درک افراد نادان فراتر از محسوسات نيست
کد خبر: 4050180
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۱
نکات تفسیری و سبک زندگی قرآن/ ۸

درک افراد نادان فراتر از محسوسات نيست

درک افراد نادان فراتر از محسوساتشان نيست، حتى مى‏‌خواهند خدا را با چشم خود ببينند و يا به دلیل لجاجت و بهانه‏‌جويى چنین تقاضایی دارند.

شکر نعمت های خداوندی

دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، همزمان با ماه رمضان از سوی حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی برای علاقه‌مندان آغاز شده است. این آموزش‌ها در ایکنای خوزستان بارگذاری می‌شود و نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن منتشر می‌شود. 

آنچه می‌خوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه هشتم قرآن کریم است: 

سبک زندگی قرآنی

وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ(50)

ضرورت يادآورى نعمت‏‌هاى تاريخى

بنى‌اسرائيل كه تحت ظلم فرعونيان بودند، با راه‏نمايى موسى(ع) شبانه از مصر كوچ كردند، ولى فرعون متوجه هجرت آنان شد و با لشكر خويش به تعقيب آنان پرداخت. ناگهان بنى‏‌اسرائيل بين رودخانه‏ عظيم و درياگونه‏ نيل از طرفى و فرعونيان از جانب ديگر، محاصره شدند، و در اين‏جا بود كه موسى(ع) به امر خدا، عصاى معجزه‏‌آساى خود را به دريا زد و راه‏‌هاى متعددى در رودخانه باز شد و بنى‏‌اسرائيل با سلامت از آنها گذشتند، اما هنگامى كه فرعونيان وارد اين راه‏‌ها شدند، آب‏‌ها به هم پيوست و همگى غرق شدند و جسدهاى فرعون و لشكريانش بر آب افتاد و بنى‏‌اسرائيل پيروزى و لطف الهى را مشاهده كردند.

قرآن كريم ماجراى نجات معجزه‏‌آساى بنى‏‌اسرائيل و غرق شدن فرعونيان را در سوره‏‌هاى مختلف يادآورى كرده است، تا دشمنان خدا از اين ماجرا عبرت بياموزند و دوستان او به لطف و يارى خدا اميدوار شوند و فقط به او تكيه كنند و بدانند كه در لحظه‏ حساس، خدا آنان را يارى خواهد كرد.

در اين آيه‏ نجات بنى‏‌اسرائيل و هلاكت دشمنانشان يک نعمت تاريخى شمرده شده است، نعمتى كه بايد به مردم يادآورى كرد تا قدر آن را بدانند و به لطف خدا اميدوار باشند و ناسپاسى نكنند.(1)

تفسیر

وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (55) ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (56)

تقاضاى عجيب دیدن خدا با چشم

اين دو آيه يكى ديگر از نعمت‌هاى بزرگ خدا را به بنى اسرائيل يادآور مى‏‌شود و نشان مى‏‌دهد چگونه آنها مردمى لجوج و بهانه‏‌گير بودند و چگونه مجازات سخت الهى دامانشان را گرفت ولى بعد از آن باز لطف خدا شامل حالشان شد.

آيه نخست مى‏‌گويد «به خاطر بياوريد هنگامى را كه گفتيد اى موسى ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد، مگر اينكه خدا را آشكارا با چشم خود ببينيم» (وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً).

اين در خواست ممكن است به خاطر جهل آنها بوده باشد، چرا كه درک افراد نادان فراتر از محسوساتشان نيست، حتى مى‏‌خواهند خدا را با چشم خود ببينند و يا به دلیل لجاجت و بهانه‏‌جويى باشد كه يكى از ويژگی‌هاى‏ اين قوم بود.

به هر حال آنها صريحا به موسى(ع) گفتند: تا خدا را بالعيان و با همين چشم نبينيم هرگز ايمان نخواهيم آورد!

در اينجا چاره‏‌اى جز اين نبود كه يكى از مخلوقات خدا كه آنها تاب مشاهده آن را ندارند ببينند، و بدانند چشم ظاهر ناتوان‌تر از اين است كه حتى بسيارى از مخلوقات خدا را ببيند، تا چه رسد به ذات پاک پروردگار: صاعقه‏‌اى فرود آمد و بر كوه خورد، برق خيره‏‌كننده و صداى رعب‏‌انگيز و زلزله‏‌اى كه همراه داشت آن چنان همه را در وحشت فرو برد كه بى‏‌جان به روى زمين افتادند.

چنان كه قرآن در دنبال جمله فوق مى‏‌گويد: «سپس در همين حال صاعقه شما را گرفت در حالى كه نگاه مى‏‌كرديد» (فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ‏).

حضرت موسى(ع) از اين ماجرا سخت ناراحت شد، چرا كه از بين رفتن هفتاد نفر از سران بنى اسرائيل در اين ماجرا، بهانه بسيار مهمى به دست ماجراجويان بنى اسرائيل مى‏‌داد كه زندگى را بر او تيره و تار كند، لذا از خدا تقاضاى بازگشت آنها را به زندگى كرد، و اين تقاضاى او پذيرفته شد، چنان كه قرآن در آيه بعد فرمود:

«سپس شما را بعد از مرگتان حيات نوين بخشيديم شايد شكر نعمت خدا را بجا آوريد» (ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‏).

به هر حال اين داستان نشان مى‏‌دهد كه پيامبران بزرگ خدا در مسير دعوت مردم نادان و لجوج با چه مشكلات بزرگى روبرو بودند، گاه معجزات اقتراحى از آنها مى‏‌طلبيدند و گاه قدم را فراتر نهاده، مشاهده خدا را با چشم ظاهر تقاضا مى‏‌كردند و قاطعانه مى‏‌گفتند تا چنين درخواستى انجام نگيرد ايمان آوردن محال است! و هنگامى كه با عكس العمل شديدى از ناحيه پروردگار روبرو مى‏‌شدند باز هم مشكل تازه‏‌اى پيش مى‏‌آمد، كه اگر لطف خدا نبود، مقاومت در برابر اين بهانه‏‌جویی‌ها امكان نداشت.

ضمنا اين آيه از آياتى است كه دلالت بر امكان «رجعت» و باز گشت به زندگى در اين دنيا، دارد، چرا كه وقوع آن در يک مورد دليل بر امكان آن در ساير موارد است.

بعضى از مفسران اهل تسنن از آنجا كه مايل بوده‏‌اند «رجعت و بازگشت به زندگى» را نپذيرند براى آيه فوق توجيهی ذكر كرده‏‌ و گفته‏‌اند منظور اين است كه «بعد از مردن گروهى از شما در حادثه صاعقه، خداوند فرزندان و نسل‌هاى فراوان به شما داد تا دودمانتان منقرض نشود»(2).

ولى ناگفته پيدا است كه اين تفسير كاملا بر خلاف ظاهر آيه فوق است، زيرا ظاهر جمله‏ «ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ‏: شما را بعد از مرگتان برانگيختيم» به هيچ وجه با اين معنى سازگار نيست(3).

منابع:

1. رضايى اصفهانى، محمدعلى، تفسير قرآن مهر، ج1، ص263.

2. تفسير المنار جلد 1 صفحه 322.

3. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، 257.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha