درسی برای مهربان شدن
کد خبر: 4046357
تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۳
نکات تفسیری و سبک زندگی قرآن/ ۱

درسی برای مهربان شدن

«رحمان» و «رحیم» از مهم‌‏ترين اوصاف الهى است که در نمازهاى روزانه حداقل 30 بار تكرار مى‌‏شود و اين درسى براى همه انسان‌ها است كه خود را در زندگى بيش از هر چيز به اين اخلاق الهى متخلق كنند.

بسم الله الرحمن الرحیمدوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، همزمان با ماه رمضان توسط حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی برای علاقه‌مندان آغاز شده است. این آموزش‌ها روزانه در ایکنای خوزستان بارگذاری می‌شود و نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن (روزی یک صفحه) منتشر می‌شود. 

آنچه می‌خوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه نخست قرآن کریم است: 

سبک زندگی قرآنی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (1)

ارزشمند بودن عمل و آغاز آن با نام خداوند

قرآن کریم در اولین آیه ـ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ـ به این حقیقت مهم به عنوان یک اصل اساسی در زندگی مسلمانان می‌پردازد که هم باید کار آنان ارزشمند باشد و هم باید به نام خداوند شروع شود.

در ميان همه مردم جهان رسم است كه هر كار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى‏‌كنند و نخستين كلنگ هر مؤسسه ارزنده‌‏اى را به نام كسى كه مورد علاقه آنها است بر زمين مى‏‌زنند، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مى‏‌دهند.

ولى آيا بهتر نيست كه براى پاينده بودن يک برنامه و جاويد ماندن يک تشكيلات، آن را به موجود پايدار و جاويدانى ارتباط دهيم كه فنا در ذات او راه ندارد، چرا كه همه موجودات اين جهان به سوى كهنگى و زوال مى‌‏روند، تنها چيزى باقى مى‏‌ماند كه با آن ذات لايزال بستگى دارد.

اگر نامى از پيامبران و انبيا باقى است به علت پيوندشان با خدا و عدالت و حقيقت است كه كهنگى در آن راه ندارد. از ميان تمام موجودات آنكه ازلى و ابدى است تنها ذات پاک خدا است و به همين دليل بايد همه چيز و هر كار را با نام او آغاز كرد و در سايه او قرار داد و از او استمداد کرد.

آغاز كار با نام خدا نبايد تنها از نظر اسم و صورت باشد، بلكه بايد از نظر واقعيت و معنى با او پيوند داشته باشد، چراكه اين ارتباط آن را در مسير صحيح قرار مى‏‌دهد و از هر گونه انحراف باز مى‏‌دارد و به همين دليل چنين كارى حتما به پايان مى‌‏رسد و پر بركت است.

به همين دليل در حديث معروفى امام علی(ع) می‌فرماید:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) حَدَّثَنِي عَنِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ أَنَّهُ قَالَ كُلُ‏ أَمْرٍ ذِي‏ بَالٍ‏ لَمْ يُذْكَرْ فِيهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ؛»: هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود بى‏‌فرجام است( بحار الأنوار ج‏73، ص: 305).

و نيز مى‌‏بينيم امام باقر(ع) مى‌‏فرمايد: «سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مى‌‏كنيم، چه بزرگ باشد چه كوچك، بسم اللَّه‏ بگویيم تا پر بركت و ميمون باشد».

به همين مناسبت خداوند بزرگ در نخستين آياتی كه به پيامبر وحى شد دستور مى‌‏دهد كه در آغاز شروع تبليغ اسلام اين وظيفه خطير را با نام خدا شروع كند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ»‏ (علق، آيه 1) و مى‌‏بينيم حضرت نوح (ع) در آن طوفان سخت و عجيب هنگام سوار شدن بر كشتى و حركت روى امواج كوه پيكر آب كه هر لحظه با خطرات فراوانى روبرو بود براى رسيدن به سر منزل مقصود و پيروزى بر مشكلات به ياران خود دستور مى‌‏دهد كه در هنگام حركت و در موقع توقف كشتى‏ «بِسْمِ اللَّهِ» بگويند: «وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» (سوره هود آيه 41).

