تأملی در آیه طلاق و حقوق متقابل زن و مرد
کد خبر: 4068446
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۰
نکات تفسیری و سبک زندگی قرآن / ۳۶

تأملی در آیه طلاق و حقوق متقابل زن و مرد

به گفته مرحوم طبرسى در مجمع‌البيان، آیه ۲۲۸ سوره بقره از جملات عجيب، جالب و جامعى است كه فوايد بسيارى را در بر دارد و در واقع بحث را به مسائل مهمترى فراتر از طلاق و عده كشانده و به مجموعه حقوق زناشويى مردان و زنان، اشاره مى‏‌كند.

قرآندوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، به همت حجت‌الاسلام‌ والمسلمین عبدالامیر سلطانی به بیان نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن می‌پردازد. آنچه در ادامه می‌خوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه سی‌ و ششم قرآن کریم است:

و الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (سوره بقره، 228)

تفسیر

و براى زنان همانند وظايفى كه بر دوش آنها است حقوق شايسته‏‌اى قرار داده شده و مردان بر آنها برترى دارند: (وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ).

به گفته مرحوم طبرسى در مجمع‌البيان اين جمله از كلمات عجيب و جالب و جامعى است كه فوايد بسيارى را در بر دارد و در واقع بحث را به مسائل مهمترى فراتر از طلاق و عده كشانده و به مجموعه حقوق زناشويى مردان و زنان، اشاره مى‏‌كند و مى‏‌گويد: همان‌طور كه براى مرد حقوقى برعهده زنان گذارده شده همچنين زنان حقوقى بر مردان دارند كه آنها موظف به رعايت آنند، زيرا در اسلام‏ هرگز حق يك طرفه نيست و هميشه به صورت متقابل است.

واژه «معروف» كه به معنى كار نيك و شناخته شده و معقول و منطقى است، در اين سلسله آيات دوازده بار تكرار شده است (از آيه مورد بحث تا 241) تا هشدارى به مردان و زنان باشد كه هرگز از حق خود، سوء‌استفاده نكنند بلكه با احترام به حقوق متقابل يكديگر در تحكيم پيوند زناشويى و جلب رضاى الهى بكوشند.

جمله «وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ» در حقيقت تكميلى است بر آنچه در باره حقوق متقابل زن و مرد قبلاً گفته شد و مفهومش اين است كه مسئله عدالت ميان زن و مرد به اين معنى نيست كه آنها در همه چيز برابرند و همراه يكديگر گام بردارند، آيا راستى لازم است آن دو در همه چيز مساوى باشند؟

با توجه به اختلاف دامنه‌دارى كه بين نيروهاى جسمى و روحى زن و مرد وجود دارد، پاسخ اين سؤال روشن مى‏‌شود، جنس زن براى انجام وظايفى متفاوت با مرد آفريده شده و به همين دليل احساسات متفاوتى دارد. قانون آفرينش، وظيفه حساس مادرى و پرورش نسل‌هاى نيرومند را برعهده او گذارده، به همين دليل سهم بيشترى از عواطف و احساسات به او داده است، در حالى كه طبق اين قانون، وظايف خشن و سنگين‏‌تر اجتماعى برعهده جنس مرد گذارده شده و سهم بيشترى از تفكر به او اختصاص يافته است. بنابراين اگر بخواهيم عدالت را اجرا كنيم بايد پاره‏‌اى از وظايف اجتماعى كه نياز بيشترى به انديشه و مقاومت و تحمل شدائد دارد، برعهده مردان گذارده شود و وظايفى كه عواطف و احساسات بيشترى را مى‏‌طلبد بر عهده زنان، به همين دليل مديريت خانواده برعهده مرد و معاونت آن برعهده زن گذارده شده است و به هر حال اين مانع از آن نخواهد بود كه زنان در اجتماع، كارها و وظايفى را كه با ساختمان جسم و جان آنها مى‏‌سازد، عهده دار شوند و در كنار انجام وظيفه مادرى، وظايف حساس ديگرى را نيز انجام دهند.

اين تفاوت، همچنین مانع از آن نخواهد بود كه از نظر مقامات معنوى و دانش و تقوا، گروهى از زنان از بسيارى از مردان پيشرفته‏‌تر باشند. اينكه بعضى از روشنفكران اصرار دارند كه اين دو جنس را مساوى در همه چيز قلمداد كنند، اصرارى است كه با واقعيت‌ها هرگز نمى‏‌سازد، و مطالعات مختلف علمى آن را انكار مى‏‌كند، حتى در جوامعى كه شعار مساوات و برابرى در تمام جهات، همه جا را پر كرده، عملاً غير آن ديده مى‏‌شود، مثلاً مديريت سياسى و نظامى تمام جوامع بشرى جز در موارد استثنايى همه در دست مردان است، حتى در جوامع غربى كه شعار اصلى شعار مساوات است، اين معنى به وضوح ديده مى‏‌شود.

فلسفه‏ عدّه‏ طلاق‏

شكى نيست كه تمام احكام الهى داراى حكمت و مصلحتى است كه با انجام و ترك آن عمل مى‏‌توان به آن رسيد يا از مفاسدى جلوگيرى كرد، گرچه همه آن را ندانيم. از جمله دستور به عدّه نگه داشتن زن به هنگام طلاق است كه با كمى تفكر مى‏‌توان حكمت‏‌هايى براى آن بيان كرد:

1. حفظ حريم زوجيّت: اسلام ازدواج را امرى مقدس مى‏‌داند و براى آن حريم و شعاعى قائل است و نگاهداشتن عدّه سبب حفظ اين حريم خواهد بود.

2. نَسب فرزندان: عدّه نگاهداشتن سبب مى‏‌شود تا از اختلاط نطفه شوهران مختلف جلوگيرى شود و نسبت فرزند به پدر خود كه سرچشمه حقوق فراوانى است، حفظ شود.

3. مهلتى براى بازگشت دوباره به زندگى: عدّه در واقع تأخير از زمان تصميم تا اقدام است. اسلام به مردان دستور مى‏‌دهد كه همسران مطلقه خود را تا پايان زمان عده در خانه نگاه‌دارى كنند و هزينه‏‌هاى آنان، اعم از خوراك و پوشاك را بر عهده گيرند. طبيعى است كه معاشرت و مصاحبت مرد با همسر مطلقه در طى اين مدت سبب مى‌شود كه هيجان آنها فروكش کرده و با فرصت و دقت بيشترى به پيامدهاى طلاق بينديشند و چه بسا در اين مدت زوجين زندگى مشترك را دوباره از سر گيرند. امام باقر(ع) مى‏‌فرمايد: زن طلاق داده شده كه در خانه شوهر است، خود را آرايش كند و عطر بزند و لباس‏‌هايى كه مرد دوست دارد بپوشد، تا با عقل و درايت بيشترى تصميم بگيرند و دوباره به همسرش رجوع كند و زندگى را از سر بگيرند.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha