محمدرضا سنگری در سخنان ابتدایی خود در این نشست، میلاد عرفانپور را در کنار شاعران نامآشنای دیگر حوزه رباعی، بیژن ارژن و جلیل صفربیگی، از نامهای شناخته شده در عرصه رباعی خواند و گفت: استاد شفیعی کدکنی معتقد است راه شناخت ارزشهای یک شاعر یا یک نسل شعری، میزان راهیابی شاعر به ذهن جامعه و اینکه چقدر رسوب ذهنی نسبت به شعر آنها اتفاق افتاده است.
عرفانپور موفق به فتح حافظه شعری عصر ما شده است
او ادامه داد: دو رباعی شاخص «پاییز بهاری است که عاشق شده است» و «از آخر مجلس شهدا را چیدند» از عرفانپور با حافظهها گره خورده است و همین گرهخوردگی نشان میدهد عرفانپور موفق به فتح ذهن و ضمیر حافظه شعری عصر ما شده است، که این توفیق بزرگی است. هرچند غیر از این دو رباعی مشهور، رباعیات زیاد دیگری هم دارد، که وقاف و ترجمان همین توفیق وی است.
بیشتر بخوانیم:
این منتقد ادبی در ادامه به بیان ویژگیهای برجسته رباعی بهعنوان یک قالب کهن شعری پرداخت و گفت: رباعی حافظهنشینترین شعر فارسی و از خوشآهنگترین قالبها است. اگر به تاریخ شعر هم نگاه کنیم، کمتر قالبی به اندازه رباعی با حافظه مردم گره خورده و بر زبان مردم جاری شده است. ویژگی دیگر قابل توجه رباعی هم ایجاز آن است.
رباعی؛ یک قالب شعری کاملا ایرانی
وی با تکیه بر مقدمه عرفانپور در کتاب «شمعدانیها»، عنوان کرد: رباعی یک قالب شعری کاملا ایرانی است. استدلال من بر این مدعا هم این است که فقر و فقدان در شعر عرب کاملا مشاهده میشود. اگر کسانی گفتهاند که خواستگاه این قالب در حوزه شعر عرب است، کاملا خطاست و دلیل روشن آن هم همین است که ما در آنجا رباعی نمیبینیم و فقط در حوزه شعر فارسی است.
شاعر مجموعه «زیر خیمه عطش» در ادامه با اشاره به دیدگاه عرفانپور درخصوص چگونگی شکلگیری قالب رباعی، عنوان کرد: عرفانپور در مقدمه «شمعدانیها» اشاره کرده زایش قالب رباعی بر اساس عبارت «لا حول و لا قوه الا باالله» است؛ که نظر دقیقی نیست؛ زیرا این روایت در جریان معراج پیامبر نقل شده است اما پیش از آن خود خداوند در قرآن یک مصراع رباعی گفته است و باید در خود قرآن ریشههای این موضوع را پیدا کنیم.
سنگری اضافه کرد: اتفاقا شاعری هم از همین برش قرآنی «کل حزب بما لدیهم فرحون» که وزن رباعی است، بهرهگیری کرده و رباعی سروده است.
«جمعی به جهان خوشند در کسب فنون/ جمع دگری خوشند در جذب جنون
القصه به زیر گنبد بوقلمون/ کل حزب بما لدیهم فرحون»
بنابراین ما میتوانیم ریشه رباعی را به این آیه قرآن تقدم دهیم و به نظر میرسد، دقیقتر و درستتر همان فرضیهای باشد که رودکی با شنیدن زمزمههای کودکان در کوچه به کشف این موسیقی نائل میشود و آن را مطرح میکند، که در مقدمه «شمعدانیها» اشاره شده است. لذا باید اولین رباعیگوی ایران را هم رودکی بدانیم.
رودکی؛ اولین شاعر رباعیگوی ایران
وی با اشاره به اینکه رودکی مبدع و مبتکر بسیاری از وزنهای شعری ما است، تاکید کرد: متاسفانه رودکی از این منظر کمتر تبیین و تحلیل شده است. با اینکه ابیات و اشعاری که ما از رودکی داریم، بسیار اندک و پراکنده است، اما سهم رودکی در خلق بسیاری از قالبهای شعری ما بیش از دیگران است و عنوان «پدر شعر فارسی»، عنوان درست و دقیقی برای او است.
