکه به یک نشریه مقداری حمایت پرداخت شود، تشخیص مدیریت مجموعه است. ممکن است نشریه دیگری اگر درخواست حمایت میکرد، مورد حمایت واقع میشد. ضمن اینکه این حمایتها برای سال 96 است و ممکن است سال 97 این حمایتها دیگر وجود نداشته باشد.
حمایتها بر مبنای ارسال طرح و درخواست است، شاید در یک سفر استانی مورد خاصی را مشاهده کنیم و مورد حمایت قرار دهیم، اما اصل بر طرح و درخواست است.
سؤال پایانی؛ در جداول منتشرشده در مورد بیمه فعالان قرآنی نیز به صورت کلی توضیح داده شده است. علت اینکه شفافتر منتشر نشد چه بود؟
اسامی تمام افراد را داریم که منتشر کنیم، اما شاید یک فرد راضی نباشد که نامی از او برده شود.
گفتوگو از تیمور کاکایی
انتهای پیام