و آنها اين سفر پر مخاطره را سرانجام با موفقيت و پيروزى پشت سر گذاشتند و با سلامت و بركت از كشتى پياده شدند چنان كه قرآن مى‏‌گويد: «قِيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ‏ عَلَيْكَ وَ عَلى‏ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ‏» (سوره هود آيه 48).

و نيز سليمان در نامه‌‏اى كه به ملكه سبأ مى‌‏نويسد سر آغاز آن را «بسم‏ اللَّه» قرار مى‌‏دهد: «إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ ...» (سوره نحل آيه 30). و باز روى همين اصل، تمام سوره‌‏هاى قرآن با بسم اللَّه‏ آغاز مى‌‏شود تا هدف اصلى كه همان هدايت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقيت و پيروزى و بدون شكست انجام شود.

تنها سوره توبه است كه‏ بسم اللَّه‏ در آغاز آن نمى‌‏بينيم چرا كه سوره توبه با اعلان جنگ به جنايتكاران مكه و پيمان‌‏شكنان آغاز شده و اعلام جنگ با توصيف خداوند به «رحمان و رحيم» سازگار نيست.(1)

چرا در شروع هر كارى‏ «بِسْمِ اللَّهِ» سفارش شده است؟

پاسخ: «بِسْمِ اللَّهِ» علامت و نشانه مسلمانى است و بايد همه كارهاى او رنگ الهى داشته باشد.

همان‌گونه كه محصولات و كالاهاى ساخت يک كارخانه، نشانه و علامت آن كارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزيى باشد يا كلّى. مثلاً يک كارخانه چينى‌سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مى‌‏زند، خواه ظرف‌‏هاى بزرگ باشد يا ظرف‏‌هاى كوچک. يا اينكه پرچم هر كشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگان‌‏هاى آن كشور است و هم بر فراز كشتى‏‌هاى آن كشور در درياها، و هم بر روى ميز ادارى كارمندان(2).

تفسیر آیات صفحه نخست

«الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»(3)

رحمت عام و خاص خدا

تفاوت‌های میان الرحمن و الرحیم:

1.صفت «رحمان»، اشاره به رحمت عام خدا است كه شامل دوست و دشمن، مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار است، ولى «رحيم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمان‌بردار است، در روايتى نيز از امام صادق(ع) مى‌‏خوانيم كه فرمود: «وَ اللَّهُ‏ إِلَهُ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ الرَّحْمَنُ بِجَمِيعِ خَلْقِهِ وَ الرَّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً»؛ خداوند معبود همه چيز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان، و نسبت به خصوص مؤمنان رحيم‏ است (اصول كافی، ج‏1، ص: 114).

2. صفت «رحمان» با توجه به ذات خدا در نظر گرفته شده و در نتيجه صفت عام است ولى در رحيم اين صفت با توجه به خلق خدا اخذ شده كه هر كدام استعداد دريافت رحمت الهى را دارند از آن برخوردار مى‏‌شوند و معلوم است كه منحصراً مؤمنان چنين استعدادى را دارند؛ زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح، شايستگى اين را يافته‏‌اند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبه‌كاران از آن سهمى ندارند، بهره‌‏مند شوند. در نتيجه رحيم صفت خاص شده است.

 3.از سويى ديگر «رحمان» را صيغه مبالغه دانسته‏‌اند كه خود دليل ديگرى بر عموميت رحمت او است، و «رحيم» را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است و اين ويژه مؤمنان است.

پيامبر اكرم(ص) فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ مِائَةَ رَحْمَةٍ أَنْزَلَ‏ مِنْهَا رَحْمَةً وَاحِدَةً بَيْنَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ الْبَهَائِمِ وَ الْهَوَامِّ فِيهَا يَتَعَاطَفُونَ وَ بِهَا يَتَرَاحَمُونَ وَ بِهَا يَعْطِفُ الْوَحْشُ عَلَى وَلَدِهَا فَأَخَّرَ اللَّهُ تِسْعاً وَ تِسْعِينَ رَحْمَةً يَرْحَمُ بِهَا عِبَادَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة»؛ خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد كه يكى از آن را به زمين نازل كرده است، و در ميان جن و انس و حیوانات و پرنده‌ها قرار داد و تمام عاطفه و محبتى كه در ميان آنها است از پرتو همان است، ولى نود و نه قسمت را براى خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن مي‌سازد (بحار الأنوار، ج‏6، ص: 219).

