محمدعلی گودینی، نویسنده، در گفتوگو با ایکنا درباره ادبیات عامهپسند گفت: کتابهای عامهپسند آثاری هستند که بتوانند مخاطب را جذب کنند و این به خودی خود ارزشمند است، اما باید ضوابطی هم در میان باشد که بخش اعظمی از آن به وزارت ارشاد برمیگردد؛ به این معنی که باید صدور مجوز برای این دست کتابها با سختگیری و دقت نظر بیشتری انجام شود. برخی از این کتابها را دیده و خواندهام و تعدادی از آنها برای جذابیت اثر خود، از مسائل و مباحثی بحث کردهاند که نشاندهنده فرهنگ غربی است و جایگاهی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارد.
وی افزود: برخی از همین کتابهای عامهپسند بسیار خوب هستند و مشکل خاصی در طرح مباحث و محتوای آنها دیده نمیشود. در واقع نیمنگاهی هم به فرهنگ و عرف جامعه دارند. بنابراین نباید ادبیات عامهپسند را مساوی با ادبیات زرد دانست، زیرا این گونه نیست که همه آنها آثار ضعیف و نازل و با محتوای نامناسبی باشند.
گودینی ادامه داد: درست است که همه این آثار از وزارت ارشاد مجوز دریافت میکنند، اما باید خوراکی را برای جامعه فراهم کرد که باعث ارتقای سطح مخاطب شود. به هر حال هم ادبیات عامهپسند و هم ادبیات جدی در یک جامعه مورد نیاز است و نباید این دو را در مقابل هم بدانیم یا رونق یکی باعث آسیب یا تضعیف دیگری نمیشود.
نویسنده کتاب «زنی با کفشهای مردانه» تصریح کرد: یکی از مسائلی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، نقد کتابهای ژانر ادبیات عامهپسند است و این اشکال عمده در رابطه با این کتابها وجود دارد که نقد نمیشوند و نگرانی برخی نیز از همین موضوع است که چون جوانان مخاطب اغلب این آثار هستند، ممکن است در همین نوع ادبیات بمانند و با ژانرهای دیگر آشنا نشوند، اما باید به این نکته توجه کرد که این نوع ادبیات اوقات فراغت را برای مخاطبانش پر میکند.
گودینی ادامه داد: به هر حال آثار عامهپسند اشکالات بسیاری دارند، اما مورد پسند مردم قرار میگیرند. نویسندگان این ژانر به قدری داستان خود را پرکشش و جذاب مینویسند که آثارشان به تیراژ چند هزار نسخه هم میرسد. مخاطبان این کتابها این حس را دارند که این داستان زندگی آنها را نمایش میدهد و حس نزدیکی به شخصیتهای داستان دارند. از همین رو خواننده آن میشوند.
وی درباره گردش مالی این نوع ادبیات گفت: همان طور که در بسیاری از کشورهای اروپایی برای روشن نگه داشتن چراغ نشر در دورهای به این نوع ادبیات و در واقع کتابهای ارزان روی آوردند و اغلب آنها قصههای خانوادگی، عاشقانه، پلیسی، معمایی و ... داشتند و بخشی از اوقات فراغت را برای مخاطبانش پر کردند؛ در کشور ما نیز با وجود پیشرفت ادبیات مدرن، همسو با آن ادبیات عامهپسند نیز رونق گرفت و رواج یافت تا چراغ کمسوی نشر ایران را روشن نگه دارد. در حال حاضر نیز ناشران مجبور هستند به دلیل اقتصاد نشر این دست از کتابها را چاپ و منتشر کنند و رغبت بسیاری از ناشران به چاپ این کتابها این است که از فروش آن اطمینان دارند، اما برای کتابهای دیگر نمیتوانند این سرمایهگذاری را داشته باشند.
آثار ادبی جدی تمرکز بیشتری بر تجربههای زندگی داشته و نگاه وسیعتری نسبت به مسائل پیرامون خود دارد و با نگاه فلسفی و عمقی به مسائل مینگرد و زبان نگارش آنها نیز از کیفیت و استاندارد بالایی برخوردار است اما زبان کتابهای عامهپسند متفاوت از ادبیات جدی است
نویسنده «لبخند تلخ» در ادامه درباره ادبیات جدی نیز گفت: آثار ادبی جدی تمرکز بیشتری بر تجربههای زندگی داشته و نگاه وسیعتری به مسائل پیرامون خود دارد و با نگاه فلسفی و عمقی به مسائل مینگرد و زبان نگارش آنها نیز کیفیت و استاندارد بالایی دارد اما زبان کتابهای عامهپسند متفاوت از ادبیات جدی است.
وی یادآور شد: نمیتوان برای مخاطب نوع خاصی از ادبیات و ژانری را توصیه یا دیکته کرد. این آثار باید در دسترس مخاطبان باشد و آنها خودشان انتخاب کنند، یعنی مخاطب عامهپسند کتاب مورد نظر خود را انتخاب کند و مخاطب نخبه نیز کتاب مورد نظر خود را. نمیتوان انتظار داشت که اغلب مخاطبان به سمت کتابهای نخبهگرا بروند، اما باید این مسیر برای آنها فراهم باشد.
انتهای پیام