داعش نتیجه اصل قرارگرفتن جنگ است / مواجهه عقلانی علما با آیات صلح و جنگ
کد خبر: 3968191
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۵۱
حجت‌الاسلام سروش محلاتی:

داعش نتیجه اصل قرارگرفتن جنگ است / مواجهه عقلانی علما با آیات صلح و جنگ

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی با بیان اینکه آیات صلح و جنگ در قرآن مقید به شروط و مصالح است، گفت: گرفتاری‌هایی که برای امت اسلامی به ویژه از سوی داعش رخ داده، از نتایج باوری است که اصل در اسلام را بر جنگ قرار می‌دهد.

ارسال/به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، هشتم اردیبهشت‌ماه در نشست «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ» که از سوی سرای فرهنگ و قرآن هاشمی رفسنجانی برگزار شد، گفت: در قرآن کریم آیات متعددی در مورد صلح وجود دارد. در عین حال موضوع صلح در قرآن ساده و بسیط نیست. به این دلیل که آیاتی هم درباره جنگ و جهاد وجود دارد و پیوسته این سؤال برای فقها و مفسران مطرح است که چه نسبتی میان این دو دسته آیات وجود دارد.

وی اضافه کرد: از قدیم‌الایام نظری میان علما و بیشتر علمای عامه وجود داشته و این نظر در دوره‌های اخیر هم مورد توجه نویسندگان است و آن اینکه آیات صلح مربوط به دوره ضعف مسلمین و آیات جنگ مربوط به دوره بعد از آن است.

سروش محلاتی بیان کرد: عده‌ای از صحابه و تابعین از قبیل ابن‌عباس، قتاده و امثال ایشان این نظر را نقل کرده‌اند. نظر اینها این است که آخرین دستوری که به پیامبر(ص) داده شده است: «وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً» بود؛ همه مشرکین را باید از دم تیغ گذراند. این آیه تمامی آیات گذشته را از جمله آیه 61 انفال را «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» نقض کرده است.

مواجهه عقلانی با آیات صلح و جنگ

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه نظر دیگر این است که نه صلح دستور دائمی و نه جنگ دائمی است، اضافه کرد: در جایی که دستور به صلح است صلح مقید به مصلحت و جنگ هم جنگ مقید به مصلحت است؛ در همین آیه آمده است که اگر تمایل به صلح داشتند بپذیر، ولی آیا دشمن هر وقت قصد صلح کرد باید آن را پذیرفت یا تابع مصلحت است؟ شیخ طوسی می‌گوید که تابع مصلحت است، نه اینکه در هر شرایطی مجبور باشیم صلح را بپذیریم و این فرمایش قرآن دستوری نیست. منطق علما در صلح و جنگ عاقلانه و خردمندانه است و حتی با این منطق با نصوص قرآن روبرو شده‌اند.

سروش محلاتی اظهار کرد: صاحب جواهر هم مصلحت را ملاک می‌داند؛ یعنی اطلاقی بر این آیات وجود ندارد و ولایت در این زمینه اطلاق دارد؛ یعنی مشکلی را که حاکم اسلامی باید حل کند، همین است. صاحب جواهر در مورد ماه‌های حرام معتقد است که باز طبق مصلحت باید لحاظ شود و نظر حاکم جامعه اسلامی در اینجا ملاک است؛ مرحوم نراقی می‌گوید که آیات صلح و جنگ مقید است که در لفظ آیه وجود ندارد، ولی اگر به ارتکاز عقلایی مراجعه کنید خواهید دید؛ همین آیه که می‌گوید دعوت به صلح نکنید هم مطلق نیست.

وی با اشاره به دیدگاه و گرایشی دیگری که در میان علما که امروز هم در جهان اسلام وجود دارد، اظهار کرد: این گرایش اصل را بر جنگ قرار می‌دهد و مصالحه در برابر دشمن را به معنای کوتاه آمدن می‌داند و معتقد است اسلام و روحیه جهادی و انقلابی اجازه چنین کاری را به ما نمی‌دهد؛ اینکه حسن بصری، قتاده و ... گفته‌اند آیه سیف آیات صلح را نسخ کرده است، در لسان معتقدین به این فکر با زبان روز بیان شده است. پرچمدار این فکر سیدقطب است. البته ایران با هدایت‌های امام خمینی(ره) در این تله و مخمصه نیفتاده‌ایم.

