دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، به همت حجتالاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی به بیان نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن میپردازد. آنچه در ادامه میخوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه بیست و نهم قرآن کریم است:
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (سوره بقره، 187)
آيه مورد بحث كه شامل چهار حكم اسلامى در زمينه روزه و اعتكاف است، در قسمت اول مىگويد: در شبهاى ماه روزه آميزش جنسى با همسرانتان براى شما حلال شده است.
سپس به فلسفه اين موضوع پرداخته، مىگويد: زنان لباس شما هستند و شما لباس آنها: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَ». لباس از يک سو انسان را از سرما و گرما و خطر برخورد اشيا به بدن حفظ مىكند و از سوى ديگر عيوب او را مىپوشاند، و از سوى سوم زينتى است براى تن آدمى، اين تشبيه كه در آيه فوق آمده اشاره به همه اين نكات است. دو همسر يكديگر را از انحرافات حفظ مىكنند، عيوب هم را مىپوشانند وسيله راحت و آرامش يكديگرند، و هر يك زينت ديگرى محسوب مىشود.
اين تعبير نهايت ارتباط معنوى مرد و زن و نزديكى آنها را به يكديگر و نيز مساوات آنها را در اين زمينه كاملاً روشن مىسازد، زيرا همان تعبير كه درباره مردان آمده درباره زنان هم آمده است بدون هيچ تغيير.
سپس قرآن علت اين تغيير قانون الهى را بيان كرده مىگويد: خداوند مىدانست كه شما به خويشتن خيانت مىكرديد (و اين عمل را كه ممنوع بود بعضاً انجام مىداديد) خدا بر شما توبه كرد و شما را بخشيد. سپس به بيان دومين حكم مىپردازد و مىگويد: بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد صبح از رشته سياه شب براى شما آشكار شود. به اين ترتيب مسلمانان حق داشتند در تمام طول شب از خوردنیها و نوشيدنیها استفاده كنند، اما به هنگام طلوع سپيده صبح امساک کنند.
بعد به بيان سومين حكم پرداخته مىگويد: سپس روزه را تا شب تكميل كنيد: «ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ». اين جمله تأكيدى بر ممنوع بودن خوردن و نوشيدن و آميزش جنسى در روزها براى روزهداران و نيز نشاندهنده آغاز و انجام روزه است كه از طلوع فجر شروع و به شب ختم مىشود.
سرانجام به چهارمين و آخرين حكم پرداخته مىگويد: هنگامى كه در مساجد مشغول اعتكاف هستيد با زنان آميزش نكنيد: «وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ». بيان اين حكم مانند استثنايى براى حكم گذشته است، زيرا به هنگام اعتكاف كه حداقل مدت آن سه روز است، روزه مىگيرند، اما در اين مدت نه در روز حق آميزش جنسى با زنان دارند و نه در شب.
سپس قرآن علت اين تغيير قانون الهى را بيان كرده مىگويد: خداوند مىدانست كه شما به خويشتن خيانت مىكرديد (و اين عمل را كه ممنوع بود بعضاً انجام مىداديد) خدا بر شما توبه كرد و شما را بخشيد. سپس به بيان دومين حكم مىپردازد و مىگويد: بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد صبح از رشته سياه شب براى شما آشكار شود. به اين ترتيب مسلمانان حق داشتند در تمام طول شب از خوردنیها و نوشيدنیها استفاده كنند، اما به هنگام طلوع سپيده صبح امساک کنند.
بعد به بيان سومين حكم پرداخته مىگويد: سپس روزه را تا شب تكميل كنيد: «ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ». اين جمله تأكيدى بر ممنوع بودن خوردن و نوشيدن و آميزش جنسى در روزها براى روزهداران و نيز نشاندهنده آغاز و انجام روزه است كه از طلوع فجر شروع و به شب ختم مىشود.
سرانجام به چهارمين و آخرين حكم پرداخته مىگويد: هنگامى كه در مساجد مشغول اعتكاف هستيد با زنان آميزش نكنيد: «وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ». بيان اين حكم مانند استثنايى براى حكم گذشته است، زيرا به هنگام اعتكاف كه حداقل مدت آن سه روز است، روزه مىگيرند، اما در اين مدت نه در روز حق آميزش جنسى با زنان دارند و نه در شب.
وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره، 188).
رشوهخواری نمونه بارز «اكل مال به باطل» (خوردن اموال مردم به ناحق) است كه بعضى از مردم، آن را حق خود مىشمرند به گمان اينكه به حكم قاضى آن را به چنگ آوردهاند، مىفرمايد: براى خوردن قسمتى از اموال مردم به گناه، بخشى از آن را به قضات ندهيد در حالى كه مىدانيد: «وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ». در تفسير اين جمله دو احتمال وجود دارد:
نخست اينكه: منظور آن است كه بخشى از مال را به صورت هديه يا رشوه (و هر دو در اينجا يكى است) به قضات دهند كه بقيه را تملک كنند، قرآن مىگويد: گرچه ظاهراً در اينجا به حكم قاضى مال را به چنگ آوردهايد، ولى اين اكل مال به باطل است و گناه.
دوم اينكه: منظور آن است كه مسائل مالى را براى سوءاستفاده به نزد حكام نبريد، مثل اينكه امانتى يا اموال يتيم بدون شاهد نزد انسان باشد و هنگامى كه طرف مطالبه مىكند، او را به نزد قاضى ببرند و چون دليل و شاهدى ندارد، اموالش را به حكم قاضى تملک كند، اين كار نيز گناه است و اكل مال به باطل. مانعى ندارد كه آيه مفهوم گستردهاى داشته باشد كه هر دو در جمله «لا تدلوا» جمع باشد، هر چند هر يك از مفسران در اينجا احتمالى را پذيرفتهاند.
جالب اينكه در حديثى از پيامبر اكرم(ص) مىخوانيم كه فرمود: «انما انا بشر و انما ياتينى الخصم فلعل بعضكم ان يكون الحن بحجته من بعض فاقضى له فمن قضيت له بحق مسلم، فانما هى قطعة من نار فليحملها او ليذرها؛ من بشرى مثل شما هستم (و مأمورم طبق ظاهر ميان شما داورى كنم) گاه نزاعى نزد من طرح مىشود، و شايد بعضى در اقامه دليل از ديگرى نيرومندتر باشد و من به مقتضاى ظاهر دليلش به سود او قضاوت مىكنم، اما بدانيد چنان كه من حق كسى را (بر حسب ظاهر) براى ديگرى قضاوت كنم (و در واقع مال او نباشد فكر نكنيد چون پيامبر(ص) به نفع او حكومت كرده، براى او حلال است) آن قطعهاى از آتش است، اگر آتش را مىخواهد، آن را بپذيرد، و گرنه آن را رها سازد»(2)
رشوه يكى از گناهان بزرگى است كه مفاسد اجتماعى متعددى را به دنبال دارد، از جمله: حذف عدالت، يأس و نااميدى ضعفا، جرئت و جسارت اقويا، فساد و تباهى حاكم و قاضى، از بين رفتن اعتماد عمومى. با توجه به اين آثار و عوارض منفى در روايات شديداً از اين عمل انتقاد شده است.
رسول اكرم(ص) خطاب به حضرت على(ع) فرمود: «يا علىّ! من السُّحت ثمن الميتة والكلب والخمر و مهر الزانية والرشوة فى الحكم» اى على! درآمد حاصل از فروش مردار، سگ، شراب، زنا و رشوه يكسان و حرام است.
امام صادق(ع) رشوه را در حد كفر به خدا مىداند. رسول اكرم(ص) رشوه دهنده و گيرنده و واسطه را لعنت كرد و فرمود: بوى بهشت به صاحب رشوه نمىرسد. حضرت على(ع) رشوه گيرنده را از حقّ ولايت محروم مىداند.
بعضى براى توجيه خلاف خود، نامهاى مختلف بر رشوه مىگذارند، از جمله: هديه، تحفه، حقّ الزحمه، چشم روشنى و .... شخصى به نام «اشعث بن قيس»، حلوائى به در خانه على(ع) به عنوان هديه آورد تا در محكمه شايد امام به نفع او حكم صادر كند. امام فرمود: به خدا سوگند! اگر هفت اقليم را بر من ببخشند تا پوست جوى را به ناحقّ از دهان مورچهاى بگيرم اين كار را نخواهم كرد. (نهج البلاغه، خطبه 224).
شخصى به رسول اكرم(ص) گفت: من متصدى و مسئول كارى هستم، مردم برايم هدايايى مىآورند، چگونه است؟ حضرت در جواب فرمود: چه شده است كه عمال ما از هدايا سخن مىگويند! آيا اگر در خانه مىنشستند كسى به آنان هديه مىداد؟(3)
منابع:
1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص650.
2. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج2، ص3.
3. قرائتى، محسن، تفسير نور، ج1، ص295.
انتهای پیام