نویسنده عامه‌پسند یا کارآفرین فرهنگی/ داوری‌هایی که متأثر از مخاطبان است
کد خبر: 3890910
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۹
در نشست نقد و بررسی رمان‌های عامه‌پسند مطرح شد؛

نویسنده عامه‌پسند یا کارآفرین فرهنگی/ داوری‌هایی که متأثر از مخاطبان است

یک منتقد درباره رمان‌های عامه‌پسند گفت: برخی از نویسندگان عامه‌پسند، که آثارشان را می‌توان سری‌دوزی نامید، خود را کارآفرین فرهنگی می‌دانند که اقتصاد نشر را می‌چرخانند.

ادیت/// نویسنده عامه‌پسند یا کارآفرین فرهنگی/به گزارش ایکنا، در بخش نخست نشست نقد و بررسی رمان‌های عامه‌پسند به تعریف مشخصی از این رمان‌ها و دلایل نبود اثر شاخص در سال‌های اخیر پرداختیم و در بخش پایانی به جنبه‌های دیگری از این گونه ادبی با حضور علی سلیمی، منتقد و داور جشنواره‌های ادبی و محمد عزیزی، نویسنده و ناشر، می‌پردازیم. ادامه این  مطلب را در زیر می‌خوانید.


   بیشتر بخوانید:


ایکنا ــ در میان رمان‌های عامه‌پسند آثار قطوری دیده می‌شود که نویسنده می‌توانست آن را در صفحات کمتری به پایان برساند، اما گویی ناشر تأکید دارد که این رمان‌ها حجیم باشند، زیرا این آثار با تعداد صفحاتشان شناخته می‌شوند و به همین دلیل نویسنده تا می‌تواند از اطناب بهره می‌گیرد، در حالی که این امر با گرانی کاغذ همخوانی ندارد و اصولاً باید ناشر از اثر کم‌حجم‌تر استقبال کند. دلیل این امر چیست؟

عزیزی: برخی ناشران در عین انتشار کتاب فعالیت اقتصادی انجام می‌دهند و به دنبال سود نیز هستند و باید توجه کرد که هر ناشر و نویسنده‌ای واقعاً ناشر و نویسنده نیستند. من به عنوان ناشر در انتخاب اثر به نویسنده توجه نمی‌کنم هر چند این موضوع هم در فروش یک اثر تأثیرگذار است و نویسنده مشهور و برجسته سبب شهرت اثرش می‌شود، اما در درجه اول، خود اثر مهم است. یک اثر خوب، اثری است که مانند یک بنای خوب است نه می‌توان ذره از آن کاست و نه آن افزود. از این رو ناشر نباید بگوید که نویسنده یک اثر ۱۴۰ صفحه‌ای را به ۲۰۰ صفحه برساند، بلکه باید گفت یک صحنه در اثر به خوبی پرداخته نشده یا دیالوگ‌ها گویا و منطقی نیست و اثر نیاز به بازنگری و بازنویسی دارد. موردی وجود داشته که در یک اثر هزار صفحه‌ای، ۳۰۰ صفحه آن را حذف کرده‌ایم و نویسنده را متقاعد کرده‌ایم که این صفحات اضافی است و به نفع کتاب است که این بخش‌ها حذف شود و یا برخی فصل‌ها با نظر نویسنده جابه‌جا شده است. این اتفاق‌ها می‌تواند سازنده باشد. به همین جهت ناشر نقش تعیین‌کننده دارد و نه نویسنده. ناشر را باید یک تاجر دانست که کتاب چاپ و منتشر می‌کند و با وجود اینکه به اقتصاد خدمت می‌کند، اما به ادبیات خیانت نمی‌کند. نویسنده‌ای که فقط برای سرگرمی مخاطب می‌نویسد، نه اثرش باقی خواهد ماند و نه مخاطب خود را ارتقا می‌دهد. ما در نشر روزگار به این نتیجه رسیده‌ایم که برای آثار درجه یک جهان سرمایه‌گذاری کنیم تا سلیقه مخاطب نیز ارتقا یابد و به ادبیات صدمه‌ای وارد نشود و همچنین شاهد ارتقای سطح خوانش و مطالعه مخاطبان هم باشیم.

