در سالهای نهچندان دور، استان خوزستان مرکز آمد و شد قاریان طراز اول جهان اسلام بود به نحوی که نمیتوان یک قاری صاحب سبک را یافت که در محافل انس با قرآن خوزستان تلاوت نکرده باشد. علاوه بر این، مکان برگزاری مراسم مملو از مستمعینی بود که به صورت گروهی و فردی در محافل حاضر میشدند و گرمای شور و شعورشان قاری مدعو را با چالش لزوم انجام تلاوت به صورت فنی، معنامحور، تأثیرگذار و در عین حال جذاب مواجه میکرد.
افزون بر موارد فوق، از ویژگیهای محافل انس با قرآن خوزستان در سالیان دورتر میتوان به حضور شخصیتهای علمی، فرهنگی، سیاسی و مدیران استان اشاره كرد که علاوه بر فضاسازی قرآنی و ارزشانگاری توجه به صور گوناگون فعالیتهای قرآنی، سنگینی و گرانسنگی خاصی به محفل تزریق میشد.
مطلب فوق اگر به مفهومی اشاره داشته باشد بیشک آن مفهوم، راهگشابودن توجه به قرآن در تمام زمینهها را مشیر است. به عبارت واضحتر برگزاری محافل قرآنی که لایهایترین نوع فعالیتهای قرآنی است (نه محتوایی) در پیشرفت استان به صورت همافزایانه و مردمنهاد منجر میشد. به عنوان مثال برگزاری یک محفل انس با قرآن از امنیت بالای منطقه میزبان، درصد بالای امید به زندگی میان مردم، کاهش پدیدههای مجرمانه، افزایش روحیه تسامح و گذشت، مردمیبودن مسئولان و قرآنی بودن آنان سخن به میان میآورد.
ذکر یک نکته در تحلیل محافل سابق ضروری است و آن اینکه قاری بومی که در شكل معمول محافل موظف بود قبل از قاریان مدعو تلاوت نماید خود را صاحب یک رسالت میدانست. رسالت او مشتمل بر اموری چون لزوم برنامهریزی در تلاوت، انتخاب آیات تأثیرگذار به فراخور فضای محفل، توجه دائم و عدم غفلت از یاد خدا حین تلاوت، تصویرگری عین سلامت تلاوت که از مجموع موارد مذکور اعتلای جایگاه قرآنی استان در نزد مهمانان، افتخار اساتیدی که در خوزستان زحمت میکشند و حمایت مسئولان از قرآن و قرآنی در تمام ابعاد حاصل میشد. بدین ترتیب کمیت و کیفیت محافل انس با قرآن در خوزستان بالا میرفت.
اما در باب ضعف همهجانبه محافل در گذشته نزدیک، کلام بسیار و عوامل متعدد هستند. از اساتید و قاریان گرفته تا مسئولان، همه و همه در بیرغبتی و عدم تأثیرپذیری در برگزاری محافل دخیل هستند. در باب متولیان امور فرهنگی مشاهده میشود که اعتماد به راهگشابودن قرآن در صورت و ماهیت کمرنگ شده و با حفظ این روند، بیشک در آینده نزدیک این قلیل نیز معدوم میشود.
برگزاری محفل به صورت پرهزینه و با تکلفههای غیرضروری علاوه بر ترس برگزارکنندگان از بروز مشکلات مادی و معنوی، تیشه به ریشه آیندهسازان هنرهای قرآنی میزند. به راستی برگزاری محفل بدون بنرهای سطح شهر و تبلیغات محیطی، بک گراند، آرمهای آنچنانی و میکسر و باندهای متعدد صوتی ولی در عین حال، مؤثر و ساده دور از ذهن است؟
ما درون را بنگریم و حال را نی برون را بنگریم و قال را !!!
چرا سازمانها و ارگانهایی که در برگزاری مسابقات قرآن و دیگر فنون قرآنی از همدیگر گوی سبقت را میربودند اکنون این عمل پرخیر و برکت و آیندهساز را عقیم كردهاند؟
دههها و هفتههای فرهنگی میگذرد ولی دریغ از یک محفل در سطح شهر چه برسد به مناطق محروم و کمبرخوردار!!! البته نباید بیانصاف باشیم؛ مقصر اصلی خود صنف قاریان و قرآنیان هستند. وقتی فردی به حیات خود اهمیت ندهد، به سلامت خود بیتفاوت باشد چه انتظاری باید از دیگران داشته باشد؟ آیا منتظر باشیم که دیگران وظایف و واجبات ما را اتیان کنند؟ این دور از عدل و حکمت است.
از سویی دیگر سن تولد یک پدیده قرآنی چه در حفظ و چه در تلاوتهای تقلیدی بسیار بالا رفته و این زنگ خطر که نه، آژیر وضعیت قرمز را برای اساتید استان به صدا درآورده است.
نکته تامل برانگیز دیگر اینکه الگو قراردادن قاریان ضعیف و قرائتهای صوت محور به جای تقلید از فطاحل و اعاظم قرائت قرآن کریم و تلاوتهای اصیل و معنامحور از دلایل عمده افول محافل در استان است.
با توجه به راهاندازی سازمان مردمنهاد جامعه قرآنی استان خوزستان و توجهات و حمایتهای ویژه دکتر مقتدایی، استاندار قرآنی خوزستان و دکتر زراء نژاد، رییس شورای مشاوران استاندار خوزستان که خود از خادمان مخلص ساحت کلام الهی است، به این جامعه مبارک و تشکیل بیش از 6 جلسه به صورت مستقیم و از نزدیک با قرآنیان استان، انتظار میرفت که پهنای فعالیت قرآنی رو به فزونی یابد ولی مواردی باعث عدم تحقق این مهم شدهاند که به اجمال اشاره میشود:
1. موازیکاری ادارات فرهنگی و مانعتراشی برخی مدیران و متولیان امور قرآنی در راه این سمن نوپا
2. تغییر سبک زندگی قاریان و مادیگرایی بیش از حد بعضی از قرآنیان و توجه بیش از اندازه به حقالزحمه
3. تکراری بودن چهرههای قرآنی برای مخاطبان که با عدم ابتکار و تلاوتهای سطحی آنان ممزوج شده است
4. نداشتن کرسیهای تلاوت به معنای حقیقی کلمه در سطح استان که خروجی آنها کشف مواهب و پدیدههای قرآنی در سنین کم باشد
5. اقناع زودهنگام و اشباع قاریان به جای تلاش مضاعف برای تحول و تغییر مثبت کیفی تلاوت
6. کمبود کلاسهایی با وسعت جغرافیایی فراگیر در سطح استان که توسط اساتید طراز اول اداره شوند
7. تقدیم مصالح فردی بر مصالح گروهی در فعالیتهای قرآنی و تضعیف روحیه ایثار در تقسیم برنامهها و اعزامها
8. تشتت و تفرقه میان جوانان قرآنی که ورود اساتید را برای حل این اختلافات واجب میانگاشت
9. نبود جلسات هماندیشی بین قرآنیان برای ترسیم نقشه راه و هدفگذاری
10. کمبود تألیفات و آثار محتوایی صنف قرآنی استان در قیاس با دیگر استانها و عدم برنامهریزی در خصوص این موضوع
در پایان ذکر چند راهکار برای حل این معضل ضروری است:
اول: فعالیتهای قرآنی اعم از شکلی و محتوایی همواره مورد تأیید و حمایت مردم بوده، لذا کار برای مردم دارای ثمرات و برکات مادی و معنوی متنوع بوده و هست و نباید از این مهم غافل شد. بنابراین لزوم اجرای برنامههای قرآنی فراوان در مجامع عمومی مختلف باید در دستور کار قرآنیان باشد.
دوم: با توجه به گسترش وسایل ارتباط جمعی صوتی و تصویری و گستره فضای مجازی، حجت بر همه فعالان قرآنی برای انجام وظیفه و ادای دین به ساحت این کتاب الهی، تمام شده و هر گونه عذر و کوتاهی نه تنها غیرموجه، بلکه تهدیدی برای حیات فعالیتهای قرآنی با وجود حجم وسیع برنامههای موازی غیر قرآنی تلقی میشود.