4.ديگر اينكه «رحمن» اسم خاص خداست و به غير او اطلاق نمى‌‏شود مگر با اضافه كردن كلمه «عبد» و به صورت «عبد الرحمن» ولى رحيم اسم عام است هم بر خدا اطلاق مى‏‌شود هم بر غير خدا.

چرا «الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏» تکرار شده است؟

زیرا اين دو صفت كه از مهم‌‏ترين اوصاف الهى است در نمازهاى روزانه ما حداقل 30 بار تكرار مى‌‏شوند (دو مرتبه در سوره حمد و يك مرتبه در سوره‌ه‏اى بعد از آن مى‏‌خوانيم) و به اين ترتيب 60 مرتبه خدا را به صفت رحمتش مى‏‌ستایيم.

اين در حقيقت درسى است براى همه انسان‌ها كه خود را در زندگى بيش از هر چيز به اين اخلاق الهى متخلق كنند، به علاوه اشاره‌‏اى است به اين واقعيت كه اگر ما خود را عبد و بنده خدا مى‌‏دانيم مبادا رفتار مالكان بى‌رحم نسبت به بردگانشان در نظرها تداعى شود.

در تاريخ بردگى مى‏‌خوانيم: «صاحبان آنها با قساوت و بى‌‏رحمى عجيبى با آنها رفتار مى‌‏كردند، چنان كه مى‏‌گويند اگر بنده‌‏اى در انجام خدمات اندک قصورى مى‏‌ورزيد مجازات‌‏هاى‏ سخت مى‏‌ديد: شلاق مى‌‏خورد، او را به زنجير مى‏‌كشيدند، به آسيابش مى‏‌بستند به حفر معادن مى‏‌گماشتند، در زير زمين‌ها و سياه‏‌چال‌‏هاى هولناک حبس مى‏‌كردند و اگر گناهش بزرگتر بود به دارش مى‏‌آويختند». 

در جاى ديگر مى‌‏خوانيم: «غلامان محكوم را در قفس درندگان مى‌‏انداختند و اگر جان سالم به در مى‏‌بردند درنده ديگرى را داخل قفس او مى‏‌كردند.»

اين بود نمونه‏‌اى از رفتار مالكان با بردگان خويش، اما خداوند جهان در قرآن كرارا تذكر مى‌‏دهد كه اگر بندگانم بر خلاف دستورم عمل كردند و پشيمان شدند مى‌‏بخشم، مى‌‏آمرزم، رحيم و مهربانم آنجا كه مى‌‏فرمايد: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً» اى كسانى كه از حريم بندگى سرباز زده‌‏ايد از رحمت خدا مايوس نشويد، خداوند همه گناهان را مى‌‏آمرزد» (سوره زمر، 53).

بنابراين آوردن «رحمان و رحيم» بعد از «رَبِّ الْعالَمِينَ» اشاره به اين نكته است كه ما در عين قدرت نسبت به بندگان خويش، با مهربانى و لطف رفتار مى‏‌كنيم اين بنده‏‌نوازى و لطف خدا، بندگان را شيفته او مى‌‏سازد: كه با يك دنيا علاقه بگويند «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ».

اينجا است كه انسان متوجه مى‏‌شود چقدر فاصله است بين رفتار خداوند بزرگ با بندگان خويش، و روش مالكان با زيردستان خود، مخصوصا در عصر شوم بردگى(3).

منابع: 

1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص13.

2. قرائتى، محسن، تفسير نور، ج1، ص23.

3. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص37؛ جعفرى، يعقوب، تفسير كوثر، ج1، ص16.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha