به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست بررسی چگونگی تحول در ساختار امور فعالیتهای قرآنی کشور به همت ایکنا با حضور جمعی از مدیران دستگاههای قرآنی و صاحبنظران این عرصه با اجراوکارشناسی مهدی صفری در سالن شهید تقوی این خبرگزاری برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام والمسلمین حمید محمدی؛ دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی، سیدعلی سرابی؛ قائممقام شورای عالی قرآن، جواد شیخاکبری؛ مدیر شبکه قرآن و معارف سیما، عبدالرضا حاجیلری؛ مدیرکل راهبری و پژوهش معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی و عضو گروه تدوین منشور توسعه فرهنگ قرآنی، ولی یاراحمدی؛ صاحبنظر امور قرآنی، حجتالاسلام والمسلمین مهدی اخوانصباغ؛ رئیس سازمان دارالقرآن الکریم، محمدحسین حسنی؛ رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان حضور داشتند و محمدعلی خواجهپیری، عضو حقیقی شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز به صورت ارتباط تصویری به بیان نکاتی پرداخت. بخش اول این نشست 20 دیماه با عنوان «وضعیت امور قرآنی تابع سطح اجرای منشور توسعه است» منتشر شد.
مهمترین مطالب بخش دوم:
مشروح این گزارش در ادامه آمده است؛
سیدعلی سرابی؛ قائم مقام شورای عالی قرآن: به خاطر ضربالعجلی که برای این موضوع در نظر گرفته شده است مقداری با شتابزدگی ورود کردهایم. اگرچه که دوستان در دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی از یک سال قبل به این موضوع ورود کرده بودند، اما در عین حال این ضربالعجل که اعلام شد مقداری دوستان باشتاب و حجم بیشتری به موضوع پرداختند.
عمدتاً وقتی به تحول در حوزه نگرش اشاره میشود نگاهی برونگرا داریم و میگوییم دیگران خود را با ما هماهنگ کنند. خود ما احساس میکنیم به عنوان سیاستگذاران عرصه فرهنگ و قرآن موضوع را کاملاً درک کرده و آن را شناختهایم حالا نوبت دیگران است که آن را بشناسند. این حرف قبلتر زده شده است و شاید اولین کسی که این حرف را زده باشند خود مقام معظم رهبری باشند. بعدها هم شورای توسعه این مطلب را مطرح کردند و یک برنامه مفصلی هم داشتند و دوستان به دستگاهها میرفتند و این حرکت را تبیین میکردند.
چه شده است که ما هنوز احساس میکنیم تحول ایجاد نشده است؟ تحول از درون شروع میشود و ما خودمان باید تحولی در نگرشهای خودمان داشته باشیم. شخصاً به عنوان کسی که در این عرصه حضور داشتهام به قصور خودم اعتراف کرده و احساس میکنم جامعه قرآنی هم قدر قرآن را نشناخته است. اکثریت ما قرآنی شدن جامعه را در همین موضوعات فرهنگی مانند جشنوارهها، مسابقات، نمایشگاهها، کرسیهای تلاوت و این قبیل مسائل میبینیم و اگر کم توجهی به این قبیل مسائل شود، این برداشت میشود که نگرش قرآنی برنامهریزان کلان، ضعیف است.
مدیران ارشد، سیاستگذاران، برنامهریزان کلان و ناظران همه شخصیتهای علمی و مذهبی هستند و دغدغههای عمیق اسلام ناب محمدی(ص) که منشأ اصلی آن قرآن است، دارند. عده زیادی از این افراد یاران امام راحل بودهاند و بر اساس رهنمودهای امام، انقلاب کردهاند و بر اساس فرمایشات امام مقصد اصلی شان این است که مقاصد قرآن را در جامعه پیاده کنند. آیا میتوانیم بگوییم اعضای شورای نگهبان توجه به قرآن ندارند یا نمایندگان مجلس و دولت مردان مخصوصاً دولتهای انقلابی به قرآن توجه ندارند؟ توجه دارند اما مفهومی که در ذهن آنها از قرآن و جایگاه قرآن و آنچه باید از قرآن در جامعه به منصه ظهور برسد با ما متفاوت است. باید به این موضوع مقداری عمیقتر و دقیقتر نگاه شود. آیا از دولتمردان و سیاستگذاران عرصه فرهنگ و هنر در مورد قرآن و جایگاه قرآن پرسیدهایم که ما چنین برداشتی داریم؟
ما برای تحول عرصه نگرش باید کارهایی از قبیل پایش و نظرسنجی انجام دهیم تا متوجه شویم که آیا جامعه فرهنگی و انقلابی در مورد قرآن و جایگاه قرآن مفاهمه دارند یا خیر. شاید علت اینکه همواره این مسئله را تکرار میکنیم که در عرصه قرآنی موفق نشدهایم همین نداشتن مفاهمه باشد. بنابر این اگر هم نیاز به تغییر نگرش داریم نیازمند به یک سری مطالعات و پژوهشهای عمیق هستیم تا بدانیم که چرا تاکنون موفق نشدهایم.
در عرصه سیاستگذاری که عرصه بینابینی نگرشی و ساختاری هست باز بر اساس عدم وجود مطالعات و نتیجهگیریهای دقیق در این عرصه نیز گاهی از مسیر خارج شدهایم و گاه هم شدت و ضعف داشتهایم. یکی از دلایل عدم موفقیت در این عرصه میتواند این باشد که دغدغههای صنفی بر دغدغههای اصیل قرآنی سایه انداخته است. تا تحول درونی اتفاق نیفتد و به لایه تصمیمگیری سرایت نکند و تبدیل به سیاست و برنامهریزی نشود به نظر میرسد تحولات ساختاری هیچ نقش سازندهای نخواهند داشت.
مقام معظم رهبری در این صحبت تحولی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح فرمودند روی کلید واژه «انقلابی» و «جهادی» تأکید میکنند یعنی اگر آن نگرش انقلابی و اعتقاد عمیق قلبی وجود نداشته باشد هر چقدر هم ساختارها را تغییر دهیم اتفاق خاصی رخ ندهد.
در زمینه تحول ساختار دو نکته دیگر قابل طرح است. اینجا دو نظریه مطرح شد یک نظریه تمرکز در ساختارها و نظریه دوم عدم تمرکز اما تبعیت از یک سیاستگذاری منسجم و واحد است. تمرکز ساختاری در ساختار فرهنگی و آموزشی کشور امکانپذیر نیست. آنچه که دوستان میگویند تمرکز در یک بخش اندکی از ساختارهای قرآنی است. اتفاقاً ساختارهای کلان قرآنی که وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و حوزههای علمیه باشد از این پیشنهاد تمرکز خارج هستند.
بنابر این یک نکته این است که آیا امکان ذاتی تمرکز ساختاری وجود دارد یا خیر؟ اگر امکان ذاتی وجود داشت باید با مطالعه دقیق و علمی مقتضیات این تحول ساختاری را بررسی کرده و موانع و آسیبهای احتمالی را هم مورد بررسی قرار دهیم.
تعریفی که مقام معظم رهبری از قرارگاه داشتهاند، بسیار راهگشا خواهد بود و میتواند به دید ما و شورای توسعه نیز سرایت کند. اگرچه به نظر میرسد در پیوست حکم مقام معظم رهبری در مورد شوراهای اقماری نظری داشتهاند و تعبیری شبیه به شوراهای اندیشهورزی ارائه شده است.
آن چیزی که از قرارگاه در ذهن شکل گرفته است مانند قرارگاه خاتمالانبیا(ص) در زمان جنگ که طراحی عملیاتها را داشتند و فرماندهان بخشهای مختلف هم تحت فرمان آنها عمل میکردند، است. اما چیزی که تا الان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدهایم تهیه اسناد و فعالیت در عرصه سیاستگذاری و ... بوده است، این در حالی است که در حال حاضر خواسته مقام معظم رهبری این است که این مجموعه به عنوان یک قرارگاه تعریف عملیات کند و دستگاههای فرهنگی کشور مجری آن عملیات تحت فرمان این قرارگاه باشند.
اینکه گفته میشود چه تضمینی برای اجرای طرح تحول وجود دارد، یکی این است که اگر طرح تحول بر مبنای مطالعات علمی و دقیق تهیه شود خود بهترین ضمانت اجرا هست. نکته دیگر این است که بپرسیم مقام معظم رهبری از ما چه میخواهند؟ سردار حاجیزاده از فرماندهان سپاه چند روز قبل خاطرهای را تعریف میکردند و گفتند زمانی که فرماندهی یگان موشکی را بر عهده گرفتم برنامه مفصلی را تهیه کرده و آن را به مقام معظم رهبری ارائه دادم و گفتم برنامه ما برای آینده موشکی این موضوعات است، ارائه گزارش که تمام شد، مقام معظم رهبری فرمودند من تنها بالا رفتن دقت موشکها را میخواهم. لذا دومین تضمین این است که نگاه کنیم ببینیم معظمله چه چیزی میخواهند.
در مورد ساختار هم تا مطالعه دقیق صورت نگیرد نمیتوان اظهارنظری خاصی انجام داد. تکثر در صف هیچ اشکالی ندارد به شرط اینکه پشتوانه برنامهای قوی وجود داشته باشد. چند تجربه ناموفق از خارج کردن کار قرآنی از یک مجموعه و منحصر کردن در یک سازمان دیگر را سراغ داریم. اگر آمدیم سازمان امور قرآنی درست کردیم و معاونت قرآن را از وزارت ارشاد گرفتیم، آیا وزارت ارشاد مصداق فعالیت فرهنگی سکولار نخواهد شد؟ بخشهای قرآنی در دستگاههای مختلف میتوانند همافزا عمل کنند به شرطی که آن قرارگاه به وظیفه خود به خوبی عمل کند.
عبدالرضا حاجیلری، مدیرکل راهبری و پژوهش معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی: جلسات شورای توسعه فرهنگ قرآنی در زمانی که هنوز مشغول ارائه طرح اولیه آن بودیم مرتب تشکیل میشد و جالب است در بیانیهای که به آن اشاره میشود تقریباً همان نگاههایی که ما اوایل دهه هشتاد در مورد شورا داشتیم مشاهده میکنم.
تمدن بشر اینگونه پیش رفته که هر چقدر به زمان حال نزدیکتر شدهایم سرعت تحولات بیشتر شده است و هر چقدر هم سرعت تحولات بیشتر میشود طبیعتاً ما نیز باید خودمان را بهروز کنیم، اگر این کار صورت نگیرد خود به خود عقب خواهیم افتاد، بنابراین ما نیز باید سرعت تحول را زیاد کنیم.
سرعت تحولات نیز در حوزههای مختلف متفاوت است، در برخی حوزهها ممکن است مجبور باشیم سرعت زیادی برای تحول لازم داشته باشیم اما در برخی حوزههای دیگر ممکن است سرعت کندتر نیاز باشد. مثلاً ممکن است ما در نگرشها و در رویکردها و سیاستها و به ویژه روشها سریعتر تغییر ایجاد کنیم. بنابر این باید به این بحث توجه داشته باشیم که اصل موضوع تحول لازم است.
ساختارها به خصوص در حوزه فرهنگی بسیار کند شکل میگیرند و سرعت تحولات آن نسبت به برخی حوزهها که احکام مادی بر آن حاکم است، کندتر است. ما در حوزه فرهنگ حرکت میکنیم باید به این موضوع توجه کنیم و فکر نکنیم تا اسم تحول میآید حتماً باید همه چیز را از بین ببریم. در مورد ساختارهایی که شکل گرفته است این نکته را اشاره کنم که برای طراحی شورای توسعه فرهنگ قرآن کار بسیار زیادی صورت گرفت. شأن نزولی که باعث شکل گرفتن ساختار فعلی شد تا به سیاستگذاری بپردازد، من بر این باور هستم که هنوز آن ساختار هیچ تغییری نکرده است و بر این باورم آن ضرورتها هنوز هم از بین نرفته است.