سلیمی: سؤال شما شاید پاسخ دیگری هم داشته باشد. عموماً گفته می‌شود که نویسنده باید مخاطب را جذب کند، نه اینکه ببیند مخاطب چه می‌خواهد و بر همان اساس به خلق اثر بپردازد، بلکه باید ذائقه‌‌سازی کند و ناشری که دست به انتشار چنین کتاب‌هایی می‌زند، به دنبال آثار بازاری و سود شخصی است و بر اساس سلیقه مخاطب به این نتیجه می‌رسد که یک اثر با حجم بالا منتشر کند، زیرا در نمایشگاه کتاب بارها شاهد بوده‌ام که مخاطبان جوانی نزد ناشر می‌آمدند و وقتی ناشر اثری را به آن‌ها پیشنهاد می‌کرد، بیان می‌کردند که این کتاب را دو روزه می‌خوانند و اثر قطوری را طلب می‌کردند که یک ماه آن‌ها را سرگرم کند. بنابراین باید عرضه و تقاضا که رابطه تنگاتنگی با هم دارند، مورد توجه قرار داد، زیرا ناشر بر اساس نیاز مخاطب به دنبال انتشار چنین آثاری است و ناشر و نویسنده دنباله‌رو مخاطب هستند و نقش هدایتگری خود را از دست داده‌اند و صرفاً ناشر به‌عنوان بنگاه اقتصادی فعالیت می‌کند، البته تعداد این ناشران انگشت شمار است و اتفاقاً رمان‌های عامه‌پسند هم در قبضه آن‌هاست و حجم اثر را آن‌ها برای نویسنده تعیین می‌کنند و می‌توان آن‌ها را سری‌دوزی نامید که باید مورد مذمت قرار گیرند و نمی‌توان نام ادبیات را بر روی آن‌ها گذاشت. یادم هست یکی از این نویسندگان خود را کارآفرین فرهنگی می‌نامید که چرخه نشر را می‌چرخاند. اما اتفاقی که باید رخ دهد این است که از میان این رمان‌ها آثار خوب را شناسایی کرد. 

نویسنده عامه‌پسند یا کارآفرین فرهنگی/ داوری‌هایی که متأثیر از مخاطبان است

ایکنا ــ چه کسانی یا گروه‌هایی باید این آثار را شناسایی کنند؟

سلیمی: منتقدان و جریان‌های ادبی می‌توانند مؤثر باشند. جالب است بدانید که کتاب منتخب سال عاشقانه در جایزه ادبی لیلی، کتابی است که حجمش نصف سایر آثار هم‌رده خودش است و از 10 رمانی که به مرحله نهایی رسیده بودند، فقط این اثر در 400 صفحه نوشته شده بود و باقی آثار بیش از 800 صفحه بودند، هر چند همه ویژگی‌های یک اثر عامه‌پسند از جمله سرگرم‌کنندگی، پندآموزی و ... را دارا بود و در ضمن نثر خوب، زبان گویا و قصه خوبی هم داشت و شخصیت‌های آن کلیشه‌ای نبودند. 

عزیزی: البته باید توجه کرد آثار برخی سلبریتی‌ها که برای تهیه آن صف تشکیل می‌شود به خاطر رسانه‌هایی اعم از فضای مجازی است که در اختیار آنان قرار دارد. 
 
نویسنده عامه‌پسند یا کارآفرین فرهنگی/ داوری‌هایی که متأثیر از مخاطبان است
 
ایکنا ــ منظورم تأثیرپذیری آن است، یعنی نمایشگاه کتاب نیز دچار همین عوام‌زدگی شده است؟

عزیزی: بله، متأسفانه جوایز ادبی در دهه‌های اخیر دچار چالش‌هایی شده و از هدف اصلی خود دور شده‌اند، اعمال نفوذ و نظرها به دلایل سیاسی، حزب‌گرایی، رفاقت و ... باعث شده این جوایز ادبی زیر سؤال بروند. من به عنوان ناشر به درخواست نویسنده‌ها، آثار را برای داوری به جوایز گوناگون ارسال می‌کنم، وگرنه چنین شائبه‌هایی در جوایز بزرگی مانند جایزه کتاب سال هم مطرح شده است. بسیاری از نگاه‌ها در جوایز ادبی نگاه حذفی است و نباید به سلامت این داوری‌ها اعتماد کرد. البته می‌توان گفت همانطور که آثار عامه‌پسند سطحی اثر منفی در مخاطبان می‌گذارند، در سلیقه داوران نیز اثرگذار بوده و داورانی هستند که مدام در جریان‌های داوری بوده و فرصت اندکی را برای مطالعه آثار خوب پیدا می‌کنند و به گونه‌ای آن‌ها هم در دام سطحی شدن می‌افتند.

