در مسیری در حال حرکتیم که هر روز بیشتر از دیروز فناوری جای تولید بر مبنای نیروی کار و سرمایه را میگیرد. صنایع مختلف به مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری وارد شده و توانستهاند ایدههای نوآورانه خود را به محصول تبدیل کنند، گرچه مسیر سختی پیش روی این فرایند قرار دارد. همراه با رشد دیگر تکنولوژیها و محصولات فناورانه، ضرورت تبدیل ایدههای خلاقانه بر محور قرآن به محصول نیز بسیار احساس میشود، امری که حضور بیش از پیش مؤسسات قرآنی را میطلبد، چراکه با عموم مردم ارتباط مستقیمی دارند و با نیازسنجی بهتر میتوانند به ایدههای خلاقانه برای تولید محصولات دینی دست یابند.
کارآفرینی فرهنگی شامل زمینهسازی برای تجاری کردن دستاوردهای فناورانه قرآنی ـ فرهنگی، کارآفرینی و حمایت از نوآوری و خلاقیت نیروهای محقق جوان فعال در حوزه قرآن و فرهنگ و نیز کمک به رونق اقتصاد کشور است که میطلبد مؤسسات قرآنی سهم خود را در این عرصه به خوبی ادا کنند. «شرکت پیشگامان موج تلفن همراه» سه نرمافزار کاربردی تلفن همراه را در زمینه مذهبی تولید کرده و توانسته است که روند رو به رشدی داشته باشد. بدین منظور با محمدعلی طهرانچی، مدیرعامل شرکت پیشگامان موج تلفن همراه، گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید؛
ایکنا ـ شرکت شما به مجموعهای شناخته شده تبدیل شده است، لطفاً مسیر فعالیت خود را از بدو تأسیس شرکت بیان کنید.
شرکت پیشگامان موج تلفن همراه در سال 1386 تأسیس شد و به صورت تخصصی و تمرکزی در حوزه تولید نرمافزار تلفن همراه در حوزه مسائل فرهنگی و مذهبی مشغول فعالیت است. تولید و بهروزرسانی سه نرمافزار اصلی و دانشبنیان مثل تقویمِ اذانگوی بادِ صبا، قرآن صوتی حبلالمتین و مفاتیح صوتی بابالنعیم را در دستور کارش قرار داده و از سال 88 در حال توسعه این محصولات هستیم.
نرمافزار باد صبا توانسته بالغ بر 25 میلیون نصب یکتا (اپلیکیشن فقط با دیوایس مورد نظر اجرا میشود و چنانچه آی دی دیوایس تغییر کند، کاربر نمیتواند اپلیکیشن را اجرا کند.) را تجربه کند. حبلالمتین بالغ بر 4 میلیون و 400 هزار نصب یکتا و بابالنعیم حدود دو میلیون و 200 هزار نصب یکتا را تجربه کرده است.
ایکنا ـ یعنی به جزء این سه نرمافزار، محصول مذهبی دیگری را در دستور کار ندارید؟
خیر. ما فقط همین سه محصول را داریم که موفق شدیم آنها را دانشبنیان کنیم. هماکنون از فضای نقطه تلاقی حوزه فرهنگ و مذهب و فضای نوآوری در حال بهرهبرداری هستیم و از مزایای طرحهای نوآورانه و بهرهبرداری از مزایای فرهنگی و مذهبی نیز استفاده میکنیم.
ایکنا ـ چگونه توانستهاید از این مزایا بهرهمند شوید؟ این مزایا شامل معافیت بیمهای و مالیاتی نیز میشود؟
هماکنون نرمافزار باد صبا دانشبنیان نوع یک است، یعنی بالاترین رتبه را دارد. وقتی چنین رتبهای را از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری دریافت کرده است در نهایت میتواند از مزایای آن نیز همانند دیگران استفاده کند، ولی چالش ما این است که در حوزه نوآوری و دانشبنیانی هم مزایای قابل دسترسی برای ما طراحی نشده که بخواهیم خیلی به آن استناد و تکیه کنیم و بگوییم که چیز چشمگیری است، ولی در نهایت یکسری مزایا به صورت اولیه، معافیتها و ... طراحی شده است.
معافیت بیمهای خیلی شفاف نیست و شرایط سختی دارد، ولی معافیت مالیاتی تعریف شده است. ما هنوز آن را تجربه نکردهایم که ببینیم چه میشود؟ فعلاً به دارایی اعلام کردهایم تا رسیدگی کند و برای ما مشخص شود که چقدر میتوانیم از معافیت استفاده کنیم.
مزایای دیگر مباحثی نظیر گرفتن سرباز و تسهیلاتی در حوزه اعطای وام است. بزرگترین چالش ما در حوزه نوآوری و حتی حوزه فرهنگ و مذهب و هنگام اخذ تسهیلات ریالی بیشتر مسئله وثیقه است. مجموعههایی مثل ما که بیشتر دارایی نامشروط (داراییهایی که ذات و طبیعت آنها فیزیکی نیست. داراییهای نامشهود از جمله برند، مالکیت فکری، ایدهها، روش کسب و کار در مقابل داراییهای پولی و فیزیکی مانند ملک، وسایل نقلیه، تجهیزات، اوراق بهادار و پول نقد قرار میگیرند) دارند به دلیل سنتی بودن سیستم با چالش گذاشتن وثیقه برای گرفتن وام مواجه هستند، چرا که دارایی نامشروط را به رسمیت نمیشناسند. این از چالشهایمان است و برای همین دسترسی به مزایایی که تعریف شده برای مجموعهای مثل ما خیلی سخت یا گاه ناممکن است.
ایکنا ـ وامهایی که پرداخت میکنند با درصد بالا یا سود کم است؟
نسبت به بازار سود کمتری دارد. بزرگترین مزیت آن برای مجموعهای مثل ما دوره تنفس آن است. در مدت بازپرداخت زیاد فرقی نمیکند، ولی این تنفسی که به ما برای شروع بازپرداخت میدهند، برای ما خیلی جذابیت دارد.
ایکنا ـ مدت تنفس چقدر است؟
به طرح و تبصره و بررسی شرایط شما بستگی دارد و متناسب با آن مدت تنفس و بازپرداختتان اعلام میشود که عمدتاً از شش ماه است.
ایکنا ـ فعالیتتان در حوزه فرهنگ چقدر منجر به اشتغالزایی شده است؟
ما ساختار محصولاتمان را به این سمت نبردیم که فقط یک سرویس مستقل به مخاطب دهیم؛ بنابراین به سمت پلتفرم شدن رفتیم. باد صبا یک زیرساخت پلتفرمی برای ارائه سرویس و خدمت به بقیه کسب و کارها یا کسب و کارهایی که ایجاد میشوند، طراحی کرده است. مجموعه ما به صورت مستقیم در فهرست بیمهاش با 50 یا 60 نفر تعامل میکند، ولی به صورت غیر مستقیم با ورود به حوزههای دیگر و فضا و زمینهای که برای فعالیت دیگران ایجاد کرده، باعث اشتغالزایی تعداد بیشتری شده است.
ایکنا ـ چقدر با پارکهای علم و فناوری استان خراسان رضوی یا صندوق حمایت از پژوهشگران در ارتباط هستید؟ آنها چقدر حمایت میکنند؟
در حال حاضر عضو پارک علم و فناوری استان خراسان رضوی و جزء شرکتهای مستقر در پردیس هستیم. در حوزه فرهنگ هنوز پارک علم و فناوری استان توسعهیافته نیست. صندوق نوآوری زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری در حوزه دانشبنیانی است که با آن تعامل میکنیم، ولی صندوقهایی در دانشگاه فردوسی به نام صندوق پژوهش مستقر هستند که ما از آنها خیلی تسهیلات و امتیازات خوبی گرفتیم و تا الان این صندوق برای ما خیلی مفیدتر از صندوق نوآوری بوده است.