آن موقع پیشنهاد ما این بود که باید یک مجموعه سیاستگذار متمرکز ایجاد شود اما از حیث اجرا متکثر باشد. شورای توسعه فرهنگ قرآنی هم بر همین مبنا شکل گرفت تا آن مرجعی که لازم بود در حوزه سیاستگذاری و نه اجرا تمرکز داشته باشد، ایجاد شود. برخی از دستگاهها و سازمانها وظایف ذاتی دارند و ما نمیتوانیم از آنها این وظیفه را سلب کنیم به همین جهت آن زمان گفته شد نمیتوانیم از حیث اجرا ساختار متمرکز داشته باشیم. واقعیت امر این است که ما در این حوزهها کارهای علمی و عمیق چندانی انجام ندادهایم، عمدتاً به نظرات کارشناسی اکتفا کردهایم به این معنی که جلسهای با حضور کارشناسان برگزار و مباحثی مطرح شده و نتایج و جمعبندی همان جلسه مبنای تصمیمگیری شده است. با توجه به پیچیده شدن اجتماع چنین تصمیمگیریهایی کافی نیست. باید عمق شناخت خودمان را از متن اجتماع تقویت کنیم و اگر این کار را انجام ندهیم وقت خود را تلف میکنیم. نمیتوانم بیتوجه به وضع اقتصادی، فرهنگی، فکری و ... باشم.
مسائل ساختارها، فرایندها و نگرشها درست است تأثیرگذار هستند، اما اینکه هر کدام از آنها چه وزنی در شکلگیری وضعیت موجود ما دارند و روی کدام یک باید تمرکز کنیم، این وزندهی نیازمند کار علمی است.
برخی مباحث که صورت میگیرد مرور بسیاری از بحثهایی است که در گذشته انجام شده است. تحقیقی را در سال 82 انجام دادیم و در آخر آن مدلی پیشنهاد شد که همان مدل تبدیل به شورای توسعه فرهنگ قرآنی شد. همان موقع هم این مباحث و همین نگاه وجود داشت. من آن موقع گفتم به یک مرکز استراتژیک هماهنگکننده نیاز داریم. بعد گفتم این مرکز پیرامون خود یک شوراهای اقماری داشته باشد و بعد هم به چهار مبحث آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و امور مدیریتی اشاره کردم. بعدها در تحقیقات بعدی این مفاهیم منقح و دقیقتر شد. الان و چندین سال پس از آن میبینیم همان بحثها در حال طرح شدن است. این مرکز استراتژیک که من گفتم همان کارکرد قرارگاه را داشت. گفته بودیم این یک هماهنگکننده است و باید همگراساز ، سیاستگذار، هدایتگر، فرماندهیکننده و ... باشد. در حوزه اجرا تکثر وجود دارد، اما در رأس، وحدت وجود دارد. ما در مدلی که 18 سال پیش ارائه دادیم نقش موسسات قرآنی و بخش مردمی را به شدت قوی دیده بودیم و گفته بودیم این بخش باید نقش اساسی در تصمیمگیری باشد.
ما 18 سال پیش اعلام کردیم قرارگاه نباید تقسیمکننده بودجه باشد و نباید پشتیبانی کند، چرا که پشتیبانی از جای دیگر صورت میگیرد. اگر در اجرا این سیستم را درست انجام ندادهایم و به نتیجه معکوس رسیدهایم نیاییم آن را از ریشه بزنیم و با آن مخالفت کنیم.
من اعتقاد دارم هنوز آن سیستم کارآمد است، ولی از برخی مسیرها انحراف پیدا کرده است. دعوای بین دستگاهها را تشدید کردهایم و با این کار نه تنها همگرا نشدهایم بلکه تولیدکننده تعارض نیز شدهایم، این به دلیل فاصله گرفتن از وظایف خود است.
حجتالاسلام اخوانصباغ، رئیس سازمان دارالقرآن الکریم: نکاتی که گفته شد نکات صحیحی است و اگر قرار باشد یک سند یا یک عمل را بررسی کنیم نیاز به یک پایش علمی و حقیقی داریم و نه گمانهزنی. در پایشهای حقیقی اینگونه نیست وقتی خوبیها را در کنار مشکلات کشور قرار میدهیم متوجه میشویم خوبیها بسیار بیشتر از مشکلات است اما انسان اینگونه است که معمولاً مشکلات را بیشتر میبیند. بنابراین نیاز است یک پایش علمی دقیق به عمل بیاید. قطعاً آنهایی که 18 سال پیش زحمت کشیدند و منشور و شورا را طراحی کردند به دنبال یک تحول و اثربخشی در جامعه بودهاند، یک سری مشکلات را هم دیده و با آن نگاه این برنامهریزی را انجام دادهاند.