شاعر مجموعه «حنجره معصوم» شگفتی تنوع موسیقایی 26گانه رباعی را از ویژگیهای مهم و نکات قابل توجه این قالب کهن شعری خواند و گفت: در حقیقت ظرافتهایی که در حوزه موسیقی رباعی وجود دارد، ظرفیت ذهنی و روحی شاعر را همراهی میکند؛ یعنی اگر بخواهیم زیروبم و جذرومدهای روح شاعر را بررسی کنیم، با بررسی رباعی آن- بیآنکه خود بداند و با تناسب موجی که در درون او بوده و مفهوم و مضمون آفریده است و با آهنگهای بیست و چندگانه چگونه همراه شده- به شناختی از روح و سیره شاعر میرسیم، که موضوع مهم و بزرگی است.
سنگری با تاکید بر اینکه طنین و جذر و مد حوزه رباعی در هیچ روزگاری به اندازه روزگار ما نبوده است، تصریح کرد: اگر برخی عصر انقلاب را عصر ولادت دوباره رباعی مطرح کردهاند، سخن گزافی نگفتهاند. هرچند که در همین هم افت و خیزهایی وجود داشته است. مثلا دهه 60، دوره رویش و جوشش رباعی بود اما ناگهان به خاموشی گرایید که این خاموشی هم ناشی از هجوم یکباره همه به این حوزه بود و کسانی که روح رباعی را درک نمیکردند، رباعیهای سستی طرح کردند؛ بدون آنکه فهم دقیقی از رباعی داشته باشند و اینکه تشخیص دهند سه مصرع آغازین رباعی هم وزن و همتراز آخرین مصراعند.
او ادامه داد: وفور خلق رباعیهای ضعیف، باعث شد آفرینندگان رباعیهای قدیم مدتی عرصه را رها کنند؛ مثلا زندهیاد قیصر امینپور در دفترهای میانی خود، کمتر سراغ رباعی رفته است اما بعد از مدتی در «دستور زبان عشق» مجدد توجهاش به رباعی بیشتر میشود.
وی افزود: این خصوصیت و ویژگی را در رباعیهای بیژن ارژن و سرودههای جلیل صفربیگی به خوبی میتوان دید و در حقیقت این جذر و مدها را بسیار خوب استفاده کردهاند.
سنگری همچنین اظهار کرد: بعضی تصور میکنند در دوره پساانقلاب رباعی فقط در دهه اول پیشرفت داشته است و تنها چند شاعر دهه شصت موفق بودهاند، اما در حقیقت اینطور نبوده، رباعی سیر فعالی داشته و گاهیاوقات نمونههای بسیار درخشان و تکاندهنده میبینیم. حتی به عقیده من قیصر امینپور در «دستور زبان عشق» افول رباعی دارد؛ یعنی یک مقدار به سمت فرم میرود و آن درخششهای آغازین را کمتر میبینیم؛ اما در دوره کنونی، بهویژه پایان دهه هشتاد و دهه نود نمونههای بسیار خوبی شاهد هستیم.
قالب رباعی ظرفیتی شگفت برای طرح همه موضوعات است
سنگری در بخش دیگر صحبتهای خود به ظرفیت موضوعی رباعی اشاره و عنوان کرد: در قالب رباعی ظرفیتی شگفت برای طرح همه موضوعات و مقولهها است و همه یافتهها و دغدغههای انسانی- نظیر دغدغههای فلسفی، عرفانی، سیاسی، هجو، عاشقانه، مدیحه، مرثیه و ... خود را در رباعی نشان داده است. حتی گاهیاوقات بخشی از رباعیهای شاخص تاریخی ما فیالبداهه است، یعنی در یک موقعیت ارتجال و بدیههگویی خلق شده است. بنابراین رباعی هم ظرفیت فرمیک برای بازیهای فرمی دارد و هم ظرفیتهای محتوایی و مضمونی بالای دارد که نمونههای فراوانی شاهد این مدعا است.
این منتقد ادبی ضمن تایید ضمنی این گذاره که رباعی شعر وارونه است، گفت: معمولا شعرهای دیگر با یک مَطلَع آغاز و زمینه خلق یک بیت یا یک غزل یا مضمون دریافتی میشود، اما در رباعی معمولا کشف از انتها اتفاق میافتد و شاعر اول انتها را مییابد و اگر توفیق داشته باشد، مصراعهایی خلق میکند که کاملا زمینه را برای آن کشف انتهایی فراهم میکند.