ایکنا ـ ما تعداد زیادی مؤسسات قرآنی در کل کشور داریم که به سبب ارتباطی که با اقشار مذهبی دارند بهتر میتوانند نیازسنجی کنند و به ایده محصولات فرهنگی و قرآنی برسند، اما ورود اندکی به این قضیه دارند و به ندرت ممکن است که به سراغ تجاریسازی ایدههای فرهنگیشان بروند. دلیل این امر را چه میدانید؟
بزرگترین مشکل را فرهنگ میدانم. دوستان در حوزه فرهنگ فعالیت میکنند، ولی ما فرهنگ نگرش به حوزه فرهنگ را نداریم و آن را اقتصادی نمیدانیم. به صورت فرهنگی نگاهمان این است که یک ایده فرهنگی و مذهبی نباید بُعد تجاری پیدا کند، متأسفانه این شکل گرفته در صورتی که اقتصاد فرهنگ و اقتصاد به اضافه فرهنگ یک مسئله خیلی مهم است که در دنیا جا افتاده است و الان در ایران هم به آن اهمیت داده میشود، ولی چون چالش فرهنگی داریم و نگرش و نگاهمان طور دیگری تنظیم شده، همچنان این قضیه برایمان مغفول است.
بزرگترین ضربهای که ما میخوریم به واسطه رویکرد فرهنگی جامعه از سوی فعالان حوزه مذهب است که یک مقدار کار را سخت کرده و باعث شده که صاحب بازار نباشیم. نتیجه این تفکر این است که ما بازاری برای تجاریسازی ایدههای فرهنگی نداشته باشیم. از این رو انگیزه برای فعالیت و نقشآفرینی در این حوزه خیلی پایین و از طرف دیگر چالشهای بعدی پیش میآید.
ایکنا ـ وضعیت اسناد بالادستی را در بحث فناوریهای فرهنگی و نرم چطور ارزیابی میکنید؟
مشخصاً رویکرد اسناد بالادستی تلاش برای ایجاد زیرساخت و زمینه و راهاندازی و جریانسازی بوده، این رویکرد وجود داشته، ولی شناخت از میدان، عملیات در کف میدان، دیدگاه مستقل ساختن مؤسسات و مجموعههای حوزه فرهنگ و خصوصیسازی در آن ضعیف بوده است. همه اینها باعث میشود که ما شرایط وابستهای را طراحی کنیم که عملاً منتج به میرایی زودهنگام برخی از این مجموعهها، مؤسسات و ایدهها شود.
ایکنا ـ به رویکرد اسناد اشاره کردید. در مقام اجرا چگونه اجرا میشوند؟ آیا همان رویکرد اجرا میشود؟
اصلاً ما در ابلاغ ضعیف هستیم و بعضی از اسناد ابلاغ نمیشوند که اجرا شوند. برخی از آنها هم که ابلاغ میشوند اینقدر با فضای میدان و اجرا متفاوت هستند که ممکن است حتی نتوانند کاری از پیش ببرند و مجریان نتوانند با آنها کاری انجام دهند. از طرف دیگر ما برای اجرای برخی از مصوبات و اسناد یک ساختار انسانی و ساختار فکری تربیت شدهای نداریم، یعنی تلاش میکنیم سند یک سری چیزهایی را تهیه و تنظیم کنیم. عملاً مجریان در درک یا فهم افراد نیستند. در تربیت یا آموزش مجریانی که بتوانند اینها را اجرا و پایش کنند و گزارش و نتیجه بدهند و اتفاقات بعدی، متأسفانه ضعیف هستیم.
ایکنا ـ به طور کلی وضعیت توسعه فناوریهای مذهبی و فرهنگی را چطور ارزیابی میکنید؟
نسبت به 8 یا 10 سال گذشته خیلی بهتر شده و رویکردها تغییر کرده است. واقعاً متولیان راجع به اقتصاد فرهنگ حرف میزنند. در گذشته وقتی با متولیان در مورد اقتصاد فرهنگ صحبت میکردیم چالش ما متقاعد کردن دوستان بود که اصلاً چنین چیزی باید وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، بارقههایی از تعامل، همافزایی، استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی و خیلی از موارد دیگر دیده میشود. نسبت به هشت سال گذشته در حال تجربه جهشی هستیم و تا این جهش نمود بیرونی پیدا کند زمان میبرد، به ویژه خیلی علاقه دارم که حوزه فرهنگ و مذهب و مجریان و مسئولانشان را به حوزه نوآوری متصل کنیم.
چون در چند سال اخیر تجربه نوآوری کسب شده و برای حوزه فرهنگ قابل بهرهبرداری باشد. آن تجارب لزوماً تجارب مثبت نیست، تجارب تلخ هم بوده و هر دوی آنها قابل بهرهبرداری و استناد هستند، نقطه تلاقی و اتصال این دو حوزه یک اتفاق جذاب خواهد بود. روند فعلی را برای اینکه بتوان از این وضعیت خارج شد مثبت میبینم ولی اینکه الان در نقطه مطلوبی هستیم یا نه؟ مطمئنم نه.
ایکنا ـ در حال حاضر مجموعه شما با چه چالشهایی روبهروست؟
مجموعههای فرهنگی و مذهبی هیچ فرقی با بقیه مجموعهها و کسب و کارهای جاهای دیگر ندارند. واقعاً همه چالشها یکی است، متأسفانه تمام کسب و کارهای مشغول به فعالیت به ویژه اینکه اگر به فضای مجازی هم مربوط باشند در حال تجربه چالشهای جدی در حوزههای زیرساخت، درک مسئولان، ارتباط با نهادهای سنتی حاکمیتی و دولتی مثل دارایی و بیمه هستند. قوانین واقعاً شرایط ما را سخت کرده، البته تلاشهایی در حال انجام است، ولی واقعاً ما هنوز با رقم زدن جریان اصلی فاصله داریم.
از سوی دیگر ما متولیان زیادی داریم که عدم انسجام و ناهماهنگیشان برای ما دردسر درست میکند. به دنبال این هستیم که بتوانیم دادههای منسجمی داشته باشیم و با یک متولی ارتباط بگیریم. مجوزهایمان را از یک جا بگیریم و بتوانیم با آنها همراهی و همکاری کنیم.
یک مقدار هم به داخل مجموعه خودمان برمیگردد. ما یک مقدار در حوزه تعامل و همافزایی نسبت به حوزههای دیگر عقب هستیم. این هم یک مقدار برای ما دردسر درست میکند و رنجمان میدهد. بحث مسائل اقتصادی را هم که خودتان میدانید و چه کسی هست که از آن رنج نکشیده باشد. ابهام آینده فعالیتهای اقتصادی در ایران واقعاً چالش بزرگی است، ما حتی نمیتوانیم برای دو ماه بعد برنامهریزی کنیم. وقتی نتوانیم برنامهریزی کنیم، نمیتوان هیچ موضوعی را پیشبینی کنم، حتی نمیتوانم ارتباطی مؤثر و قابل پیشبینی با منابع انسانی داشته باشم. چالش دیگری که در حوزه نوآوری وجود دارد و احتمالاً کمکم بیشتر خواهد شد، کمبود نیروی متخصص است. نیروهایی که عملاً از فضا ناامید و دچار چالشهای اجتماعی شدهاند. انگیزههای مهاجرت بالا رفته و در حال مهاجرت هستند یا دلیل خیلی محکمی برای فعالیت در یک مجموعه را برای خودشان پیدا نکردهاند. همه اینها مسائل مبتلابه است.
امیدوارم بتوانیم به قول خودم چای خوردن با همدیگر را یاد بگیریم و یک مقدار همافزایی کنیم. در دوران سخت اقتصادی و دوران گذار هستیم. معمولاً بهترین راهحل همافزایی و در کنار هم قرار دادن ظرفیتهاست. بزرگترین خواستهام این است که مجموعههای خصوصی و دولتی دست به دست هم دهند و به جای اینکه بخواهند چالش ایجاد یا زیر پای هم را خالی کنند یا دردسرهای اینچنینی، با همدیگر ظرفیتهای مشترکی را ایجاد کنند.
انتهای پیام