هر تغییری تحول به حساب نمیآید و باید بر روی این بسیار تأکید کرد. اینکه از یک ساختار عبور کنیم تا به یک ساختار دیگر برسیم، تغییر است و الزاماً تحول نیست. اینکه ما یک سازمان باشیم یا 10 سازمان و یک کار داشته باشیم یا 10 کار و بعد تغییراتی در ساختارها و سازمانها ایجاد کنیم، الزاماً تحولآفرینی نکردهایم. تحول آنجایی است که ما مبنایی با یک چیزی مشکل داشته باشیم و نخواهیم آن را داشته باشیم و لذا آن را تغییر اساسی دهیم. تغییر بنیادی دادن تحول است و نه تغییر روبنایی و فرقی نمیکند که ما یک سازمان متمرکز باشیم یا شورای توسعه.
نکته دیگر این است که در کنار تحول در برنامه و تحول در ساختار باید به دنبال انسانهای تحولگرا باشیم، یک زمانی با وجود برخی افراد به هیچ عنوان تحول ایجاد نمیشود. افرادی مانند سردار سلیمانی که با تشکیل سپاه قدس تمام دنیای اسلام را تحت سیطره خود قرار دهد. چنین انسانهایی هستند که تحول آفرین میشوند. همین ساختار اگر در اختیار یک فرد دیگر بود نمیتوانست تحول ایجاد کند.
درباره اینکه چه تضمینی برای تحول وجود دارد، قطعاً تا الزامات تحول در نظر گرفته نشود هیچ تضمینی برای تحول وجود ندارد. مقام معظم رهبری فرمودند انقلاب ساختاری ایجاد کنید یعنی این سدهایی که خودمان درست کردهایم بشکنیم.
قرارگاه به این معنی است که یک جا سیاستگذاری و آن سیاست را هدایت و راهبری کند. ما شورای توسعه را در فضای سیاستگذاری و نوشتن منشور و طراحی نقشه بسیار موفق میبینیم. شورای توسعه را باید با نگاه کلی نگاه کنیم، اگر شورای توسعه به عنوان یک مرکز استراتژیک طراحی شده است باید بگویم این مرکز استراتژیک نیست بلکه مرکز تدوین اسناد و مرکز مطالعه اسناد است.
وظیفه قرارگاه چیست؟ شما کارکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی را در جامعه جویا شوید مردم ذهنیتی از شورا ندارند در صورتی که قرار بود انقلاب فرهنگی ایجاد کند. در نوشتن اسناد شاید برخی مواقع موفق بوده باشد اما در عملیات موفق نبوده است به این علت که نگاه قرارگاهی را پیاده نکرده است. نگاه قرارگاهی به این معنی است که سیاستهای کلان را از بالادست بگیرد و ببیند رهبر، ولی، امام و مسئول جامعه چه می گوید و آن را به بهترین نحو پیاده کند.
در فضای قرآنی باید دید مقام معظم رهبری چه چیزی میخواهد، همان راهبرد اصلی ما خواهد بود. عملیات هم طراحی میشود و تکثر هم هیچ مشکلی برای قرارگاه ایجاد نمیکند، البته به این شرط که توان همدیگر را منفی نکنند. من مجوز موسسه میدهم در کنار من یک سازمان دیگر با همان مدل مجوز میدهد! چرا این اتفاق میافتد؟ چون قرارگاه خوب مدیریت نمیکند. اینجا باید قرارگاه ورود میکرد و به دستگاهها تذکرات لازم را میداد.
محمدحسین حسنی، رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان:
ضمن تشکر از زحماتی که دوستان در کمیته تحول کشیدهاند، تصورم این است که مقداری در رابطه با اولویت آن چیزی که مد نظر مقام معظم رهبری بوده کار موسع در نظر گرفته شده است. مقام معظم رهبری به صورت دقیق در پیوست احکام صادره فرمودند که جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی بازتعریف شود.
آن چیزی که باید در سند تحول به صورت اورژانسی مورد پردازش قرار میگرفت، همین فرمایش معظم له بوده است که طی آن شورای عالی بازتعریف شود. شورا در بیانیهای که برای تحول تدوین کرده است در سطح بسیار زیادی به برنامه و اقدام رسیده است. در حال حاضر هم آن چه که محل بحث است جنس اقداماتی است که در منشور با یک فضای عقلانیتی شکل گرفته است و امروز میبینیم بیانیه تحول میگوید این قسمت باید پررنگ شود و این قسمت فراموش شود.