شاعر مجموعه «زیر خیمه عطش» در ادامه با اشاره به یک مثال فوتبالی درباره اهمیت مصرعهای ابتدایی رباعی اظهار کرد: اخیرا در دنیای فوتبال، علاوه بر گل، پاس گل هم مهم است و ارزش آن کمتر از خود گل نیست. اگر سه مصرع ابتدایی رباعی را بسان پاسهای گل فرض کنیم که منجر به مصراع نهایی و چهارم میشود، باید اقرار کنیم که هرگز جایگاه و اجر کمتری از مصراع چهارم ندارند. بنابراین باید بسیار درنگ کرد که آن مصراعها، زمینه را برای جا انداختن آخرین مصراع برای ما فراهم کنند.
سنگری در بخش دیگر صحبتهای خود به ویژگیهای رباعیات عرفانپور اشاره کرد و گفت: رباعی عرفانپور موفق شده با حافظهها گره بخورد و از نکات ارزشمند سرودههای او این است که پدیدههای دمدستی، خارهای ذهن او و تلنگرهای شعری برای خلق رباعی میشود. عرفانپور مسائل دمدستی را خیلی خوب میبیند و از آنها بهدرستی بهرهگیری میکند؛ بنابراین گاه در فضای شعری او دغدغههای فلسفی میبینید.
پشت ذهن هر رباعیگویی خیام نشسته است
وی با بیان اینکه معتقدم پشت ذهن هر رباعیگویی خیام نشسته است و گویی رباعیسرایان از خیام ناگزیرند؛ اضافه کرد: اگر دیگر مجموعه سرودههای عرفانپور را بررسی کنید، تعداد رباعیهایی که به مرگ پرداخته، بسیار زیاد است و هیچگاه آنقدر که حضور مسئله مرگ را در قلمرو رباعیهایش میبیند، در دیگر سرودههای او نمیبیند.
سنگری در ادامه گفت: از درخشانترین رباعیهای او که میتوان آنها را بهنوعی تحول در هندسه رباعی هم تلقی کرد و در همین دفتر شمعدانیها است، به دفترهای اول او برمیگردد؛
«اینجا فوران زندگی، آنجا مرگ
مانده است در انتظار انسانها، مرگ
یک روز به دیدار شما میآیم
این نامه برای زندهها، امضا مرگ»
عرفانپور و تحول در هندسه رباعی
وی افزود: در این رباعی ناگزیرید «امضا مرگ» را در سطر شعری قرار ندهید و در مصرع انتهایی و پایین بیاورید، که این اتفاق بهنوعی تحول در هندسه رباعی است و باید یک روز آن را به نام خود وی ثبت کنیم. علاوه بر این عنصر و تعبیر «سفر» هم در رباعیهای عرفانپور بسیار قابل توجه و درنگ است.
این منتقد ادبی همچنین عنوان کرد: عرفانپور رابطه مصراعها با یکدیگر را بهخوبی دریافته است، کشفهای فراوانی دارد و در فضای شعرش از عناصر نو خیلی خوب بهره گرفته است. نمونه آن استفاده از «بخشنامه» در رباعی زیر است؛
«دستور چرا؟ برو تمنایش کن
با گریه بخوان و باز معنایش کن
آن نامه عاشقانه را یادت هست
در این همه بخشنامه پیدایش کن»
سنگری درباره نحوه چینش اشعار در مجموعه «شمعدانیها» هم گفت: این دفتر 17 سال رباعی عرفانپور را در خود جمع کرده است، بنابراین بهتر بود اشعار هر دفتر در کنار هم قرار گیرند و در کنار اشعار، تاریخ سرایش رباعی هم ذکر میشد، تا اگر روزی کسی بخواهد مجموعه رباعیهای شاعر را براساس تاریخ سرودن طبقهبندی کند و ببیند طی این 17 سال چه سیری در رباعی را پشت سر گذاشته و به چه مضامین و مقولههایی پرداخته است. این مسئله در این دفتر گم است.
وی با بیان اینکه معتقدم عرفانپور در دفترهای گذشتهاش، موفقتر از دفترهای متاخر خود بوده است؛ اضافه کرد: گاهی اوقات شتابزدگیهایی در سرودههای متاخر او دیده میشود اما رباعیهای دفاتر اول او بسیار قابل تامل و درنگ هستند.
نویسنده کتاب «یادهای سبز» در پایان با تاکید بر اینکه پیوند شگفت شعر با فرهنگ اسلامی در سرودههای عرفانپور زیاد است، عنوان کرد: اگر مجالی دست دهد میتوان مفصل اشاره کرد که پشت هر کدام از رباعیهای او کدام مفهوم و پاره فرهنگی گذشته ما نشسته است و روح آن در رباعیها دمیده شده است.
انتهای پیام