به گزارش ایکنا؛ جلسه شرح صحیفه سجادیه، شب گذشته، با سخنرانی سیدمجتبی حسینی، از پژوهشگران برجسته حوزه دین برگزار شد که به دلیل تقارن این جلسه با ایام شهادت حضرت زهرا(س)، حسینی به طرح مباحثی پیرامون حضرت(س) پرداخت.
وی بیان کرد: یکی از القاب حضرت زهرا(س) که کمتر به آن توجه شده است، لقب «ام الازهار» است. ازهار به معنای شکوفهها است و ایشان مادر شکوفهها است و ظاهراً این تعبیر از یکی از ائمه(ع) است که فرمود «امنا ام الاهزار»، یعنی مادر ما، مادر شکوفهها است که یک دنیا معنا دارد. اما نکته قابل توجه برای ما این است که اگر ما نیز شکوفه باشیم، حضرت زهرا(س) مادر ما نیز خواهد بود و بدیهی است که مراد از شکوفه در اینجا نیز شکوفه درون باغچه نیست. بنابراین مادامی که ما شکوفه باشیم، ایشان مادر ما نیز هست. البته این شکوفه تا روز قیامت شکوفه است و سپس تبدیل به میوه میشود و همه ما میتوانیم میوههای روز قیامت باشیم.
حسینی تصریح کرد: اینکه از ایشان به مادر سادات تعبیر میکنند نیز از دو جهت است؛ یکی از جهت نسبی است و یکی نیز از همین بعد است که هر کسی شکوفه باشد ایشان مادر او است و اینکه فرمودند سلام من را به فرزندانم برسانید، شامل هر دو گروه میشود.
وی در ادامه با اشاره به رخدادهای پس از رحلت رسول خدا(ص) افزود: پس از رسول خدا(ص) اتفاقات خاصی رخ داد و این حوادث هرچه که بود، حضرت علی(ع) را به سمتی کشاند که ایشان فرمودند «فَصَبَرتُ وفِی العَینِ قَذىً و فِی الحَلقِ شَجاً»، یعنی صبر کردم در حالی که در گلویم استخوان و در چشمم خار بود. البته برخی از افراد ظاهرا این استخوان و خار را از گلو و چشم بیرون کردهاند و هر کاری که دوست دارند را انجام میدهند، اما ما به تبعیت از حضرت امیر(ع) هنوز به خودمان اجازه ندادهایم که استخوان را از گلو و خار را از چشم درآوریم. اگر این استخوان و خار از گلو و چشم خارج شود، قطعاً انسان میتواند راحت حرف بزند و همه چیز را با جزئیات ببیند و خیلیها اینطور هستند که به راحتی کارهایی که میخواهند را انجام میدهند.
این کارشناس حوزه دین بیان کرد: به هر صورت، حضرت امیر(ع) صبر کرد تا شبی که قرار شد حضرت زهرا(س) را دفن کند و ما گزارش کوتاهی از این لحظات را از زبان حضرت(ع) داریم که در نهجالبلاغه آمده است. حضرت فرمودند «السَّلَامُ عَلَيْک يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِک النَّازِلَةِ فِي جِوَارِک»، یعنی ای رسول خدا(ص)، از طرف من و دخترت سلام بر تو میدهم. کسی که به کنار تو آمد و مهمان تو است، «السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِک» و کسی که خیلی زود به تو ملحق شد. در ادامه فرمودند «قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِک صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي»، ای رسول خدا(ص)، به خاطر این مسئله صبر من کم شده است و در ادامه با اشاره به رحلت رسول خدا(ص) میفرمایند «وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُک»، ای رسول خدا(ص)، به خاطر داری آن لحظه آخری که از دنیا رفتی؟ گویی که حضرت امیر(ع) میخواهند مشخص کنند که نفس آخر رسول خدا(ص) طوری بود و ایشان به قدری به پیامبر(ص) نزدیک بودند که این نفس آخر در سینه حضرت وارد شد.
حسینی در ادامه افزود: حضرت امیر(ع) در ادامه نیز میفرمایند که «فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ»، یعنی امانت برگشت و آن رهینه نیز گرفته شد. همچنین فرمودند «أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَک الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ»، یعنی حزن من بینهایت است و این حزن لااقل تا روز ظهور ادامه دارد و همچنین تا آخر عمر نیز شب زندهدار خواهم بود.
وی تصریح کرد: گویی که حضرت امیر(ع) حرفهایی که قرار بود بزند را نزد و فرمود که ای رسول خدا(ص)، تو از دخترت اینها را بپرسد و فرمود «سَتُنَبِّئُک ابْنَتُک بِتَضَافُرِ أُمَّتِک عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ»، یعنی دخترت به تو خبر میدهد که امت تو بعد از رحلتت چه کردند. «فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ» به این معنا است که او چیزی نمیگوید بلکه ای رسول خدا(ص)، خودت باید از او سوال کنی. از رحلت تو زمان زیادی نگذشته اما این اتفاقات رخ داده است.
حسینی در ادامه افزود: حضرت امیر(ع) در انتها نیز فرمودند «وَ السَّلَامُ عَلَيْکمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ»، در ابتدای کلام یک سلام مرسوم است که گذشت اما در انتها نیز سلامی وجود دارد که به آن سلام مودع میگویند که دارای دو معنا است؛ یکی به معنای خداحافظی و یکی هم به معنای امانت گذاشتن است. حضرت امیر(ع) فرمودند که ای رسول خدا(ص)، چیزی را که بین ما و خدا بود را نزد تو به ودیعه میگذارم و اگر میروم، به دلیل خستگی نیست، بلکه باید بروم. در آن شب نیز چند نفر در این تشییع شرکت نداشتند و بنده دوست دارم تعبیر عروج را برای حضرت زهرا(س) به کار ببرم.
وی بیان کرد: همانطور که خداوند در قرآن در مورد حضرت عیسی(ع) فرمود که تو را بالا میبرم، بنده نیز همین تعبیر را برای حضرت زهرا(س) به کار میبرم. در سال یک شب قدر بیشتر وجود ندارد و در حقیقت دنیا ظرفیتش همین یک شب قدر است و برخیها نیز هستند که فقط یک درنگ کوتاه در دنیا میکنند که حضرت زهرا(س) اینگونه بود.
حسینی در ادامه افزود: اگر همه دنیا خلقت و صنع خدا باشد، در کنار این صنع و خلقت، هنر هم وجود دارد و هنر آفرینش فاطمه(س) است. ویژگی هنر، کوتاه بودن، اختصار و فوقالعاده پر رمز و راز بودنش است و آن چیزی که میتواند بین همه فرق اتحاد ایجاد کند، وجود مقدس حضرت فاطمه(س) است. در ممالک دیگر نیز اینطور است که اگر میخواهند خیریه یا بیمارستانی را نامگذاری کنند، از نام حضرت زهرا(س) استفاده میکنند، چراکه گفتارهای رسول خدا(ص) به ایشان به قدری بوده است که هر کسی جملهای شنیده است که این گفتارها نیز از روی ارادت بوده است. ما نیز اگر میخواهیم نورانیت پیدا کنیم، باید کنار ایشان بایستیم.
انتهای پیام