داعش نتیجه اصل قراردادن جنگ است

سروش محلاتی بیان کرد: گرفتاری‌هایی که برای امت اسلامی به خصوص از سوی داعش رخ داد، از نتایج چنین باوری است که هنوز هم هسته‌های فکری اینها در اروپا و آمریکا و کشورهای اسلامی وجود دارد و از افکار سیدقطب و تفسیر «فی ظلال» بهره می‌برند؛ سیدقطب در مورد آیه «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» گفته است که اسلام اجازه مصالحه داده است، ولی نه با کسانی که با ما به قتال روآورده‌اند، ولی کسانی که قتال با ما ندارند، اگر مصالحه کردند می‌توانیم با آنها صلح کنیم. او می‌گوید که نظر نهایی اسلام در سوره برائت؛ یعنی «فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ» بیان شده است.

وی افزود: همه انسان‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند؛ یا محارب هستند یا مسلمان هستند یا اهل کتاب و جزیه هستند، در این فرمول نهایی وی چیزی به نام صلح وجود ندارد؛ اهل ذمه یا باید جزیه بدهند یا مسلمان یا کشته شوند، محاربین هم باید کشته شوند و فقط مسلمین محفوظ هستند. وی به سخنان عبده هم واکنش نشان داده و آن را نقد کرده است؛ سیدقطب معتقد است که دنیا را با عهدنامه و قرارداد نمی‌توان اداره کرد؛ زیرا طبق نظر قرآن مشرکین و کفار هر وقت عهدی بستند نقض کردند.

استاد حوزه علمیه اضافه کرد: آثار شهیدمطهری و تفسیر علامه طباطبایی کاملا در این زمینه متفاوت از دیدگاه سیدقطب است و این منطق علمای ما بوده و هست. در بحث «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ» که برخی مطرح کرده‌اند، بنده نیز مقالاتی در این زمینه نوشتم، بیان کردم که این آیه دلالت بر وجوب نمی‌کند؛ دستور به قتال و صلح را تقریباً تمامی علما منوط به شرایط و تصمیم عقلا کرده‌اند و هیچ کسی وجوب از آن بیرون نیاورده است.

سروش محلاتی تصریح کرد: در مورد مرحوم ارباب، یعنی پدران آقایان اشراقی، نقل شده است که وقتی روس‌ها به ایران حمله کردند تا پشت دروازه‌های قم آمدند؛ وی بر خلاف نظر بسیاری از علمای وقت گفت: قصد مذاکره با آنها را دارم و با وجود مخالفت‌ها سرانجام سراغ رئیس قشون روس رفت و به آنها گفت که الان مردم وقتی به بازار برای خرید سماور می‌روند می‌گویند که ما سماور روسی می‌خواهیم؛ یعنی به شما خوش‌بین هستند، شما اگر وارد شهر شوید مردم به شما بدبین خواهند شد و همین مذاکره از ورود آنها به قم جلوگیری کرد، در حالی که اگر وارد شهر می‌شدند چیزی باقی نمی‌گذاشتند؛ تیپ علمای ما این طور بود.

اهتمام علما به صلح و رفاقت

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه مبنا در نزد علمای ما صلح و رفاقت و سازش بوده و نباید این سرمایه را از دست بدهیم، گفت: قصه امام مجتبی(ع) به ما چه می‌گوید؟ آیا امام می‌دانست که از چشم اصحاب خود می‌افتد و به او اهانت خواهند کرد؟ امام اینها را می‌دانست، ولی شجاعتی در ترک مخاصمه هست که بالاتر از شجاعت در میدان جنگ است؛ زیرا شجاعت در جنگ فرد را به قهرمان تبدیل می‌کند، ولی شجاعت برای صلح او را در نظر مردم می‌اندازد؛ به همین دلیل شهیدمطهری فرموده که شجاعت اصلی امام علی(ع) مربوط به 25 سال صبر ایشان بوده است.

سروش محلاتی بیان کرد: تصدی حکومت برای امام علی(ع) و امام مجتبی(ع) با هزینه‌ای که ممکن است بر مردم تحمیل شود، سنجیده شده است؛ سیدمرتضی در الشافی گفته است: جلوی منکر باید ایستاد، ولی این طور نباشد که برای از بین بردن یک منکر، منکر بالاتری رخ دهد. اگر امام علی(ع) در سقیفه وارد جنگ می‌شد، معلوم نبود چه هزینه‌هایی بر جامعه اسلامی تحمیل می‌شد که در سکوت صرف نشد. تعبیر «وَالصُّلْحُ خَيْرٌ» نیز در مورد اختلاف بین زن و شوهر بیان شده که اگر صلح کنند، بهتر است.  

انتهای پیام
captcha