گنجشکی را تصور کنید که در ارتفاع پایین پرواز میکند و در خیابانهای شلوغ در مسیر حرکت ماشینها گرفتار شده و هر لحظه ممکن است با سپر ماشینهایی که به سرعت در حال گذرند، برخورد کند. شاید برخی از ما ترس و سردرگمی گنجشکها را برای یافتن راه فرار در این وضعیت دیده باشیم.
برخی از ما گاه چنان افق زندگی خود را به سطوح پایین تنزل میدهیم، چنان در نیازهای مادی خود غرقیم که در مواجهه با دشواریهایی که طبیعت زندگی این جهان است خود را میبازیم، راه را گم میکنیم. شاید بزرگترین خدمت قرآن به انسان این است که مدار امن زیستن در جهانی این چنین را به او نشان داده، او را به ارتفاع گرفتن از سطوح پایین زندگی تشویق کرده و از او خواسته است با اندیشه به جهانی که ابعادش بسیار فراتر از عمر هفتاد، هشتاد ساله یک انسان است، زندگی کند: «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَة: و در آنچه خداوند بر تو بخشيده است، سراى آخرت را بجوى» (قصص، 77) البته این افق تو را از امروز غافل نکند: «وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا: بهرههایت را از دنيا هم فراموش مكن.»
قرآن کریم برای انسانی که از چنین فرازی به زندگی نگاه میکند، برای انسانی که دنیا برای او یک مرحله گذرا است، حرفهای زیادی برای گفتن دارد و اندازهها و مقیاسهایی به دستش میدهد که برای فرارفتن از رنجها و غمهای این دنیا، بسیار راهگشا است.
از نگاه قرآن، هشتاد سال و صد سال و صد و بیست سال و هر چند سال عمرِ دنیا، درنگی کوتاه است: «قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا: شما جز اندکی درنگ نکردید». حضرت امیرمؤمنان(ع) میفرماید: هر چه قرار است از دست برود، اندک است: «غیر کثیر ما عاقبته الفناء» گرچه ما آن را زیاد و طولانی میبینیم و آنچه میماند، زیاد است: «و غیر قلیل ما عاقبته البقا» (هر کار خوبی یا بدی هر چند در نگاه ما کوچک، در جهان بینی قرآن، کم نیست؛ چراکه به فرموده حضرت امیرمؤمنان(ع) برای انسان «میماند» و در حیات بعدی او، همراهش خواهد بود.
باید مقیاس چیزها را دوباره اندازهگیری کرد. دنیا از نگاه قرآن گرچه مهم اما کوچک است؛ غم و شادیاش میگذرد، تمام میشود، پس کم است. اما انسان بزرگ است، بینهایت است. مهربانی بینهایت است. گشادهرویی بیانتها است. بدی هم اندازه ندارد و میتواند بینهایت باشد. یک نمونه برای تقریب به ذهن، موجودات کوچکی هستند که در این کره خاکی زندگی میکنند و ابعاد همه چیز در چشم آنها با ما متفاوت است، یک خرده سنگ کوچک برای یک مورچه یک خرده سنگ نیست، یک فرورفتگی کوچک برای یک کرم یا حشره کوچک، دیگر فرورفتگی نیست؛ شاید چاله بزرگی است که روزها او را متحیر میسازد. با قرآن کریم میتوان فراتر از همه غمها و شادیها ایستاد و عمر را نظاره کرد که چه سرعتی در حال سپری شدن است.
اما اگر تمام اندیشه خود را به مسائل پاییندست محدود کردیم، دنیای کوچکی برای خود دست و پا کردهایم که قرآن در آن جا نمیشود؛ دنیایی که از فرط کوچکی، همه اتفاقها و رنجهایش به نظرمان به غایت بزرگ و حل نشدنی میآید. از خود هم آدمی ساختهایم که در برابر این اتفاقات کوتولهای بیش نیست. در حالیکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) به ما یاد داده است، انسان، جهان بزرگی است.
قرآن کریم میخواهد انسانی بزرگ بسازد که در دنیای پر از خُسر و از دست دادن، بداند چگونه پایش را سفت کند. بداند در معادلات سخت زندگی، در از دست دادنها و حتی به دست آوردنها، جایش کجاست و انتهای جایی که میتواند در آن بدرخشد کدام است. اگر بتوانیم از قرآن این اندازهها را بفهمیم، یاد بگیریم و کوچکیهای خود را با آن توسعه دهیم، گرهگشایی خوبی به تدریج در اندیشه و زندگی ما اتفاق خواهد افتاد.
کامله بوعذار؛ خبرنگار ایکنا خوزستان
انتهای پیام