اگر بعد از توجهی که مقام معظم رهبری فرمودند و بحث بازتعریف جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی را مورد توجه قرار دهیم و بخشی از بیانیه را فعلاً کنار بگذاریم و به بحثهای علمیتر و کارشناسیتر ارجاع دهیم، مطلوبتر خواهد بود.
امروز آن چیزی که ما باید از این فرصت در فضای جامعه قرآنی استفاده کنیم این است که مطالبات مجموعه شورای توسعه فرهنگ قرآنی را از فضای سیاستگذاری کشور مطالبه و بیان کنیم و بتوانیم حق خودمان را از این فضا بگیریم.
اینکه جایگاه شورای توسعه فرهنگی کجاست و ضمانت اجرایی مصوبات آن چیست. فضاهایی از این دست را میتوان در بیانیه پررنگتر دید تا بر اساس آن از فضای مثبت ایجاد شده به نفع قرآن استفاده کنیم و جایگاه قرآن را در فضای سیاستگذاری فرهنگی مستحکمتر کنیم. در بیانیه تحول یک جا از تغییر نگرش صحبت به میان میآید و جای دیگر از فضای خالی دستگاههای فرهنگی سخن گفته میشود!؟ در حالی که باید به موارد اورژانسیتر پرداخت.
آنچه که مهم است این فرمایش مقام معظم رهبری است که مبنی بر تبدیل شدن شورای عالی انقلاب فرهنگی به قرارگاه فرهنگی بیان فرمودند و ما نیز از آن وام گرفتهایم و میگوییم شورای توسعه فرهنگ قرآنی تبدیل به قرارگاه شود. عین پیام معظمله در دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی به این صورت است که میفرمایند: «تعبیر قرارگاه ممکن است به گوش برخی سنگین بیاید، قرارگاه یک اصطلاح نظامی است، ممکن است بگویند آقا قرارگاه مال مسائل نظامی است و شما در مسائل فرهنگی هم فکر نظامی را رها نمیکنید. واقع قضیه این است که کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهمتر و خطرناکتر نباشد، کمتر نیست. این را بدانید که اینجا یک میدان کارزار است و به خصوص در قرارگاههای نظامی اینگونه است، قرارگاه مسئولیت اجرایی مستقیم به معنای اینکه یک واحدی متعلق به او باشد، ندارد؛ اما واحدها در اختیار او قرار میگیرند و به تعبیر نظامی در کنترل عملیاتی او قرار میگیرند.»
این فرمایش مقام معظم رهبری دقیقاً تکلیف را روشن کرده است، یعنی اساساً اگر ایشان نگاه قرارگاهی نسبت به موضوعات فرهنگی دارند منظور ایشان ادغام نیست، ایشان به تنوع و تکثر دستگاهها و مراکز فرهنگی کشور اعتقاد دارند، چرا که هر یک از این دستگاهها میتوانند مخاطب خاصی داشته باشند. تصورم این است که وقتی معظمله به قرارگاه اشاره میکنند بایستی به این تکثر و تنوع فضای قرآنی و فرهنگی کشور احترام بگذاریم و در عین حال این قرارگاه عملیاتی به وجود بیاید. به نظرم بخش زیادی از بیانیه باید به این سمت برود که قرارگاه چه ویژگیای داشته باشد، این فرصت تاریخی را داریم از دست میدهیم. در حال حاضر شورای عالی انقلاب فرهنگی مشغول فراهم کردن زمینه تحول در فضای خود است اما بیانیه ما به اقدامات میپردازد!
ضمانت اجرای هر سندی پیش از آنکه در ضمانتهای بیرونی باشد در داخل خود سند باید بررسی شود. مبهم نبودن عبارات به کار گرفته شده کمک میکند ضمانت اجرایی هر کاری بالا برود. یکی از ایراداتی که به اسناد شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد است این است که تکنولوژی سندنویسی آنها بسیار پیچیده است در حدی که در میدان عمل مجریان متوجه آنچه در سند آمده است، نمیشوند. البته وضعیت سندهای شورای توسعه فرهنگ قرآنی مقداری بهتر است. ساده بودن میتواند یکی از ضمانتهای اجرای شدن آن سند باشد.
گزارش از تیمور کاکایی
انتهای پیام