سوم: لزوم تحرک بیش از پیش با وجود افراد متخصص میان قرآنیان در زمینههای گوناگون فرهنگی و هنری اعم از طراحی وبسایت، هنر کتابت قرآنی و ... برای شکلدهی و آموزش علوم قرآنی برای تأمین محتوا، فرصتی تاریخی و غیرقابل تکرار به شمار میرود که از طریق هماندیشی و همافزایشی و همپوشانی میتوان به تنوع و کیفیت هنرهای قرآنی افزود.
چهارم: قناعت به قلیل، ایمان به رزاقیت خداوند متعال و عدم اتکاء به وجوهی که از برنامهها و مراسم متصور میشود، میتواند در تعدد و افزایش برنامهها و محافل قرآنی تأثیر بسزایی داشته باشد. بدین ترتیب که قاری و حافظ به هدف انجام تلاوت و پیشرفت حرفهای و معنوی به برنامهها برود نه اینکه برنامهها منبع درآمد و ارتزاق یک قاری و حافظ شوند که فرمود: «ولا تأکلوا به (أی بالقرآن).»
پنجم: برگزاری جلسات اخلاقمحور و آسیبشناسی و تهذیب نسل جوان قرآنی
ششم: افزایش مراودات و صلهرحم بین قرآنیان برای الفت بیش از پیش؛ چه بسا روابط خانوادگی میان قرآنیان سبب احساس اخوت و خروج از جمود و خمود گردد.
هفتم: برگزاری مراسم به صورت ساده از لحاظ شکلی ولی با عالیترین کیفیت محتوایی و ادایی؛ چه بسا برخی مساجد از نبود زرق و برق غیرضروری مراسمات و محافل مبادرت به فعالیت قرآنی نکنند.
هشتم: تألیف و نویسندگی در هر سطح و با هر موضوع که مرتبط با فعالیت قرآنی باشد.
نهم: راهاندازی جلساتی با موضوع تقلید از یک قاری صاحب سبک به تفکیک ایام؛ مثلاً جلسه مقلدین تلاوت شیخ مصطفی اسماعیل در فلان روز و جلسه مقلدین شیخ محمدصدیق منشاوی در روز دیگر و الی آخر.
دهم: راه اندازی جلسه ای ماهانه و مستمر با حضور تمامی قرآنیان و مسئولان استان خوزستان و اجرای برنامههای متنوع قرآنی اعم از تلاوت، حفظ، ابتهال، تواشیح، اذان و معرفی تألیفات قرآنیان که به جلسه اصلی استان معروف گردد.
جلیل بیت مشعل
فعال قرآنی
برای ترویج و گسترش میبایست از نونهالان و علاقه مندان به قرات قرآن. استفاده کرد
از روزی میترسم که آوای دلنشین قرآن شنیده نشود
از زحمات تک تک شما سپاسگزارم
به امیدتوسعه کمی وکیفی محافل وفعالیتهای قرآنی.
خودم سابقا برای شرکت در مراسم شبی با قرآن همت داشتم و برایم بسیار مهم بود که محفل را از دست ندهم
چون جو محفل بسیار صمیمی بود و همه مردم میامدند
خودم سابقا برای شرکت در مراسم شبی با قرآن همت داشتم و برایم بسیار مهم بود که محفل را از دست ندهم
چون جو محفل بسیار صمیمی بود و همه مردم میامدند
جناب دکتر بیت مشعل مقاله همانند جلساتتون پربار و پرمحتواس
احسنتم، جزیتم خیرا
جناب دکتر بیت مشعل مقاله همانند جلساتتون پربار و پرمحتواس
احسنتم، جزیتم خیرا
جناب دکتر بیت مشعل مقاله همانند جلساتتون پربار و پرمحتواس
احسنتم، جزیتم خیرا
نکات زیبا و کاربردی خوبی را اشاره فرمودید