سلیمی: جوایز ادبی طیف‌های گوناگونی دارند و اگر جایگاه آن‌ها را بشناسیم، این جوایز عجیب به نظر نمی‌رسند. اکنون در عصر رسانه‌ها به سر می‌بریم و می‌بینیم اثری که در یک جایزه انتخاب می‌شود، پیش از انتخاب شدنش، بر سر زبان‌ها می‌افتد. ناشرانی هستند که صاحب تریبون‌هایی بوده و به اندازه یک خبرگزاری اثرگذارند و با روابط عمومی‌های قوی، آنچنان تبلیغاتی برای یک اثر می‌کنند و تورهای رونمایی در شهرهای گوناگون برگزار می‌کنند که وقتی مخاطبان از این اثر استقبال می‌کنند، توجه داوران، جوایز ادبی و ... نیز به سمت آن اثر معطوف می‌شود. البته در جوایز ادبی و هنری جهانی نیز انتخاب اثر متأثر از استقبال مخاطبان است. 

ناشرانی هستند که صاحب تریبون‌هایی بوده و به اندازه یک خبرگزاری اثرگذار هستند و با روابط عمومی‌های قوی، آنچنان تبلیغاتی برای یک اثر می‌کنند و تورهای رونمایی در شهرهای گوناگون برگزار می‌کنند که وقتی مخاطبان از این اثر استقبال می‌کنند، توجه داوران، جوایز ادبی و ... نیز به سمت آن اثر معطوف می‌شود. البته در جوایز ادبی و هنری جهانی نیز انتخاب اثر متأثر از استقبال مخاطبان است

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دو جایزه مهم کتاب سال و جلال آل احمد را برگزار می‌کند و جالب است که هر کتابی که در جایزه جلال برگزیده می‌شود در کتاب سال هم انتخاب می‌شود. زیرا هم داوران و هم سیاست وزارت ارشاد یکی است. اما به هر حال هر اثری که تبلیغات پرسروصدایی داشته باشد می‌تواند هم از سوی مخاطبان و هم داوران دیده شود، اما در این میان آثاری هم هستند که نه رسانه‌ای دارند و نه تبلیغاتی می‌کنند و در داوری‌ها هم دیده نمی‌شوند و سرنوشت غم‌انگیزی پیدا می‌کنند.

ایکنا ــ آیا می‌توان به رشد و ارتقای این گونه ادبی در کشورمان مانند آثار خارجی امیدوار بود؟

سلیمی: ادبیات عامه‌پسند در همه جای دنیا در کنار ادبیات جدی وجود دارد و موازی با آن حرکت می‌کند و طبیعی است که ادبیات عامه‌پسند، مخاطبان و نویسندگان زیادی دارد و اگر بخواهیم خارج از گود به این ادبیات بنگریم، باید گفت که این گونه ادبی جای سایر گونه‌های ادبی را تنگ نمی‌کند و به بازار کتاب رونق می‌دهد و به نظرم در شرایط فعلی این مسئله ارزشمند است. بسیاری از مخاطبان با انتخاب و مطالعه آثار عامه‌پسند به آثار جدی‌تر روی می‌آورند، چون آن‌ها را اقناع نخواهند کرد، اما نویسندگان این آثار در همان ژانر باقی خواهند ماند و غیر از آن هم نمی‌توانند بنویسند.

اگر ادبیات عامه‌پسند زیر ذره‌بین نباشد و مورد توجه جدی قرار نگیرد، رشد و ارتقا پیدا نخواهد کرد و در بیراهه خواهد افتاد. با توجه به اینکه بسیاری از ناشران، بقای خود را مدیون کتاب‌های عامه‌پسند به ویژه ترجمه آثار خارجی هستند و برخی ترجمه‌ها به چاپ‌های شصتم نیز رسیده است، به دلیل کیفیت مضمونی این آثار است و ما نیز باید در کشورمان همین اتفاق را رقم بزنیم. من اغلب «ایزابل آلنده» را مثال می‌زنم که یک نویسنده عامه‌پسند محسوب می‌شود و آثارش به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است.

بنابراین یکی از اقداماتی که باید انجام شود کمک گرفتن از ظرفیت ادبیات است و این آثار را از نظر محتوایی و ساختاری ارتقا داد تا بتوانند موازی با ادبیات جدی حرکت کنند و این دو همپوشانی داشته باشند. به نظرم ادبیات عامه‌پسند نه تنها نقطه‌ضعف نیست، بلکه می‌تواند مؤثر هم باشد. اکنون در جهان همه مسائل و موضوعات از جمله فرهنگ برای بقای خود ناگزیر به صنعت تبدیل شده‌اند و در حوزه کتاب نیز این اتفاق رخ داده است و امیدوارم در کشور ما نیز همین‌طور باشد.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha